فراهنجاری دستوری، هنجارگریزی، نحوستیزی، کژتابی، عدول از هنجار، برجستهسازی و ... اصطلاحاتی است که طی چند دهه اخیر به محافل ادبی و متون نقد ادبی، راه بافته است. این پژوهش بر آن است که با تعریف این اصطلاحات وارائه نمونهها و مصداقهای عینی از دو شاعر صاحب سبک ایران، کارکردهای این پدیده را به شیوهای توصیفی ــ تحلیلی به نمایش گذارد. احمد شاملو به عنوان شاعری فرانیمایی (جزو شاعران مدرنیست متعارف) و رضا براهنی به عنوان نظریهپرداز و شاعری پست مدرن جهت انجام این تحقیق در نظر گرفته شدهاند. از مقایسه و نقد و نظر دیگران نیز به فراخور موضوع استفاده گردیده و سرانجام تئوری این نظریهپرداز (براهنی) با شعر وی انطباق داده شده است.
پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
آشناییزدایی اصطلاحی است که نخستین بار، شکلوفسکی منتقد شکلگرای روسی آن را در نقد ادبی به کار گرفت. بعدها مورد توجه دیگر منتقدان فرمالیست و ساختگرا مانند یاکوبسن، تینیانوف و... قرار گرفت. یان مورکاروفسکی اصطلاح "برجستهسازی یا فورگراندینگ" را در این معنی به کار برد. آشناییزدایی دربرگیرنده تمام روشهایی است که مؤلف از آن سود میجوید تا "جهان متن را به چشم مخاطبان، بیگانه بنماید" و موضوع و محتوای متن ادبی را چنان جلوه دهد که گویی از این پیشتر وجود نداشته است. این روشها موجب به تأخیرافتادن و گسترش معنای متن و در نتیجه لذت و بهرهوری بیشتر خواننده از آن میگردد. آشناییزدایی باید با مبنای زبان هنجار و زمان بهکارگیری ترفندهای ادبی توسط مؤلف، سنجیده شود. در تاریخ شعر معاصر ایران، سبکی به نام حجمگرایی توسط یدالله رؤیایی، شاعر و منتقد معاصر به وجود آمد که یکی از ویژگیهای برجسته آن، آشناییزدایی است. در این مقاله اشعار یدالله رؤیایی بر مبنای نظریههای فرمالیستی به عنوان روش کار تحلیل و بررسی میشود.