تطبيق آثار ادبي در زبانهاي مختلف يکي از راههاي شناخت دقيق ويژگيهاي فکري، فرهنگي، ذوقي و عاطفي ملل صاحب فرهنگ و ادب است. در حوزه ادبيات تطبيقي گرچه ديدگاههاي متفاوتي مطرح است، اما صرف نظر از اصول و اسلوب به کار گرفته شده، نتيجه کار به گونهاي باعث شناخت بيشتر و نزديکي و تفاهم ادبي و فرهنگي خواهد شد. در اين مقاله با تطبيق داستان شيخ صنعان عطار و فاوست گوته که نمونه داستانهاي عميق و تامل برانگيز و داراي مضامين جهانشمول است، برخي نزديکيهاي فکري و عاطفي دو شاعر و اغراض آن دو از نقل داستانها با اشاره به مشترکات روشن ميگردد. پس از مروري کوتاه بر مباحث و تعاريف ادبيات تطبيقي، در ادامه مقاله، ابتدا به اختصار به شباهت دو شاعر (از جهت انديشمندي، نوآوري، وسعت مشرب و شخصيت چند بعدي) و همانندي کلي آثار آنها (از جمله مبتني بودن دو اثر بر داستاني واقعي و دخل و تصرف کم و بيش مشابه در داستانهاي اصلي)، و پس از آن به طور تفصيلي به هماننديهاي اجزاي دو داستان (ساختار و حوادث، ويژگيها و سرنوشت قهرمانان، مضمونها و موتيفهاي مشترک و نوآوريهاي دو اثر در انديشههاي دوران خود) پرداخته شده است. در پايان نتيجه گرفته شده است که عطار و گوته با داشتن دو مشرب فکري و اعتقادي و زيستن در دو دوره کاملا متفاوت تاريخي، درباره موضوعات معيني به نحو کم و بيش يکسان انديشيدهاند و از اينرو، از ساختار مشابهي براي بيان انديشههاي خود بهره گرفتهاند. همچنين دو داستان همچون بسياري از آثار ادبي برجسته، با آموزههاي ديني مرتبط است، اما اين آموزهها با نگاهي نو و فراتر از سنت و عادت مطرح شده است. علاوه بر اين، به اين نکته نيز اشاره شده که با توجه به آشنايي گوته با انديشههاي اسلامي و عرفاني (از طريق خواندن ترجمه قرآن کريم و شعر حافظ) احتمال تاثيرپذيري مستقيم يا غيرمستقيم گوته از انديشه و نگاه عطار در برخي پيامهاي مترتب بر داستان وجود دارد.
کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...
فرهنگ و تمدن ایران چون خورشیدی تابان پرتو خرد اهورایی خود را در طول هزارههای متمادی، از زمانی که دنیا اولین گامهای خود را در راه زندگی اجتماعی برمیداشت و هنوز در تاریکی جهل و بیقانونی دستوپا میزد، سخاوتمندانه بر سراسر جهان گسترانیده است. این کتاب دربردارنده اهمیت و ارزش زبان و ادب فارسی است و شامل این مطالب میباشد: ادب و ادبیات، آشنایی با فرهنگ و تمدن ایران، فلسفه ایران باستان و زرتشت، زبان فارسی، فردوسی و شاهنامه، علم و تمدن در ایران باستان، و نقش ایرانیان در بنیانگذاری تمدن بزرگ اسلامی.
حکایتهای حیوانات از جمله انواع ادبی است که هم نزد عوام و هم نزد خواص اعتبار و رواج بسیار داشته و دارد. در اصل این حکایتها از ابزار بیان و گاه استدلال محسوب میشوند و از همین روست که از عارفان و فیلسوفان بزرگ گرفته تا معلمان اخلاق و مربیان اجتماع و دستاندرکاران حکومت و نظریهپردازان و منتقدان عرصه فرهنگ و سیاست برای القای مطالب و مسائل خود از این نوع داستان بهره گرفتهاند. در این کتاب تقریبا تمامی حکایتهای حیوانات که تا قرن دهم در مجموعههای داستانی و تعلیمی آمدهاند، بررسی شده است. نگارنده تمام حکایتها را خلاصه کرده و بعد از آن با توجه به هدف راوی حکایت و مضمون آن و دیگر نکتههایی که در تحلیل داستان به کار میآید، به بررسی آن پرداخته است.
موتيف يكي از اصطلاحات رايج در هنر و ادب و همچنين علم و فن است. بحث از موتيف در نقد و تحليل جنبههاي ساختاري و محتوايي آثار ادبي فوايد و كاراييهاي بسياري دارد. از اينرو، آگاهي از جنبههاي معنايي و تعريفهاي موتيف براي پرداختن به آثار و تحليل آنها ضروري است. با توجه به اين ضرورت، در اين مقاله سعي شده است علاوه بر معاني و تعريفهاي چندگانه موتيف، اصطلاحات نزديک به آن نيز مورد بحث قرار گيرد و نسبت و دايره کاربرد آنها روشن شود. موتيف در نقاشي، هنرهاي تجسمي و نمايشي و ادبيات به کار ميرود و مهمترين ويژگي آن در اين هنرها، خصلت تکرارشوندگي و برانگيزندگي آن است. در ادبيات نيز کم و بيش همين ويژگيها در اجزا و عناصر ادبي، گوناگوني موتيف را شکل ميدهند. با توجه به تنوع عناصري که ميتوانند کارکرد موتيف را داشته باشند (شامل موقعيت، واقعه، عقيده، تصوير، شخصيت نوعي، ويژگي بارز يک شخصيت، مضمون مکرر و...) اين اصطلاح با اصطلاحات ديگري ارتباط پيدا ميکند که عبارتاند از: درونمايه، تپس، لايت موتيف و کهن الگو. در اين مقاله پس از ارايه تعريفها و نسبتهاي اين اصطلاحات، به نحوه شکلگيري و کاربرد و کارکرد موتيف در آثار ادبي پرداخته شده است.