ایران در طی قرون، ادبیات شعری بسیار شگرفی فراهم آورده است. آثار فردوسی و عمر خیام و نظامی و جلالالدین رومی و سعدی و حافظ در سراسر جهانشناخته هستند و دانشمندان غربی آنها را ترجمه و بررسی و تفسیر کردهاند. سب آنکه فردوسی در میان این شاعران طراز اول پایگاهی بلند دارد، آن است که در اثر عمده خویش شرح گذشته مردمی را به نظم کشیده است که از همان آغاز پیدایش ایشان در تاریخ تأثیری بزرگ در مبادلات تمدنی و فرهنگی جهان داشتهاند و در فراز و نشیبهای حوادث، در انسانیت و فضایل مقامی بلند یافتهاند.
ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستانشناسانه و روانشناسانه دربارهی شخصیتها و فضای اجتماعی و سیاسی داستانهای "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگیهای ساختی، زبان شناسی، جهانبینی و مانند اینها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که میتوان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدستاند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی نویسنده را میسازد؛ ..... بر این اساس میتوان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخشبندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامهی اصلی نامیده میشود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهادهایم. شاهنامهی افزوده نوشتهی فردوسی است؛ اما شاهنامهی اصلی نویسندهی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشتهی یک تن نیست به اثبات برساند".
از ادب حماسی ایران پیش از اسلام آثار اندکی برجای مانده است. قطعاتی چند در یشتهای که کم و بیش دستکاری شده و سه نامه پهلوی با تدوین و نگارشی نسبتا جدید جدید مجموعه آثار بازمانده را تشکیل می دهد. گزارشی که در این کتاب به خوانندگان عرصه می شود در اصل مطالعه ای است درباره ادبیات وسیعی که امروزه از بین رفته است، ولی در زمینه های گوناگون دیگر منابع و مآخذی در دسترس است که با بررسی آنها می توان راهی به سوی این ادبیات گمشده پیدا کرد. در اثر حاضر کارنامه شاهان ایران مورد بررسی قرار می گیرد و افسانه های تاریخی این سرزمین که به وضوح سایه ی سلطنت و شاهنشانی بر همه حماسه ها و ادب داستانی آن قابل مشاهده است از نظر گذرانده می شود. از دیدگاه باستانی وجود سایه سلطنت را بر حماسه باستانی می توان ناشی از آن دانست که دو رشته پهلوانی و فرزانگی را با یکدیگر موزون می سازد
این کتاب به تشریح نظام اجتماعی، نظم و تربیت عمومی ایران و آیین و آداب ایرانیان در زمان ساسانیان اختصاص دارد. نویسنده افزون بر طبقات چهارگانهی جامعهی ایران عصر ساسانی و زیرشاخهی هریک، همچنین تقسیمات اشراف و بزرگان به وضعیت خانواده، مسالهی ازدواج و انواع آن در دورهی مذکور میپردازد. بخشی از کتاب نیز به سازمان اداری شاهنشاهی ساسانی و مناصب موجود در آن و همچنین دیوانهای مختلفی چون امور اقتصادی و مالیات، نظام سپاهیگری و امور مذهبی اختصاص دارد. ویژگیهای حکومت مرکزی در عصر ساسانی و بحث تمرکز این قدرت، که نقطهی اختلاف دورهی ساسانی و عصر اشکانیان است، همچنین رابطهی پادشاه با مردم قلمرواش مطالبی است که یک بخش از کتاب را به خود اختصاص داده است. رسوم درباری و فعالیتها و سرگرمیهای مرسوم از دیگر مطالب کتاب به شمار میرود. در بخش پایانی کتاب نیز به صفات مشخصهی ایران عصر باستان از حیث معنویات و آداب و رسوم اشاره میشود. کتاب همچنین دارای پیوستی است که در آن متن پهلوی "نامهی تنسر" و مجهولات آن از لحاظ زمان نگارش بررسی شده است.