روایات اساطیری همواره با اشارتها و دلالتهایی رمزگونه و نمادین با اموری شگفت همراهند و این شگفتیها در منطق اسطوره، چیزی جز باورها، امیال و آرزوهای دیرین انسانهایی کهن برای رهایی از ابهامات و پیچیدگیهای هستی نبوده است؛ یکی از این امور شگفتیزا، دگردیسی موجودات و پدیدهها به یکدیگر است که خود حاصل خلاقیتهایی کهن و نشانگر تجلّیات گوناگون روانی، اجتماعی، زبانی، زمانی و مکانی انسانها در دورههای باستانی است. این دگردیسیها گاهی در متون حماسی جلوههایی خاص به خود میگیرند. در «گرشاسبنامه» اسدی طوسی نیز یکی از این دگردیسیها، پیدایی «مار» از «خون» آدمیان در روایت «بنای سیستان» است. این جستار بر آن شده است تا با استناد به پارهای از قراین و شواهد و تحلیل آنها، رازوارگی این شگفتی را بازنماید؛ تلاشی که میتواند آفرینش «مار» از «خون» را با برخورداری از مفاهیمی تمثیلی و گاه پارادوکسگونه همچون بقا، اقتدار، حیات، استحکام و نیز، دژمنشیهای سالارمدارانه تبیین کند. انعکاس این پدیده در گرشاسبنامه اسدی طوسی گواهی بر اصالت و قدمت این منظومه عظیم حماسی است و خود مجملی است از تفصیلهای رازناک در اساطیر کهن ایرانی.
دگردیسی از مهمترین عناصر ادبیات، به ویژه ادبیات حماسی و اسطورهای، به شمار میرود. یکی از انواع آن، «دگردیسی تشرّفی» است که در شاهنامه جلوههای مختلفی دارد. داستان «اندر آزمون کردن شاه آفریدون پسران را به ناشناس» جلوه بارزی از این نوع دگردیسی است که در آن، فریدون به هیئت «اژدها» درمیآید. در این مقاله این داستان از منظر ادبیات تطبیقی و پیوند شعر و نگارگری تحلیل میشود. مصوّرسازی دگردیسی تشرّفی، ازخلّاقانهترین الهامات تصویری برگرفته از متن شاهنامه است که در این پژوهش به تحلیل نگارههایی از روایت یاد شده میپردازیم. به منظور تحلیل متون تصویری منتخب، پس از اشاره به متن کلامی روایت و چرایی دگردیسی موقتی فریدون به اژدها، به تحلیلریخت شناسانه نگارهها در مکتبهای مختلف نگارگری و نیز بررسی دخل وتصرف نگارگر در انتقال روایت از نظام کلامی به تصویری اشاره شده است. روش انجام پژوهش، روش توصیفی ـ تحلیلی و پژوهش بینارشتهای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان میدهد که دگردیسی در نگارههای منتخب، دارای کارکرد آزمونی و درجهت تشرّف به مقام شهریاری، مردانگی و همسرداری با درونمایه اژدهاکشی صورت پذیرفته و جلوه پیوند آیین تشرّف و دگردیسی است که با نشانههایی در نگاره مبنی بر مجازی بودن اژدها و برگزاری آیین تشرّف نیز قابل اثبات است، امّا درک دگردیسی تنها با رجوع به پیش متن کلامی ممکن است.
در این نوشتار برآنیم تا به تحلیل مناظرهای که میان دو قطره خون در شعر پروین اعتصامی رخ میدهد بپردازیم و سپس سنجشی کوتاه میدان مناظره دو قطره خون پروین با سه قطره تریللو، که گفته میشود الهام بخش ایدن مناظره بوده است، انجام دهیم و بدینسان خوشهای از اندیشده هدای پروین بچیندیم. پروین در فضای عاطفی و عرفانی مشرق زمین زیسته است؛ فضایی که آدمی را رنج به گنج میرساند. سلوک شرقی در دامنه رنج قرار دارد و شرح همین رند سبب اطناب در شار پروین شده است ولی در شار تریللو ایجاز سلوک غربی را میبینیم. در این شعر، تریللو با بیان احساس خویش، تنها به سلوکی درونی راه میبرد؛ ولی، پروین در مناظره خویش معنا را به خدمت سلوک دروندی و مضمونی اجتماعی درآورده و از عرفان به دادگری رسیده اسدت. در حق یقدت، شعر او در حکم حلقهای از زنجیر مبارزه با ظلم قرار گرفته اسدت. پس شعر پروین پروردهتر و از عمق بیشتری برخوردار است.
نویسنده این کتاب با احاطه چشمگیر خود در منابع نقد کهن و آگاهی گستردهاش نسبت به نقد جدید، اصلیترین مبادی فلسفی را در گرایشهای مختلف نقد مورد کندوکاو قرار داده و با مقایسه هوشمندانه نگرشها و آراء مختلف، زمینه آشنایی سودمندی برای خواننده هموار میسازد. در مقدمه کتاب بحثی درباره فلسفه و نقد آمده است. فصل اول درباره ریشههای تاریخی رشد اندیشه فلسفی در میان اعراب مسلمان است. فصل دوم شامل احکام و آراء انتقادی و پیوند آن با تفکر فلسفی است و در این مسیر به مطالعه در آراء جاحظ، ابن قتیبه، ابن طباطبا، قدامه، آمدی، قاضی جرجانی و حازم قرطاجنی پرداخته و کوشیده تا آراء انتقادی این ناقدان را بر اساس مبانی فلسفی آنها مورد بررسی قرار دهد. فصل سوم درباره شیوه نقد در میان فلاسفه مسلمان است. فصل پایانی کتاب درباره تأثیر تفکر فلسفی در مقولههای نقد است.
درباره ساختگرایی و جایگاه آن در نقد ادبی، کتابها و مقالات بسیاری نوشته شده است. در این نوشتار نویسنده کوشیده با پرهیز از ورود به مسائل جزئی و حاشیهای و با تأکید بر سادهسازی مطالب، ساختگرایی در نقد ادبی را با تکیه بر جنبههای عملی آن اندکی روشنتر بازگو کند.