تهيۀ مواد آموزشی به‌روز برای فراگيری زبان فارسی يکی از عمده‌ترين مسائل مربوط به آموزش زبان فارسی به ديگر زبانان است. در اين زمينه استفاده از کارکردهای اجتماعی زبان در شرايط و موقعيت‌های متفاوت‌ امری لازم است. هدف اصلی اين پژوهش ارائه مرجعی برای به‌کارگيری کارکردها در تدوين مواد آموزشی برای فراگيران زبان فارسی است. دويست دانشجوی فارسی‌زبان در رشته‌های کارشناسی مترجمی زبان انگليسی و کارشناسی ادبيات فارسی آزمودنی‌های اين تحقيق را تشکيل می‌دهند. نخست عناوين حوزه‌های اجتماعی، عناوين کارکردها و شکل‌های مربوط به هر يک از اين کارکردها از تجربه موجود در زبان انگليسی استخراج، ترجمه يا معادل‌يابی شد که به عنوان داده‌های پايه اين پژوهش از آن استفاده گرديد. پس از پالايش اين شکل‌ها، شکل‌های بسيار ديگری به وسيله پژوهشگر به اين فهرست‌ها افزوده شد که با پالايش گام ‌به گام به شکل فهرستی از حوزه‌های اجتماعی درآمده، کارکردها و شکل آنها نهايی گرديد. در نهايت برای دسته‌بندی کارکردها الگويی بر اساس الگوهای هليدی (1973)، وَن اِک (1976) و باکمن و پالمر (1996) در دسته‌بندی کارکردهای زبان تهيه شد تا بتواند نياز ما را در مقوله‌بندی کارکردهای اجتماعی برآورده سازد.

منابع مشابه بیشتر ...

571daeb5b6ffc.PNG

تعامل تلفظ و نگارش ارتباط بين مشکلات تلفظي و خطاهاي نگارشي فارسي‌آموزان غيرفارسي‌زبان

زهرا ابوالحسنی چیمه

آنچه در پژوهش‌هاي انجام شده در حوزه آموزش زبان فارسي بيشتر ديده مي‌شود، جدايي آموزش تلفظ از آموزش نگارش است. در اين پژوهش، با تمرکز بر خطاهاي زباني زبان آموزان فارسي در حوزه آواها، به بررسي رابطه بين خطاهاي تلفظي موجود در گفتار آنان با خطاهاي موجود در نوشتار همان زبان‌آموزان پرداخته‌ايم. با اين بررسي درصدديم تا نشان دهيم اين دو حوزه اندرکنش‌هاي فراواني داشته و تقويت يکي به معني تقويت ديگري است. ابتدا داده‌هاي جمع‌آوري شده از گفتار شفاهي زبان‌آموزان را فهرست و موارد تکرار شونده در حوزه‌هاي واکه، همخوان و نيز فرايندها را استخراج کرده و براي هر مورد نمونه‌هايي را به دست داده‌ايم. سپس در مراحل بعدي از زبان‌آموزان درخواست کرديم تا انشاهايي در موضوعات مختلف تحرير کنند. خطاهاي استخراج شده از اين داده‌ها را با ميزان فراواني در نمودارها ارائه نموده‌ايم. مقايسه صوري اين جداول با انواع خطاهاي شفاهي و نيز تحليل آماري نشان مي‌دهد که خطاهاي نوشتاري در حوزه تلفظ ناشي از خطاهاي توانشي زبان بوده و تنها يک سهو کنشي در حوزه توليد محسوب نمي‌شود. اثبات فرضيه ارتباط معنادار بين خطاهاي تلفظي و خطاهاي نگارشي به اين نتيجه رهنمون مي‌شود که املا و تلفظ، دو روي يک سکه هستند. با اين نتيجه و با بهره‌گيري از رويکرد ارتباطي، پيشنهاد مي‌کنيم در آموزش و نگارش کتاب‌هاي درسي زبان فارسي به غيرفارسي زبانان، تدريس همزمان تلفظ و نگارش، مورد نظر قرار گرفته و به اين دو حوزه به مثابه آيينه يکديگر توجه شود.

56b8617902bdb.PNG

رویکرد ارتباطی و روش سمعی بصری: تقابل دیدگاه‌های آموزشی

ماندانا صدرزاده

در تاریخ آموزش زبان‌ها، روش سمعی بصری و رویکرد ارتباطی در دیدگاه‌های خود نسبت به فرایند آموزش و یادگیری چالش‌های پردامنه‌ای را برانگیخته‌اند. به ویژه آن که رویکرد ارتباطی در تقابل با روش‌های آموزشی پیشین ـ روش دستور زبان ترجمه و روش سمعی بصری ـ تعریف می‌شود. گسست و جدایی از این شیوه‌ها به نام ارتباط و کنش اجتماعی صورت می‌پذیرد، مفهومی که امروزه به عنوان هدف غایی یادگیری زبان، مورد پذیرش همگان است. تقابل دیدگاه‌ها زاییده پرسش‌های چندی است، از جمله این که آیا یادگیری اشکال و قواعد زبان خارجی و تقدم صورت بر معنا، هدف اصلی است یا ایجاد ارتباط. از دیگر سو تا جه اندازه دریافت رویکرد ارتباطی از نقش معلم، متعلم و ابزار آموزشی، با مفهوم آموزش و یادگیری در روش سمعی بصری قرابت دارد, مرکزیت متعلم، در برابر مرکزیت معلم و متد در بطن چالش‌های رویکرد ارتباطی جای دارد. بنابراین گست و نیز پیوند دیدگاه‌های آموزشی ارتباطی و سمعی بصری در جنبه‌های متفاوتی پدیدار می‌شوند که در نوشتار حاضر مورد بررسی قرار می‌گیرند.