مولوي از بزرگترين داستانپردازان عرفاني ادب فارسي است که به قصد بيان نکات تعليمي و عرفاني به داستانسرايي روي آورده است. تيزهوشي او در درک دغدغهها و زواياي روح آدمي و آشنايي او با رفتارهاي اجتماعي مخاطبان و چيره دستي وي در به کارگيري اصول دقيق فنون داستانپردازي، باعث شده است که مثنوي او به عنوان يک اثر مشهور، در جهان زنده و پايدار بماند. اشراف و تبحر او در هفت قرن پيش بر انواع شگردهاي داستانپردازي، که ظرايف و فنون آن به تازگي بر منتقدان مکشوف شده، حيرت آور است. يکي از اين شگردها چگونگي به کار گرفتن عنصر «زمان» در روايت است. يکي از محققاني که در چند دهه اخير به چگونگي زمانمندي در روايت پرداخته، ژنت فرانسوي است که نظر خود را در قالب سه مبحث «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده و در اين زمينه به شهرت رسيده است. نگارندگان در اين مقاله کوشيدهاند بر اساس نظريه ژنت، نشاندهنده که مولانا عنصر زمان را در روايت «اعرابي فقير و زنش» چگونه به کار برده و به عنوان يک داستانپرداز در مسير حرکتش از زمان تقويمي به زمان متن، چگونه و تا چه حد در عرصه زمان و کنش به گزينشهاي مختلفي دست يازيده است و اين گزينشها و نوع خاصي از زمانمندي که مولوي آن را در روايت اعرابي به کار بسته است از نظر اصول داستانپردازي چه ارتباط مستقيم و معناداري با محتواي حکايت دارد.
پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.
کتاب “نویسندگان بزرگ معاصر” به دست حسینقلی کاتبی به رشته تحریر و نگارش درآمده است. این کتاب، اثری کهنسال است که در سال ۱۳۲۸ خورشیدی (۱۹۵۰ میلادی) طبع و نشر یافته است. یکی از مهمترین دانشهای بشری که در طول تاریخ همواره همه ما -جامعه جهانی- بدان مفتخر بودهایم، ادبیات است. ادبیات همواره شیرین و منسجم و قدرتمند است و نویسندگان بزرگ در طول هزارههای متمادی، شاهکارهایی خلق کردهاند که مجموع آنها، فرهنگ بشری را ساخته است. این کتاب نیز دقیقا در همین مورد است. مولف در حدود ۸۰ سال پیش کوشیده است تا ادبیات معاصر روزگار خویش را برای مخاطب پارسیزبان معرفی نماید. از همین روی به نویسندگان و آثار و رمانها و اشعار و ادبیات قرن نوزده و بیست پرداخته و شاهکارهای ادبیات کلاسیک جهان را که دارای شهرتی بینالمللی هستند، معرفی کرده است. در این کتاب نویسندگان بزرگی از شرق و غرب عالم معرفی شدهاند. از دورترین نقاط آسیا تا اروپا و آمریکا، نویسندگان و اندیشمندانی که با آثارشان فرهنگ جهان مدرن را پایهریزی کردند. کسانی نظیر اسکار وایلد، ایساهاکیان، د. هـ. لارس، فرانس کافکا، اُ. هنری، ایلیا ارنبورگ، الدوس هاکسلی، آناتول فرانس، جان اشتاینبک، آلبر کامو، ماکسیم گورکی، پییِر لوئیس، آنتوان چخوف، ارنست همینگوی، جورج ولز، استفان زویگ، آندره ژید، برنارد شاو و دهها نویسنده برگ دیگر، در این کتاب مورد معرفی قرار گرفتهاند.
سیر شعر فارسی و نقد آن از حرکت و نگرش پویا و در عین حال متنوع و متغیر آن برکنار نمانده است؛ چنانکه گاهی اندیشهها و نظرهای منتقدان و متفکران را با قوت تمام به خود جلب کرده و به تأمل و تدبرهای دقیق و توقفهای طولانی در برابر خود وااشته است. کوشش نویسنده در این اثر بر آن بوده که سیر کلی این آرا و اندیشهها را در نقد شعر فارسی استخراج کند. از آنجا که بیشترین مجادلات و مباحثات منتقدان شعر فارسی در سده اخیر و بهویژه بعد از دوران مشروطه در ایران روی داده است و یکی از مهمترین تحولات دنیای شعر و شاعری و نقد و سخنوری فارسی در این روزگار رخ نموده است، پایه اصلی این کتاب بر بررسی این آرا و تحولات از دوره مشروطه تا سال 1332 هجری شمسی گذاشته شده است.
با انقلاب مشروطه، شعر حضور بيشتري در ميان عوام يافت و شاعران، شعارها و پيامهاي انقلابي را در قالب زبان ساده عاميانه براي آگاهي و تشويق مردم به کار گرفتند. نيما نيز از زباني نزديک به زبان گفتار در آثار خود بهره جست. پس از او شاگردانش، به ويژه فروغ فرخزاد شعر را به گفتار طبيعي نزديک کردند؛ بنابراين آنچه را که در دو دهه اخير به آن "شعر گفتار" ميگويند، محصول شعر بعد از فروغ است. مدعيان اين نوع شعر معتقدند با اتکا بر زبان روزمره و بهرهگيري از وزن طبيعي کلام، آثاري ميآفرينند که لحن گفتار بر آن حاکم است و چنان وا مينمايند که گويي براي مخاطب حاضر سخن ميگويند. اما بعضي از آنها در هماهنگي با شيوه شاعران موج نو و حجم، با زبان گفتار رفتاري نامتعارف کردهاند و به نوعي آشناييزدايي افراطي در زبان دست زدهاند. بدين سبب ميتوان شعر گفتار را به دو دسته معناگرا و معناگريز تقسيم کرد. نتيجه بررسيها نشان ميدهد که وجوه تمايز اين نوع شعر از ساير جريانهاي شعري معاصر، هنوز در حدي نيست که بتوان آن را يک جريان مستقل شعري به شمار آورد.