این مقاله کوششی است در بررسی و تطبیق چند معراجنامه که عبارتند از: «رسالهالغفران» ابوالعلاء معری، «کمدی الهی» دانته و «آفرینگان» صادق هدایت. وجه شباهت هر سه آنها، سفر به عالم ارواح و جهان پس از مرگ، و تفاوت آنها در نگرش دینی «رسالهالغفران» و «کمدی الهی» با نگرش نیهیلیستی «آفرینگان» است. هدف مقاله بررسی تاثیرپذیری «کمدی الهی» از «رسالهالغفران» و نیز تبیین دو نگرش دینی و نیهیلیستی در زمینه جستجوی آدمی درباره جهان پس از مرگ است.
"تاریکخانه" داستان کوتاهی از نویسندهٔ ایرانی، صادق هدایت است که نخستین بار در سال ۱۳۲۱ خورشیدی، همراه با هفت داستان دیگر در مجموعهٔ سگ ولگرد منتشر شد. داستان نوعی تکگویی است و در واقع راوی، دیدگاههای شخصی عزلتگزین را دربارهٔ مرگ و زندگی برای خواننده بیان میکند. راوی در یک اتومبیل مسافربری با شخصی عزلتگزین آشنا میشود و پس از توقف در شهری کوچک در سر راه، دعوت او را برای گذراندن شب در خانهاش میپذیرد. شخص عزلتگزین تنها زندگی میکند. او به راوی میگوید که تصمیم دارد در را به روی دنیا بسته و در اتاقی تاریک در این شهر کوچک زندگی کند. روز بعد، وقتی راوی میرود تا با میزبانش خداحافظی کند، او را مرده مییابد، در حالی که "پاهایش را توی دلش جمع کرده، به شکل بچه در زهدان مادرش درآمده و روی تخت افتاده است".
این کتاب که اولین بار در سال درگذشت صادق هدایت منتشر شده است شامل ترجمه ای از نوشته های ونسان مونتی درباره اوست و همچنین حاوی تصاویر توضیحات و یادداشتهای مترجم درباره شخصیت / خانواده / کیش و علت خود کشی اوست . همچنین در این کتاب برای اولین بار خلاصه قسمت مهمی از داستان توپ مرواری چاپ شده است . در تاریخ معاصر ایران هیچ نویسنده ای از لحاظ تاثیر بر اندیشه های روشنفکرانه و شکل دادن به اندیشه جدید و نثر نو فارسی به پای صادق هدایت نمی رسد. هدایت اشراف زاده ای فقرزده و فرزن دروزگاری بود که برای آن ساخته نشده بود و شاید به همین دلیل هر چند توانست به بهترین شکلی آن را درک کرده و به تصویر بکشد، ولو گاه در قالب هایی کاملا نمادین و رمزآلود، اما نتوانست آن را، مردمانش و رفتارهای ریاکارانه؛ حرافات و اسطوره اندیشی و گریز آنها را از دیدن واقعیت ها و چاره اندیشی به حال خود تحمل کند. در تاریخ هنر و ادبیات ایران هدایت به مرحله ای رسیده است که نیاز به تعریف و تقدیر ندارد و مدتها است که باید صرفا تلاش کرد که آثار او و زندگی اش را موضوع مطالعات عمیق از ابعاد گوناگون علوم انسانی، ادبیات و تاریخ فرهنگی ایران قرار داد....هدایت در سالِ ۱۳۰۳ از مدرسه سن لویی فارغالتحصیل گشت و در همین سال بود که با تقی رضوی آشنا شد. در سال ۱۳۰۵ با اوّلین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد و در رشتهٔ ریاضیات محض به تحصیل پرداخت. در همین سال داستان «مرگ» را در مجلهٔ ایرانشهر شمارهٔ ۱۱، که در آلمان منتشر میشد به چاپ رسانید و مقالهای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجلهٔ لهویل دلیس، شماره ۷۹ نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشتهاش در بلژیک راضی نبود و میخواست که خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمان مرکز تمدن غرب بود برساند. سرانجام در اسفند ۱۳۰۵ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد. در همین سال نسخهٔ کاملتری از کتاب «انسان و حیوان» و کتاب دیگری به نام فواید گیاهخواری با مقدمهٔ حسین کاظمزادهٔ ایرانشهر در برلین آلمان به چاپ رساند.
«آنیما» و «آنیموس» دو کهن الگوی بسیار مشهور در ادبیات فارسی هستند؛ که ابتدا توسط روانشناسانی چون یونگ مطرح شدند، و بارها و بارها در آثار شاعران و نویسندگان مختلف نمود یافتهاند. کهنالگوی آنیما نیمه زنانه در وجود مردان، و آنیموس نیمه مردانه در وجود زنان است. این کهن الگوها تحت تأثیر حضور مادر و پدر در وجود هر شخص شکل میگیرد، و تحت تأثیر شرایط اجتماعی و زندگی هر شخص دچار تغییر و تحول میشود. سیمین دانشور یکی از نویسندگانی است که این تصویرها را در اشکال مختلف در آثار خود، و به ویژه در رمان «سووشون» بروز داده است. در این مقاله به بررسی و تطبیق جنبههای صور مثالی آنیموس یونگ و سیمین دانشور با تأکید بر رمان «سووشون» پرداخته خواهد شد.
در اين مقاله سعي شده است تاثير حماسههاي ديني فارسي بر اشعار کردي غلام رضاخان ارکوازي ـ شاعر بزرگ کردي سراي شيعي ايلامي ـ از نظر تطبيقي بررسي موارد مقتبس و ملهم از حماسههاي ديني در شعر او نشان داده شده است. از آنجا که کردهاي شيعه مذهب، بخش اعظمي از جمعيت ايران را تشکيل ميدهند و در روند شکلگيري مذهب تشيع نقش داشتهاند، بررسي تطبيقي اين نوع ادبي در زبان فارسي و زبان کردي جنوبي (زبان کردهاي شيعه مذهب) حائز اهميت است، چرا که ميتواند به شناخت زمينههاي مذهبي و فرهنگي و ملي و طبعا حرکت به سوي همگرايي افزونتر منجر شود.