ناصر خسرو و احمد شوقی اگرچه هم از نظر زمان و هم از نظر مکان زندگی، بسیار از هم دورند و به دو فرهنگ و تمدن و دو زمان متفاوت تعلق دارند، لیک در پرداخت و بیان برخی مضامین؛ دیدگاههایی شبیه به هم دارند. در این جستار، تلاش میکنیم به بررسی تطبیقی دیدگاه این دو شاعر درباره روزگار، خرد و جهل بپردازیم.
مولف کتاب در مورد موضوع کتاب می گوید: "... شرح غزلها بیشتر بر روش شرح تطبیقی استوار است که در ایران تقریبا بدیع و کم سابقه است. یعنی سعی نگارنده بر این است که بتوانم شرحی تطبیقی با عنایت به هر سه زبان اصلی عالم اسلام عربی و ترکی و فارسی بنگارم ...
قصیده بُرده سروده بوصیری مشهورترین مدیحه نبوی عربی در 161 بیت در ده بخش پیرامون فضائل و ویژگیهای درخشان پیامبر گرامی اسلام می باشد. این اثر شکوهمند از همان آغازین سالهای پس از سرایش مورد توجه گسترده ادیبان، شاعران، هنرمندان و توده عظیم امّت مسلمان در سراسر جهان قرار گرفت که ترجمه و شرح برده به زبانهای مختلف فارسی، ترکی، اردو، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، اسلاوی و بوسنیایی از نشانه های این اقبال جهانی است. در عصر حاضر احمد شوقی مصری در معارضه با بُرده قصیده ای بنام نَهجُ البُردَه در 190 بیت سروده است. هدف این نوشتار شرح تطبیقی دو قصیده ذکر شده است. شرح تطبیقی نیازمند اطلاعات و مطالعات فراوانی است، لذا پس از توضیحات کافی پیرامون مدائح نبوی، ضمن گذری اجمالی بر زندگی، احوال و افکار، آثار و اسلوب سرایندگان قصائد، تلاش شده، ابیات برده و نهج البرده با قلمی روان ترجمه و سپس شرح گردد. آنگاه به مقایسه هر دو قصیده و نقد هر یک با معیارهای علمی و ادبی رایج پرداخته شده. نتیجه تحقیق و تطبیق، برتری برده بوصیری را به وضوح تمام نشان می دهد.
زندگی چیست؟ ما از کجا آمدهایم و به کجا میرویم؟ اینها دو پرسش اساسی زندگی آدمیان است. پاسخی که هر فرد برای این پرسشها مییابد، جهان بینی وی را شکل میدهد و بر آن اساس چگونه زیستن را میآموزد. در این جستار، تلاش کردهایم دیدگاه رودکی ـ شاعر بزرگ پارسی گوی ـ را با دیدگاه متنبی ـ یکی از شاعران بزرگ تازی ـ درباره مرگ و زندگی مقایسه کنیم؛ نیز هریک از این دیدگاهها را بررسی و تحلیل کنیم.