مسائل و مشکلات پدیدار شده در جریان نهضت مشروطه بیشمار است ولی یکی از مهمترین و خطرناکترین جریانات سیاسی این دوره قرارداد 1919 بود که در 18 مرداد 1298 هـ.ش بوسیله وثوقالدوله نخست وزیر وقت سلطنت احمدشاه بسته شد. بر طبق این قرارداد ننگین، ایران مستعمره انگلیس تلقی میشد و استقلال ایران و آزادی و اختیار ایرانیان در داشتن هر گونه روابط مستقیم با سایر دولتها به زیر سوال میرفت، خوشبختانه به محض نشر این قرارداد در جراید، جمعی از مردم آزادیخواه با تشکیل جلسات و پخش شبنامهها به مخالفت برخاستند که در رأس آنها مرحوم میرزا یحیی دولتآبادی بود که بر اثر نطق مهیج او در باغ گلستان، با حضور احمدشاه قاجار و جمعی از نمایندگان طبقات مختلف و اعضاء مجلس مؤسسان این قرارداد لغو شد. این واکنشها در حیات ادبی کشور تأثیر و انعکاس وسیعی یافت و بسیاری از نویسندگان و شعرا به گروه آزادیخواهان پیوستند، که در این مجموعه به بررسی مبارزات قلمی این بزرگان مینشینیم.
دیوان فرخی یزدی، مجموعه اشعار میرزا محمد فرخی یزدی (1268-25 مهر 1318ش) است که با تصحیح و مقدمه در شرح احوال شاعر به قلم حسین مکی به چاپ رسیده است. آنچه باعث اهمیت این دیوان میشود، این است که شاعر آن، از جمله نویسندگان و شعرای نادر دوره مشروطه است که متفاوت از جریان حاکم دینستیزی و تجددگرایی اغلب شاعران و روشنفکران، دارای بنیان فکری مذهبی و ایدئولوژیک است و با دیده احترام به مذهب مینگرد و مضامین و بنمایههای مذهبی و دینی فراوانی را در شعر خود بهکار گرفته و از این مضامین، در آگاهیبخشی و بیدار کردن جامعه و اهداف ظلمستیزی و عدالتپروری، بهره برده است. استفاده از مضامین دینی و مذهبی - بهویژه تشیع - در اشعار فرخی، بیانگر انس او با فرهنگ دینی است و این مضامین از بسامد نسبتا قابل توجهی نیز برخوردار است؛ بهگونهای که آثار آن در ابیات و عبارات وی نمایان است؛ ضمن اینکه این مضامین دینی در خدمت تشویق و ترغیب به مبارزه و بیداری جامعه قرار گرفتهاند؛ با وجود آنکه وی مدعی تعهد به ارزشهای مذهبی هم نیست. از جمله ویژگیهای شعر فرخی، آن است که آن را هم از سویه شکل و فرم (زبان) و هم از سویه محتوا میتوان بررسی کرد. زبان فرخی در واقع همان زبان ویژه دوره اعتراض است بهدور از هرگونه آرایههای لفظی و معنوی در کمال سادگی که شاعر بنا به نیازهای زمان خود، برای رخدادهای اجتماعی - سیاسی، به تصویرپردازیهای شاعرانه نپرداخته و زبان او به زبان عامه و کوچه و بازاری نزدیکتر شده است
سیدمحمدرضا کردستانی با تخلص میرزاده عشقی (۲۰ آذر ۱۲۷۳ – ۱۲ تیر ۱۳۰۳) شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریه قرن بیستم بود که در دوره نخستوزیری رضاشاه، به دستور رئیس اداره تأمینات نظمیه (شهربانی) وقت، ترور شد. وی از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت. او را خالق اولین اپرای ایرانی میدانند. کتاب حاضر گزیدهی اشعار و تقسیر و نقدی ادبی آثار میرزاده عشقی است.
غالب گفتار سعدی طربانگیز است و طیبتآمیز و کوتهنظران را بدین علت زبان طعن دراز گردد که مغز دماغ بیهوده بردن و دود چراغ بیفایده خوردن کار خردمندان نیست. ولیکن بر رأی روشن صاحبدلان که روی سخن در ایشانست، پوشیده نماند که در موعظههای شافی را در سلک عبارت کشیده است و داروی تلخ نصیحت به شهد ظرافت بر آمیخته تا طبع ملول ایشان از دولت قبول محروم نماند الحمدالله ربالعالمین.