ادبیات تطبیقی یکی از دانشهای نوپا، مفید و کارآمدی است که ادبیات کلیه ملل جهان را در مجموعهای به هم پیوسته و مقولهای واحد (علیرغم اختلافات شکلی و زبانی) معرفی میکند. مسلماً بسیاری از شاعران ایران زمین با سایر شاعران جهان (از جمله شاعران عرب) در شعر و زبان همانندی دارند. در آثار هر شاعری مضامین مختلفی مانند مضامین ادبی، سیاسی و اجتماعی به چشم میخورد، اما میان اشعار ملکالشعرایبهار و محمود سامی البارودی دو شاعر معاصر ایرانی و عرب، همانندیهای بسیاری وجود دارد. با توجه به همانندیهای شعر این دو شاعر در این مقاله، سعی بر آن است تا مضامین مشترک شعری آنان مورد بررسی قرار گیرد.
یکی از شیوههای ابراز نظر در مورد قدرت و نظام سیاسی در دوره پهلوی دوم، سرودن شعر بود. از آنجایی که اختناق حاکم بر جامعه اجازه اعتراض و اظهارنظر صریح را نمیداد، بسیاری از افراد با استفاده از صنایع ادبی، چون کنایه، ایهام و ... در قالب شعر مخالفت خویش را با وضعیت موجود اعلام میکردند. از طرف دیگر تعدادی از طرفداران رژیم پهلوی نیز به وسیله شعر به تعریف از این رژیم میپرداختند. این کتاب اشعار مخالفین و موافقین رژیم پهلوی را با توجه به مبانی فکری آنها مطرح کرده و مضامین و معانی هرکدام را مورد بحث قرار داده است.
این کتاب دربرگیرنده نمونههای زیبا از قطعات سودمند و آموزندهای است که ریخته و تراویده طبع سخنوران سرشناس و مجاهد و مبارز میباشد و شاعران به شیواترین بیان زبان به قدح سلطهگران جهانخوار و استعمارگران امپریالیست گشودهاند. این اشعار از میان انبوه سرودههای گوناگون برگزیده شدهاند و عموماً مربوط به مبارزات ملل و اقوام آفریقا و آسیا ـ بهویژه ایران ـ علیه سیاستهای استعمار امپریالیستی و گرفتاریهای آنان در بهدستآوردن استقلال و تعیین سرنوشت خود میباشد.
پیامبر گرامی اسلام(ص)، سرور جهانیان، چراغ هدایت و راهنمای بشر بوده است. مدح و ستایش ایشان از موضوعاتی است که پس از ظهور اسلام بسیاری از شاعران از زبانها و فرهنگهای مختلف به آن پرداختهاند. این موضوع در میان شاعران عرب زبان و نیز شاعران کُردزبان از اهتمام ویژهای برخوردار است و آثار ارزشمندی از آنان در اینباره برجای مانده است. عبدالرحیم برعی، شاعر یمنی قرن هفتم، و ملاعبدالکریم مدرس، شاعر توانمند کردزبان معاصر و مترجم قرآن کریم، دو شاعر هستند که بیشتر دیوان شعر خود را به حمد و ثنای پیامبر(ص) اختصاص دادهاند. نویسندگان این مقاله برآنند با تکیه بر مکتب آمریکاییِ ادبیاتتطبیقی و با استفاده از روش توصیفی ـ تطبیقی، سیمای پیامبر(ص) و مدح ایشان را در دیوان برعی و دیوان «ثهنا و سکالا» (ستایش و التماس) ملاعبدالکریم مدرس بررسی نموده؛ وجوه افتراق و اشتراک آن را در شعر آنها بیان کنند.
بینامتنیِ شخصیّتهای ادبی ـ تاریخی، یکی از فنون هنری شعر است که در دوره معاصر، فراوان توسط شاعران معاصر عرب به کار میرود؛ در میان این شخصیّتها، شاعران کلاسیک گذشته بهسبب نزدیکی فکری و ذوقیای که با شاعران معاصر عرب دارند، سهم بیشتری از این فراخوانی را به خود اختصاص میدهند. در میان شاعران گذشته، بینامتنی ابوالعلاء المعرّی که بهعنوان فیلسوف الشّعراء شناخته شده و نظرات فلسفی و طرز زندگی عجیبی داشته و علیرغم نابینایی، خود یکی از بزرگترین شاعران دوره طلایی ادبیّات عرب بوده است، سهم بسزایی از این بینامتنیها را از آن خود کرده است. در مقاله پیشِ رو قصد آن است که بینامتنی شخصیّت معرّی بهعنوان یک روش نقدی جدید که توسط شاعران معاصر به کار گرفته شده است، بررسی شود و چگونگی این بینامتنی نزد شاعرانِ پیشروی این فن ذکر گردد.