پرندهای زیبا، نه چندان بزرگتر از گنجشک و شبیه به آن در سایه روشن برگهای درختان: با رنگ نامرئی خورد، گویی تازه از خواب بیدار شده، همچون ماهییی که در آب شنا میکند، با چالاکی از شاخهای بشاخهای می جهد. سپس بر بلندتری شاخهها مینشیند و بناگاه آوایی دلنشین از حنجره منحنی خود که گویی تمامی وجود اوست برمیآورد آوایی که طنین مرموز آن هفت گنبد افلاک را پُر میکند. شاید از این طریق میخواهد پیام همیشگی خود را به جهان هستی و شاید به جفت خود، یا به معشوق که میگویند «گل» است، بفرستد؟
راز دلبستگی به دیوان خواجه شیراز، نهتنها در معانی بکر و لطائف حکمی با کلام قرآنی و صورتگری او در کارگاه دیده و خیال است، بلکه در موسیقی دلانگیز شعر اوست و در سماع جاودانهای که از تلفیق حیرتآور کلمات ترتیب داده است. این کتاب با نامی دیگر بر اساس متن دیوان حافظ به اهتمام قزوینی و غنی تدوین یافته، با عنوانی نهچندان منطبق بر کمیت درونمایه خود، بلکه دربرگیرنده تعداد تقریبی تکواژهها و همواژهها، یعنی ترکیبات دیوان خواجه. روال کار در این فرهنگ همان روال کلی و معمول ترتیب الفبایی است. برای مفردات فارسی تا حدامکان معادل عربی سپس اصل دری یا پهلوی و گاه اوستایی و فارسی باستان آنها آمده است.
راز دلبستگی به دیوان خواجه شیراز، نهتنها در معانی بکر و لطائف حکمی با کلام قرآنی و صورتگری او در کارگاه دیده و خیال است، بلکه در موسیقی دلانگیز شعر اوست و در سماع جاودانهای که از تلفیق حیرتآور کلمات ترتیب داده است. این کتاب با نامی دیگر بر اساس متن دیوان حافظ به اهتمام قزوینی و غنی تدوین یافته، با عنوانی نهچندان منطبق بر کمیت درونمایه خود، بلکه دربرگیرنده تعداد تقریبی تکواژهها و همواژهها، یعنی ترکیبات دیوان خواجه. روال کار در این فرهنگ همان روال کلی و معمول ترتیب الفبایی است. برای مفردات فارسی تا حدامکان معادل عربی سپس اصل دری یا پهلوی و گاه اوستایی و فارسی باستان آنها آمده است.