سامنامه، حماسهای عاشقانه است که از آن به عنوان آخرین حماسه ملی ادب فارسی یاد میکنند. از زمان آغاز تحقیقات نوین در ادبیات فارسی، پیرامون این اثر و نویسنده آن نیز پژوهشهایی صورت گرفته است که هر یک به گونهای سعی کردهاند صحت انتساب آن را به خواجوی کرمانی رد یا اثبات کنند. در این گفتار ابتدا تاریخچه این تحقیقات و استدلالهای نویسندگان درباره این اثر ذکر گردیده که نگارنده به همه این دلایل پاسخ گفته و انتساب سامنامه به خواجو را رد کرده است و سپس دلایلی مبنی بر تعلق این اثر به ادبیات عامیانه ارائه کرده است.
ستاد برگزاری کنگره جهانی بزرگداشت خواجوی کرمانی در پی ادای دین و نثار سپاس به پیشگاه سخنور نامدار و بلندپایه کرمان روزهای کنگره را بدین گونه نامگذاری کرد: روز اول: زندگی و آثار خواجو؛ روز دوم: عصر خواجو-خواجو و دیگر سخنوران؛ روز سوم: طرز سخن خواجو؛ سنخرانیهای علمی کنگره بر همین سه محور اصلی برنامه ریزی گردید و نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان نیز جهت حضور علمی در این همایش جهانی تصمیم به انتشار سه مجموعه با عنوان خواجو در سه روز برگزاری کنگره گرفت.
کتاب حاضر ویژه کنگره جهانی بزرگداشت خواجوی کرمانی است که در سال 1370 منتشر شده است. بعضی از عناوین این کتاب عبارتست از: طرز سخن خواجو از حسن انوری؛ عرفان خواجو از اسماعیل حاکمی؛ خواجو نخلبند سخن از میرجلال الدین کزاری؛ نوآوری خواجو در اوزان عروضی از تقی وحیدیان کامیار؛ پی ریز غزل قرن هشتم از محمود عبادیان؛ جایگاه مستقل شعر خواجو از محمد روشن؛ خواجو در آثار دیگران.
بهمننامه يکي از منظومههاي مهم حماسي پيرو شاهنامه است که در اواخر قرن پنجم يا اوايل قرن ششم سروده شده است. اين منظومه از چهار بخش تشکيل شده که بخش اول آن ماجراي بر تخت نشستن بهمن و ازدواج او با دختر پادشاه کشمير است. بخش اول اين اثر، منظومه عاشقانه مستقلي است که ويژگيهاي يک اثر غنايي برجسته را دارد. در اين مقاله با مقايسه دو داستان نشان داده شده که اين بخش منظومه در مواردي چون توصيف صحنهها، شخصيتپردازي، استفاده از مضامين، نوع حوادث، شيوه روايت، ضرب المثلها و .... تشابه بسيار زيادي به ويس و رامين فخرالدين اسعد گرگاني دارد.
رنگها و سنگهای زینتی رنگین، به خاطر برانگیختن احساسات گوناگون از گذشته تاکنون در جوامع بشری مورد توجه مردم بودهاند. در هر جامعهای، بسته به نوع باور و پایههای اعتقادی مردم و برخی ویژگیهای رنگها، رنگ و سنگ رنگین خاصی بیش از دیگر رنگها برجسته شده و در زوایای گوناگون زندگی فردی و جمعی مردم نفوذ یافته است. سنگ فیروزه و رنگ فیروزهای از گذشته تاکنون در میان ایرانیان از چنین جایگاهی برخوردار بوده است. نگارنده در این مقاله سعی کرده است با کمک متون ادبی، کانیشناسی و ادب عامه، میزان ارزش و خواص و کارکردهای این سنگ جادویی را نزد عوام و خواص نشان دهد و ثابت کند که این سنگ و رنگ منسوب به آن به خاطر نوع نگرش اساطیری مردم که ریشه در ایران باستان دارد مورد توجه واقع شده است. در واقع این رنگ به خاطر ارتباط با تیشتر، فرشته موکل باران، در ادبیات مزدیسنا در نظر ایرانیان مقدس شده و نیرویی جادویی کسب کرده است.