در اين مقاله، غزلي نويافته منسوب به عطار نيشابوري معرفي ميشود. در کتاب اورادالاحباب و فصوص الآداب، براي بيان معني «خرابات» به اين غزل استشهاد شده است. ابوالمفاخر يحيي باخرزي، مولف اين کتاب، به طور صريح بيان داشته که اين شعر از عطار نيشابوري است. علاوه بر اين تصريح، قراين زباني و نبودن در اقدم نسخ ديوان عراقي نيز مويد صحت اين انتساب است. در اين ميان، نکته حائز اهميت اين است که اين غزل با اختلاف واژگاني بسيار اندک و افزودن دو بيت در ديوان فخرالدين عراقي به تصحيح سعيد نفيسي نيز ديده ميشود. با بررسي نسخ هجدهگانه مورد استفاده ايشان در اين تصحيح، مشخص ميگردد که اين غزل در نسخه اساس نيامده و اين گزينش بر مبناي دو نسخه متاخر صورت پذيرفته است، مضافا اينکه اين غزل در کليات عراقي به تصحيح انتقادي محتشم که بر مبناي 15 نسخه صورت گرفته، وجود ندارد و در 9 نسخه خطي که نگارندگان اين سطور آن را رويت کردهاند نيز پيدا نشد.
دکتر رضا اشرف زاده در پیشگفتار کتاب در مورد کتاب سایه در خورشید که برگزیده ای است از آثار عطار نیشابوری و دلایل انتخاب و شرح این اشعار توسط محمد عزیزی اینگونه می گویند: دوست ادیب و دانشمند جناب آقای محمد عزیزی با دقت نظر و درایت و ظرافتی شایسته به تدوین حکایاتی برگزیده از آثار منظوم و بخشهایی از تذکره الاولیاء "عطار" همت گمارده است که سعی ایشان مشکور است، وجود این مجموعه که با عنوان بسیار زیبا و تامل برانگیز "سایه در خورشید" فراهم امده ضروری بود زیرا در بین شاعران و عارفان بزرگ، به آثار عطار نیشابوری کمتر پرداخته اند و زمانه او را چون اولیاء خدا که – اولیایی تحت قبابی لایعرفهم غیری- در پرده غیرت خویش نگهداشته است. امید است افرادی با همت چون ایشان به بررسی و تحقیق و نقد آثار این عارف بزرگ بپردازند تا چهره برجسته و نورانی این شاعر عالی قدر از پشت غبار زمان، جلوه ای حقیقی و تازه بیابد."سایه در خورشید" که به استقبال از "کنگره جهانی عطار نیشابوری" با شیوه ای دلپسند و ابتکارات و تاملات قابل تحسین نشر مییابد، گامی است ارزنده در چنین راه پرمخاطره ای...
خسرونامه یا داستان هرمز و گلرخ اثری است در قالب مثنوی و داستان گونه و پرماجرا در بیان رموز اسرار عرفانی و روحانی. در آغاز کتاب مقدمه ای در باب این اثر سترگ و خلاصه داستان به صورت نثر آمده که فوق العاده راه گشا است و خواننده می تواند با یک نظر از ماجرای داستان با خبر گردد و آنگاه با رجوع به متن به اسرار عرفانی مندرج در اثر پی ببرد. در این داستان قیصر روم که سالها در آرزوی داشتن فرزندی است از یکی از کنیزکانش صاحب پسری میشود؛ اما پسر و دایهاش بر اثر کینه و حسد همسر قیصر، آواره دیار میشوند و طی حوادثی در قصر پادشاه خوزستان سکنی میگزینند.
ارشادالزراعه کتابی است از قاسمبن یوسف ابونصری هروی که در سال 921 هجری قمری در هرات نوشته شده است. موضوع این کتاب، کشاورزی و باغبانی در هرات و نواحی آن است و یک مقدمه و هشت روضه (=فصل) دارد. مولف در مقدمه کتاب، که پیش درآمدی مناسب برای ورود به روضههاست، سعی کرده تبحر خود را دررعایت انواع تکلفهای زبانی و ادبی نشان دهد، اما نثر روضهها تا حد زیادی صورت نوشتاری گفتارهای کشاورزان و باغداران هرات است و در آن تعداد قابل توجهی لغت و اصطلاح دیده میشود که در فرهنگهای فارسی ثبت نشدهاند. ارشادالزراعه در سال 1346 به اهتمام و تصحیح محمد مشیری در انتشارات امیرکبیر چاپ شده است. مصحح در پایان کتاب، فهرستی از لغتها و اصطلاحات متن را به دست داده است.
این مقاله به بررسی مصراعی از شاهنامه فردوسی اختصاص دارد و با ترجیح ضبط دستنویس کتابخانه ملی فلورانس، کهنترین نسخه شاهنامه، نشان میدهد که سرمنشأ اختلاف نسخههای خطی و به تبع آن، چاپهای شاهنامه در مورد این مصراع، در معنای کهن و نادر واژه «مری» نهفته است. این واژه، در معنایی متناسب با این کاربرد، در فرهنگهای معروف فارسی ثبت و ضبط نشده، اما در برخی گویشهای خراسان و کرمان، واژهای متداول و به معنی «رام»، «فرمانبر» و «دستآموز» است. «مری» در کلیات شمس نیز در معنایی نزدیک به همین کاربرد دیده میشود: «تو مری باشی و چاکر اندر این حضرت به است».