خاقاني شرواني سخنور انديشمند و نکتهپرداز و آشنا به علوم و معارف اسلامي و شافعي مذهب است. خاقاني در مجموعه آثار خود از چهار يار پيغمبر (ص) با احترام ياد کرده و رافضيان و اسماعيليه را نکوهش کرده است، اما از اميرالمومنين علي (ع) و خاندان رسالت با احترامي که حاکي از خلوص اعتقاد و ارادت نسبت به ايشان است نام ميبرد. در اين مقاله تلاش شده سيماي اميرمومنان علي (ع) دراشعار خاقاني بررسي گردد. نخست با بهرهگيري از منابع تاريخ اسلام، نگاهي به شخصيت، سجاياي اخلاقي، صفات، مجاهدتها و زندگي آن حضرت خواهيم داشت و سپس نمونه اشعاري را که خاقاني در اين باره سروده است، ذکر و تحليل ميکنيم. همچنين سيماي اهل بيت (ع) و بيان حقانيت و برتري ايشان نسبت به ديگران از زبان سخنور شروان همراه با شواهد شعري بررسي و تحليل ميگردد. روش تحقيق در اين جستار به شيوه کتابخانهاي و بر اساس فن توصيف و تحليل محتواست.
دعبل بن علی ابوعلی الخزاعی از شعراء معروف و مادح آل محمد و دارای علم و فضل و فصاحت و بلاغت و از ادبا و متکلمین بوده و او را تالیفاتی است از آن جمله کتاب طبقات الشعراء و کتاب الواحده فی المثالب العرب و مناقبها و دیوان مشتمل بر قصاید و مراثی بسیار که از آن قصائد است قصیده معروفه بتائیه که ما انرا د این مختصر با ترجمه مضامین آن به نظم فارسی ذکر می کنیم
کتاب «سراچه آوا و رنگ» گزیده ای است از قصاید، غزلها، قطعه ها و رباعیات خاقانی شروانی که به همراه درآمدی در شیوه سخن خاقانی و زندگی او، به انتخاب و شرح دکتر میرجلا ل الدین کزّازی فراهم آمده است. انتخاب و گزینش اشعار به گونه ای بوده که مخاطبان را با فضا و دنیای شعر خاقانی آشنا کند. در شرح ابیات، شیوه های بلاغی و نکات زیبایی شناختی، ریشه شناسی، واژه شناسی، باورشناسی، نمادشناسی، زبان شناسی تطبیقی و سبک شناسی مورد توجه بوده است.
يکي از راههاي طبقهبندي تشبيه علاوه بر شيوههاي متعارف، تقسيم تشبيه از ديد اغراقهاي هنري است که جدول آن هم با توجه به استعداد و خلاقيت سخنوران قابل گسترش است. هدف هنرمند در اين شگردهاي بياني، رهايي از افسردگي و کهنگي و رفع ابتذال از تشبيه و نوسازي آن است که موجب کشف افقهاي بيکرانه در سخن و تصاوير مربوط بدان ميشود. در مقاله حاضر، تشبيهات شيخ اجل سعدي درغزل از ديد اغراقهاي هنري، بررسي و براساس مباني نظري تبيين شده است و مواضعي را که هنرمند از اصل نظريه عدول کرده و به هنجار هنري و سبک شخصي خود دست يافته، بررسي نموده است. روش تحقيق دراينگفتار، کتابخانهاي است و با بهرهگيري از فن تحليل و توصيف محتوا به نقد و تطبيق شواهد پرداخته و نتايج به دست آمده, طبقهبندي و ارائه شده است.
فردوسي هنگام برخورد با بسياري از واژگان و نامها به ارايه معني و وجه تسميه آنها اقدام نموده است. گاه ريشهشناسي واژهها در اين كتاب بزرگ بر اساس شكل ظاهري واژگان و با بهرهگيري از آرايشهاي ادبي صورت گرفته است. به اين معنا كه فردوسي با استفاده از بديع لفظي و معنوي، اسلوب الحكيم، حسن تعليل، جناس اشتقاق و شبه اشتقاق، با واژگان برخورد هنري نموده و با ابتكار و تصرفهاي هنري براي خود اجازه برآيند سازي درباره برخي واژه، تعبيرها و نامها قائل شده است. به علاوه در برخي از مواقع به توصيف ويژگيهاي معنايي اسمها و واژگان پرداخته و بدون اشاره آشكار و صريح به ريشه واژگان، به درستي مفهوم آنها را توضيح داده كه اين امر بيانگر آگاهي كامل حكيم توس از منابع و مآخذ اصلي و درست فهمي آنها و نيز معرفت زبانشناختي و فقه اللغوي (واژهشناختي Philological ) است. در مقاله حاضر كه به روش كتابخانهاي تهيه شده برخوردهاي هنري، اشتقاقهاي عاميانه و توضيحات علمي فردوسي درباره ريشه و معني واژگان به شيوه توصيفي و توضيحي بيان شده است.