عاشورا حماسهای بینظیر در تاریخ بشری است که نامش تداعیگر نام بزرگ پرچمدار آزادی، آزادگی و ظلمستیزی، حسین بن علی(ع) است. شخصیتی محوری و بیبدیل که جانهای مشتاق و آزادیخواه از هر زبان و ملتی را مجذوب خود ساخته و با جاری شدن بر زبان اهل ذوق و ادب جاودانگی آنها را رقم زده است. اما بیشک هرکسی به چشم خاکی خود این شخصیت الهی را میبیند، به عقل محدود خود آن را درک میکند و به زبان قاصر و در حد بضاعت خود آن را توصیف میکند. اما در نوع نگاه اهل ادب به عاشورا و شخصیتهای حماسهآفرین آن عوامل متعددی از جمله شرایط سیاسی و اجتماعی و... مؤثر است. این مقاله به بررسی اشعار برجسته برخی شاعران عاشوراسرای صد سال اخیر در زبان فارسی و عربی میپردازد؛ از اینرو بررسی زاویه نگاه آنان به عاشورا، حماسه عاشورا و حضور سالار شهیدان(ع) در کربلا، عاطفه غالب بر اشعار، فضایل و ابعاد گوناگون شخصیت امام(ع) و بررسی ویژگیهای مشترک اشعار عاشورایی در ترسیم سیمای امام(ع) از جمله دستاوردهای مقاله حاضر است.
مشارب الاذواق شرح قصیده خمریه ابن فارض مصری است در بیان محبّت، از عارف کبیر قرن هشتم هجری امیر سید علی همدانی ملقب به علی ثانی با مقدمه و تصحیح محمد خواجوی به زبان فارسی. ابن فارض را قصیدهای است تائیه به نام نظم السلوک که در آن از علوم دینی و معارف الهی و سیر و سلوک و ذوق خود و کاملان اولیاء و بزرگان عرفا فراوان گرد آمده است. آن قصیده 765 بیت است. ابن فارض در آن قصیده عشقش را به جمال محبوب بیان کرده است. بر آن قصیده، شرحهای گوناگون فارسی و عربی نوشته شده است؛ مشارق الدراری به زبان فارسی و منتهی المدارک به عربی از سعیدالدین فرغانی، کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّرّ عزدالدین محمود کاشانی معروف به شرح شیخ عبدالرزاق کاشانی، شرح رکنالدین شیرازی و دو شرح دیگر از شاگردان سعیدالدین فرغانی از جمله این شروح هستند. اما قصیده میمیه خمریه وی از قصاید مشهور خمریات است که در کتابها و سخنان بزرگان متداول و مشهور است و بر آن شروحی نوشته شده که مشهورترین و بلکه برترین و نخستین آنها به فارسی مشارب الاذواق امیر سید علی همدانی و دیگری لوامع ملا عبدالرحمن جامی است. امیر سید علی همدانی مشارب الاذواق را در شرح الفاظ و عبارات و کشف رموز و اشارت این قصیده نوشته شده و در آن شراب محبت را که مطلوب نهایی است، به عالیترین اسلوب و زیباترین نظم بیان داشته است.
کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...
تصاویر شعری، از عناصر اصلی شعر است و یکی از معیارهای مهم نقد شعر نزد ناقدان ایرانی و عرب در همه دورهها بهشمار میرود. در دوره معاصر، توجه به این جنبه از زیباییشناختی شعر ازسوی ناقدان دو زبان مورد بحث، بیشتر شد؛ تا جایی که برخی ناقدان برجسته فارسی و عربی، آثاری مستقل را در این حوزه، تألیف کردند. کمال ابودیب و دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، ازجمله این ناقدان هستند که در آثار ارزنده خود، دیدگاههایی جدید و روشن را درحوزه صور خیال، طرح کردهاند. بررسی آثار ابودیب درباره صور خیال شعری، بیانگر نگاه کلی ناقد به این پدیده زیباییشناختی است و پژوهش او درواقع، کاوشی در ساختار زبانی اثر ادبی، بهشمار میرود. این ناقد بر دیدگاه عبدالقاهر جرجانی ـ که تصاویر شعری را از عناصر اصلی، بلکه زنده و پویا در خلق اثر هنری میداند ـ صحه گذاشته و تأکید کرده است. وی هماهنگی میان سطح معنایی و روانشناختی را از عوامل پویایی و غنای صور شعری، بهشمار آورده و آن را از دستاوردهای عبدالقاهر جرجانی دانسته است و با تکیه بر دستاوردهای جرجانی در این شکل از نقد کوشیده است تا غنای میراث ادبی خود را در این حوزه، اثبات کند. اندیشههای شفیعی در کتاب صور خیال در شعر فارسی، ژرفاندیشی و نگاه نافذ او را به این جنبه از نقد شعر نشان میدهد. وی صور خیال را مجموعهای از تصورهای بیانی و مجازی دانسته و روش او در این حوزه از نقد،برعکس شیوه ابودیب، جزئی و تفصیلی است. این ناقد همچون ابودیب، روش تطبیقی را انتخاب کرده و پساز شرح مسائل نظری در این حوزه، آنها را با نمونههای شعری، تطبیق داده است. نگاهی انتقادی همراه با بیان اندیشههای نقد جدید درباره تصاویر شعری و تألیف کتاب مستقل در این حوزه، ما را بر آن داشت تا به بررسی و مقایسه دیدگاههای این دو ناقد درحوزه تصاویر شعری بپردازیم.
تصویر شعری، بخش جداییناپذیر هنر شعری است. شاعر با کمک تصویرگری تلاش میکند تا موضوعات را در قالبی محسوس و گویا به خواننده منتقل کند و احساسات و عواطفش را برای او روشن و شفاف بیان کند. بررسی تصاویر شعری هر شاعری نمایانگر هنر او در خلق و آفرینش مفاهیم جدید، نمایاندن امور معنوی و انتزاعی در پوششی نو و جاری کردن روح حیات در امور بیجان است. هر چه تصاویر هماهنگتر، قویتر و رساتر باشد، شعر نیز به تیغ آن دارای انسجام و قدرت بیشتری خواهد بود. شاعران رمانتیک، بیش از دیگر مکتبهای ادبی در اشعار خود از تصویرهای شعری بهره گرفتهاند، تصویر برجسته آن را در شعر شابی، یکی از نمایندگان جریان رمانتیک عربی، مییابیم. ناقدان، تصویرپردازی شعری را از دو جهت شکل و مضمون مورد نقد و بررسی قرار میدهند. اما مقاله حاضر تلاش دارد پس از مباحث مقدماتی از مفهوم تصویر و ویژگی آن در شعر معاصر عربی، تصویرهای شعری شابی را از نظر مضمون غالب تصویرهایش مورد بررسی قرار دهد تا بدین وسیله به دیدگاه شاعر در این خصوص دست یافته و نشان دهد شاعر چگونه با تصویرپردازی توانسته مفاهیم و احساسات خود را به خواننده خویش منتقل سازد. بررسی اشعار شابی حاکی از آن است که موضوعاتی چون: مرگ، عشق، حزن و اندوه، جامعه، مردم و ... در مضامین شعری وی نمود بارزی دارد و کاملاً متناسب با مکتب شعری اوست. از طرفی دیگر، یکی از نکات قابل توجه در بررسی تصویرپردازی شعری شابی نشان میدهد طبیعت و عناصر برگرفته از آن عنصر مهم و اساسی در اغلب تصویرهای وی میباشد.