شیوه بیان خاقانی در برخی از اشعارش چنان غریب و دشوار است که فهم و درک شعر او را پیچیده و گاه غیر ممکن میسازد؛ بنابراین شایسته است که توجه ادبا برای درک معانی اشعار وی بیشتر از بسیاری دیگر از شعرای پهنه ادب فارسی باشد. با اینکه تلاش برای راه یافتن به دنیای خاقانی تقریباً قدمتی برابر با اولین سالهای انتشار دیوان وی دارد و در عصر جدید با ورود شرقشناسان به جرگه پژوهندگان شعر خاقانی، نکات جالب توجهی در مورد دیوان وی به دست آمده؛ اما باز هم برخی موارد در لابه لای اشعار وی وجود دارد که یا اصلاً قابل فهم نیست و یا دریافتن مقصود شاعر با دشواری بسیار همراه است؛ از اینرو لازم است که به جز شروح موجود، توضیحات جامعتری از اشعار خاقانی در اختیار علاقهمندان قرار گیرد تا چراغی شود، برای ره یافتن به تاریک خانههای اشعار وی. در این مقاله سعی شده است تا به برخی نکات حائز اهمیت در چند بیت دیریاب خاقانی اشاره شود و ضمن نقد و مقایسه آرای خاقانیشناسان غثّ و سمین گفتار آنان را در این باره دریابیم و با استناد به منابع مختلف، اشتباهات شارحان را در توضیح این ابیات روشن سازیم و وجوهی را که به واقعیت نزدیکتر است، بیان کنیم.
منظومه گنجینه الاسرار نوشتۀ عمان سامانی، دربردارندۀ یکی از بهترین و تأثیرگذارترین اشعار مذهبی در وصف امام حسین (ع) و حادثه عاشورا است. این اثر شامل سرودههای شاعر مشهور عصر ناصرالدینشاه، میرزا نورالله بن میرزا عبدالله بن عبدالوهاب چهارمحالی ملقب به تاجالشعرا و معروف به عمان سامانی و مجموعهای از مرثیهها و سوگنامهها با درونمایهای غمناک از توصیف مظلومیت شهدای حادثه کربلا است. کتاب گنجینه الاسرار به دلیل نوع و شیوه بیانش توانسته به خوبی محتوایی عرفانی را انتقال دهد و مفاهیم بزرگ واقعه کربلا را با روایتی عاشقانه به طور محسوس و ملموس به نمایش بگذارد. عمان سامانی قالب وقوع را برای سرودن و سخن گفتن از واقعه عاشورا برگزیده است. گنجینه عمان که شامل 831 بیت میشود را میتوان یک سفرنامه هم دانست، سفرنامهای که گزارشگرِ حرکت عارفانه و روحانی قافله یاران امام حسین در مسیر شهادت است.
کتاب حاضر مشتمل بر دو گفتار به زبان فرانسوی، به خامه توانای استادان گرامی دکتر صفا و لیوه روسای محترم دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و استراسبورگ و یک مقدمه از نویسنده در معرفی کامل نسخه خطی کتابخانه ملی و دانشگاهی استراسبورگ و شرح یکصد و شصت و هشت بیت از مثنوی گلشن راز که متاسفانه شارح عارف آن تاکنون ناشناخته مانده است. و در آخر تعلیقاتی که برای حل مشکلات و توضیح و تعریف لغات و مصطلحات عرفانی و فلسفی به کوشش نویسنده فراهم گردیده است.
مناظرهسرايي از شيوهها و شکلهاي فرعي شعر فارسي است. شاعران مناظرهپرداز، اغلب اين قالب ادبي را براي طرح و تبيين مفاهيم تغزلي، تعليمي (پند، اخلاق، حکمت، و ...) و گاه اجتماعي به کار گرفتهاند. به رغم بياعتنايي يا کم توجهي اغلب شاعران امروز به اين شکل ادبي، شفيعي کدکني، شاعر و پژوهشگر دانشگاهي معاصر، در پارهاي از آثارش از اين فرم شعري بهره جسته است. در اين پژوهش ضمن ارائه تعاريف و تقسيمبندي انواع مناظره و بيان تفاوتهاي موجود ميان مناظرات شعر کلاسيک و شعر نو، در پي پاسخ به اين پرسش بودهايم که مناظرههاي شفيعي کدکني چه تفاوتهايي با مناظرههاي قدما دارد و نوآوريهاي وي در اين حيطه چه ابعاد و اوصافي دارند. يافتههاي اين تحقيق نشانگر آن است که شاعر، به مدد ديد و ادراک امروزي و با بهرهگيري از پارهاي شگردهاي تازه و ابتکاري در حوزههاي شکل، محتوا و ... روحي نسبتا تازه در کالبد اين قالب کلاسيک دميده و ظرفيتهاي تازهاي از آن را ارائه کرده است.