در عرصه ادب فارسی، سنایی به عنوان مبدع اصلی تغییر سبک خراسانی به عراقی و گذر از توصیف ظاهری به توصیف باطنی و عرفانی پدیدهها شناخته شده است. بالطبع سنایی در نمودن همسانی و یکتایی نمادهای عرفانی با حماسی نقش بسزایی دارد. استحاله، دگردیسی و تصعیدی که در این نوع شعر ایجاد میشد، شعر حماسی را از بن بست رهاند. این جستار به نمایاندن وجوه همانندی عناصر حماسی و عرفانی و بازتاب آنها در شعر سنایی میپردازد.
«مثنوی معنوی» مولانا از بزرگترین آثار منظوم ادب پارسی و عرفان اسلامی است. این اثر جاودان که در شش دفتر تنظیم بنا به خواهش یکی از مریدان، حسام الدین چلبی، سروده، حسام الدین اصرار می ورزد که مولانا به سبک الهی نامه عطار اشعاری را بسراید که بیانگر آموزه های طریقت و حقیقت عرفانی جهت بره و حظ مریدان و طالبان باشد.مولانا نیز به درخواست یار غار خویش لبیک گفته و به مدت چهارده سال تا هنگام وفات خویش به سرودن مثنوی همت گماشت. این کتاب از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده و یکی از برترین کتابهای ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شدهاست؛ که در واقع عنوان کتاب نیز میباشد. اگر چه قبل از مولوی، شاعران دیگری مانند سنائی و عطار هم از قالب شعری مثنوی استفاده کرده بودند ولی مثنوی مولوی از سطح ادبی بالاتر برخوردار است. در این کتاب ۴۲۴ داستان پیدرپی به شیوهٔ تمثیل داستان سختیهای انسان در راه رسیدن به خدا را بیان میکند. هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نینامه شهرت دارد و چکیدهای از مفهوم ۶ دفتر است. این کتاب به درخواست شاگرد مولوی، حسامالدین حسن چلبی، در سالهای ۶۶۲ تا ۶۷۲ هجری/۱۲۶۰ میلادی تألیف شد. عنوان کتاب، مثنوی، در واقع نوعی از ساختار شعری است که در این کتاب استفاده میشود. مثنوی مولوی، همانند بیشتر مثنویهای صوفیانه، به صورت عمده از «داستان» به عنوان ابزاری برای بیان تعلیمات تصوف استفاده میکند. ترتیب قرار گرفتن داستانهای گوناگون در این کتاب ظاهراً نظم مشخصی ندارد. شخصیتهای اصلی داستانها میتواند از پیامبران و پادشاهان تا چوپانان و بردگان باشد. حیوانات نیز نقش پررنگی در این داستانها بازی میکنند. حکایات موجود در مثنوی از منابع مختلف قدیمیتر آمدهاند. برخی عیناً در مثنویهای عطار نیشابوری همچون منطقالطیر موجودند. برخی همچون داستان خلیفه و لیلی، پادشاه و خانه کمپیر، استر و استر، محمود و ایاز، گنج نامه، حلوا ساختن جهود و عیسوی و مسلمان از مقالات شمس استخراج شدهاند. آخرین داستان مثنوی (شاهزادگان و دژ هوش ربا)، با وفات مولوی ناتمام ماند. دفتر ششم مثنوی از همین روی دفتری ناتمام است. فرزند او مثنوی زیبایی دارد که در آن از مرگ پدر و ناتمام ماندن مثنوی گله کردهاست. اصل داستان را البته جویندگان میتوانند در مقالات شمس تبریزی بیابند و از بخش پایانی قصه مطلع شوند. مولوی در مثنوی تبحر خود را در استفاده از اتفاقات روزمره برای توضیح دیدگاههای عرفانیاش نشان میدهد. ویژگی تمایزبخش دیگر این کتاب میزان گریزهای مکرر آن از داستان اصلی برای توضیح (گاه مفصل) نکات مختلف جنبی داستان، است. این نکته ممکن است بیانگر این باشد که برای مولوی مضمون داستان اهمیت بسیار بیشتری از سبک نگارش داشتهاست.
حاج میرزاحسن اصفهانی، ملقب به صفی علیشاه از مشهورترین مشایخ و بزرگان متصوفه در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری و از جمله فضلا و علما و بزرگان عرفاء سلسله نعمتاللهی بود. وی که شاعری توانا و عارفی مطلع بود، نخست از جمله مریدان منور علیشاه شیرازی، قطب سلسله نعمت اللهی محسوب میشد، اما پس از اینکه به نمایندگی از وی به تهران مهاجرت کرد و مدتی در این شهر اقامت نمود، خود رأساً ادعای قطبیت کرد و سلسله صفی علیشاهی را بنیان نهاد... سوگند خورده ایم بموی تو بارها تا بگذریم در غمت از اختیارها گفتم که دل بزلف تو گیرد مگر قرار زان بیخبر که داده بیاد او قرارها داند کسی که روزش از آنطره گشته شام بر عاشقان گذشته چسان روزگارها
«فرايند تفرد»، عاملي رواني است که رشد ذهني و انکشاف دروني و ناخودآگاهانه بشر را در طول حيات او به تصوير ميکشد و حتي هنگام رسيدن فرد به نقطه کمال و باروري، بر نحوه اتخاذ تصميمات ارادي او تاثير ميگذارد. اين فرايند روانکاوانه به عنوان محور مرکزي شخصيت فردي، راهنماي دروني و حتي مرشد ناخودآگاه ذهن محسوب ميشود و با گذر زمان، تفکر وي را به تکامل ميرساند. بايد در نظر داشت که غزليات سنايي بازتابي از مفهوم شعر ناب (pure poetry) و سيري ناخودآگاهانه از انديشههاي شاعر است که به اوج جوشش و جلا ميرسد؛ بنابراين با بررسي سير تکامل رواني در غزل سنايي، به اين نکته ميرسيم که انديشههاي عرفاني موجود در آنها حالات دلالتمندي از اين فرايند روحي ـ رواني را به تصوير ميکشد. اين پژوهش بر آن است تا با بهرهگيري از روش توصيفي، ميزان تاثير قالب غزل و مفاهيم عرفاني را در تکامل رواني اين حکيم و شاعر برجسته آشکار سازد. از اينرو به نظر ميرسد که کاربرد چندمنظوره مفاهيم و زبان شطح آميز، دروني سازي کهن الگوي «پير دانا»، استحاله مفهوم آنيما در برخي غزلها و تاثير همه جانبه دين و عرفان در روان شاعر از عوامل مهمي است که روان وي را مرحله به مرحله به مرز تکامل نزديک ميسازد.