غزالی مشهدی از شاعران گرانمایه قرن دهم هجری است که با وجود توان شعری بسیار بالایی که دارد کمتر مورد توجه قرار گرفته است. وی در زمره هفتصد شاعری است که به خاطر اوضاع نابسامان شعر در عصر صفوی به کاروان راهیان سفر هند پیوست و در آنجا در خدمت خان زمان به مقام ملک الشعرایی رسید. در این مقاله ضمن بیان شرح احوال غزالی مشهدی به اوضاع اجتماعی و فرهنگی عصر صفوی نیز توجه شده است و آثار غزالی مشهدی به همراه نمونههایی از شعر و نثر وی معرفی شده است.
غزالی مشهدی شاعر قرن دهم هجری و از شاعران مشهور دوره سلطنت شاه طهماسب صفوی است که به هندوستان کوچ میکند، به دربار اکبر شاه گورکانی میرود و به مقام ملک الشعرایی درباره وی نایل میشود. وی شاعری صوفی منش بود و مثنوی های عرفانی نیز سروده است. زبان ساده و روان بارزترین شعر اوست. علاوه بر دیوان که شامل قصاید، غزلیات و ... است مثنوی های متعددی را به او نسبت داده اند که عبارتند از: اسرار مکتوم، اسرار مکنونه، رشحات الحیات، مرآت الکاینات، نقش بدیع، مرآه الصفات، قدرت آثار، عاشق و معشوق، ساقی نامه ای نیز از او به جامانده است. نقش بدیع را میتوان بهترین مثنوی او دانست که مورد توجه اکثر تذکره نویسان واقع شده و به سان دیگر آثارش تاکنون چاپ انتقادی نداشته است. این منظومه را که 942 بیت دارد به تقلید از مخزن الاسرار نظامی و در ایران سروده و به ترتیب به شاه طهماسب صفوی، خانزمان حاکم جونپور و اکبرشاه تقدیم کرده است.
میرزا محمّدعلی صائب تبریزی (1000- 1087 هجری) بزرگترین غزل سرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه است. خانواده صائب جزو خانوارهایی بودند که به دستور شاه عباس اول از تبریز به اصفهان کوچ کردند. در زمان شاه عباس دوم به مقام ملک الشعرایی رسید. شمار اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار بیت گفته اند. صائب سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی دارند و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفته است. کتاب پیش رو حاصل کشف نسخه ای خطی از یکی از دواوین آن حکیم است که در زمان حیات وی با تصحیح و تنقیح کامل نوشته شده است. در بسیاری از مواضع غزلهائی به دستخط خود وی بر آن اضافه گردیده و در پاره ئی از ابیات نیز اصلاحاتی به عمل آمده است. این دیوان با مقدمه ای جامع و کامل از استاد کریم امیری فیروزکوهی (1289 – 1363 شمسی) از شیفتگان صائب آراسته گشته است. کتاب حاضر بمناسبت ساختمان آرامگاه صائب در سال 1345، توسط انتشارات انجمن آثارملی به چاپ رسید.
داستان عشق لیلی و مجنون از جمله منظومههای غنایی ادب فارسی است که از دیرباز مورد اقبال نویسندگان و شعرای فارسیزبان و غیرفارسیزبان قرار گرفته است، تا جایی که بیش از 70 مثنوی به تقلید از مثنوی لیلی و مجنون سرودهاند که بسیاری از آنها تا حد زیادی در راستای مثنوی لیلی و مجنون نظامی است. نظامی نیز در سرودن مثنوی خود بهرهمند از منابع عربی داستان میباشد. آنچه بعدها فکر و ذهن افراد زیادی را به خود مشغول کرده است، هویت تاریخی یا داستانی بودن لیلی و مجنون است. بسیاری از محققین حوادث و شخصیتهای داستان را زاده تصور و خیال شاعران و نویسندگان عرب دانستهاند. برخی دیگر نیز بر هویت تاریخی داستان، پای فشردهاند. این دوگانگی ما را بر آن داشت تا در تحقیقی جامع، به بررسی این مهم بپردازیم و داستان لیلی و مجنون را از نظر تاریخی ریشهیابی کنیم. در آغاز با بهرهمندی از منابع معتبر از جمله: "الاغانی"،"مصارع العشاق"، "تزیین الاسواق"و" دیوان شعر قیس بن ملوح" ضمن آشنایی کامل با داستان عشق این دو دلداده با برخی از شخصیتهای داستان و اماکن مطرح شده در داستان آشنا شدیم. ابتدا موقعیت جغرافیایی حوادث داستان را مشخص کرده، سپس درصدد کشف هویت تاریخی شخصیتهای داستان برآمدیم. امیدوار بودیم که با مشخص شدن هویت تاریخی این افراد، قهرمانان اصلی داستان یعنی لیلی و مجنون نیز هویت تاریخی یابند. بدین ترتیب توجه خود را معطوف به افرادی کردیم که نقش اساسی در شکلگیری داستان داشتهاند؛ نظیر نوفل بن مساحق، عبدالرحمن بن عوف، کثیر و ... با کشف هویت تاریخی این افراد، درصدد تعیین هویت لیلی و مجنون برآمدیم و ضمن جمعبندی نظرات به این نتیجه رسیدیم که لیلی و مجنون هویتی تاریخی دارند و در حدود اواخر قرن اول هجری میزیستهاند.
سبک اگرچه حاصل فکر، اندیشه و نگرش خاص هنرمند است و به قولی ردپای اندیشه اوست، اما عواملی چون محیط، اجتماع، فرهنگ و جریانهای ادبی در شکلگیری آن نقش عمدهای دارد، به نحوی که هر سبک را میتوان حاصل تغییر مستمر در سبک قبل دانست. در حوزهء شعر فارسی، سبک عراقی تحول یافته سبک خراسانی است زیرا زبان خشن سبک خراسانی در محدوده قرن ششم هجری و در مصاف با موضوعات رایج در این قرن آن قدر صیقل مییابد که به زبان نرم سبک عراقی مبدل میشود. رابطه سبک عراقی و هندی نیز از این قاعده تبعیت میکند به طوری که زبان تخیلی شعر قرن نهم به سمت واقعگرایی قرن دهم کشیده شده، مکاتب وقوع و واسوخت شکل میگیرد. زبان عامیانه مکتب وقوع در شعر سبک هندی قابل درک است. اکنون اگر به سراغ مکتب بازگشت و شعر مشروطه برویم وضع به گونهای دیگر است. زیرا مکتب بازگشت شعری درباری، دور از جامعه، با زمینه تقلید از شعرای سبک عراقی و خراسانی است در حالیکه شعر مشروطه شعری نزدیک به زبان و خواست مردم. در این مقاله سعی شده است رابطه بین شعر مشروطه و شعر بازگشت کشف شود تا به این نتیجه برسیم که شعر مشروطه از نظر زبان، فکر و جنبه ادبی دنباله مکتب بازگشت نبوده، بلکه تحول یافته شعری است به نام شعر عوام. شعری که دارای چند ویژگی خاص است: 1. اجتماعیبودن موضوع شعر 2. عدم شهرت شاعر 3. توجه اکثریت مردم به شعر 4. شعری زنده و پویا 5. شعر بیبهره از آرایههای ادبی.