این تحقیق به بررسی و مقایسه ساختارها و مؤلفههای گفتمانمدار موجود در داستانهای کوتاه معاصر بزرگسال و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حد و به چه منظور نویسندگان ادبی در آثار خود از این ساختارها و مؤلفهها استفاده کرده و با پوشیدگی سخن میگویند. بر این اساس ده داستان کوتاه بزرگسال و ده داستان کوتاه نوجوان انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمانمدار موجود در متن بر اساس الگوی ون لیوون، تعیین و شمارش شد. طول متن داستانها نیز با استفاده از شمارش واحدهای پایانی مشخص گردید. در ادامه درصد بهکارگیری مؤلفهها در هر گروه از داستانها محاسبه شد و همچنین به منظور تعیین معناداری تفاوت میان این دو گروه از روش مجذور خی استفاده شد. نتایج حاصل به شرح زیر بود: 1. در متون ادبی افزونه بر مؤلفههای مطرح شده در الگوی ون لیوون، مؤلفههای گفتمانمدار دیگری نیز دیده میشود که پنهانکاری را در پی دارد. 2. تفاوت داستانهای بزرگسالان و نوجوانان در میزان استفاده از مؤلفههای گفتمانمدار معنادار نیست. 3. استفاده از مؤلفههای ادبی در داستانهای نوجوانان بیش از بزرگسالان است. 4. استفاده از ساختارهای گفتمانمدار موجود در متون ادبی بیشتر به منظور بیان ایدئولوژی به معنی بیان ارزشهای اجتماعی و فرهنگی است. 5. ادبیات هم میتواند به صورت ابزاری در دست جناحهای مختلف برای بیان ایدئولوژی به معنی ترویج گرایشهای گروهی قرارگیرد.
ایدئولوژی انقلابی اقبال طرز تفکر خاص او را در پیچاندن مسیر تاریخ به وضوح نشان می دهد خاصه آنکه وی نشان داد که علیرغم جهل و رکود داخلی و اسارت در چنگالهای بیرحم نظامی خارجی همچنان استعداد آن را دارد که نبوغهای بزرگ پدید آرد، روح های زیبا و عمیق و نیرومند بپرورد و فرهنگش هنوز می تواند فرزند خویش را از دامن فرهنگ و تمدن غالب غرب بازگیرد و در دامن خویش بپرورد. خصیصه دیگر ایدئولوژی انقلابی اقبال توضیح مفاهیم دین و دنیا، ایمان و دانش، عقل و احساس، فلسفه و ادب، عرفان و سیاست، خدا و مردم، پرستش و جهاد عقیده و فرهنگ، مرد دیروز و امروز پارسای شب و شیر روز، (یعنی مسلمان حقیقی) بوده است.
زبان مجموعه ای قراردادی از سمبل های صوتی است و چیزی نیست که به طریقی ناگهانی به وجود آمده باشد. تکامل زبان با تکامل خود انسان همگام بوده و تحقیق در پیدایش آن با تحقیق در زندگی انسان توام است. بسیاری براین باورند که همه زبانها از یک زبان اصلی منشعب گردیده و به تدریج شباهت خود را به زبان مادری از دست داده است. همه کسانی که با زبان یا آموزش آن سروکار دارند به احتمال زیاد این داستان کتاب مقدس را شنیده اند که: وقتی تمامی ساکنین کره زمین از یک زبان واحد چند کلمه ای استفاده می کردند انسانها در یک دشت بزرگ گرد هم آمدند و گفتند: بیایید برای خود شهر و برجی به بلندای آسمان بسازیم، و بدین ترتیب برای خود نامی باقی گذاریم. آنگاه خداوند به شهر و برج آنها درآمد و گفت"اگر انسان با داشتن یک زبان واحد بتوان برای اولین بار این چنین کار خطیری را انجام دهد بی شک بعدها نیز می تواند هر تصمیم دیگری را نیز عملی نماید. از این رو زبانشان را در هم و برهم می کنم تا قادر به درک گفتار یکدیگر نباشند".و آنگاه خداوند آنها را به سراسر کره خاکی پراکند تا بدین ترتیب آنها از ساختن شهر خویش صرفنظرکنند. این برج را برج بابل نامیدند. زیرا خداوند زبان آنها را درهم و برهم کرده بود...
این کتاب دربرگیرنده شانزده مقاله و گفتگو از لطف الله یارمحمدی است که درباره زبانشناسی کاربردی و ترجمه در آنها مباحثی ایراد شده است. اولین نوشتار مصاحبهای با کیهان فرهنگی در باب زبانآموزی و ترجمه است. مقاله دوم درباره نظری به برنامهریزی زبانی و مسائل زبانآموزی در ایران است. در نوشتار سوم نیز نکاتی در باب آموزش زبان و زبانآموزی مطرح شده است. میراث تجوید و صوتشناسی جدید، محدودیتهای زبانشناسی مقابلهای در آموزش زبان خارجی، توصیف مقابلهای زبان علم در فارسی و انگلیسی، طرحی کلی پیرامون اصول و ضوابط حاکم بر ترجمه و پژوهش و آموزش آن در دانشگاه و .... دیگر مطالب کتاب را شکل میدهند.
با وجود روشهای متعدد تحلیل گفتمان انتقادی در زبان انگلیسی، هنوز چارچوب تحلیلی مناسبی جهت مطالعه منابع غنی شعر و ادب فارسی در این زبان تعبیه نشده است. لذا، پژوهش حاضر کوششی است در چارچوب گفتمانشناسی انتقادی به منظور تحلیل گزیدهای از رباعیات خیام با بهرهگیری از الگوی تحلیلی پیشنهادی توسط یارمحمدی(۱۳۹۱) که خود برگرفته از الگوی تحلیل گفتمان انتقادی ون لیوون (١٩٩۶) میباشد. در این پژوهش٬ علاوه بر تحلیل کیفی ٤٠ رباعی از رباعیات خیام که بصورت تصادفی انتخاب گردیدهاند٬ از روشهای تحلیل کمّی نظیر محاسبه فراوانی و آزمون مربع خی نیز استفاده شده است. نتایج بررسیهای کمّی حاکی از آن است که در میان مؤلفههای گفتمانمدار موجود در الگوی مورد نظر، اظهار با قرینه فحوایی در مقایسه با اظهار با قرینه لفظی از فراوانی معناداری برخوردار است. همچنین، نتایج این پژوهش مؤید کارایی الگوی تحلیل گفتمان انتقادی مذکور در بررسی متون ادبی به ویژه انواع شعر میباشد. امید است نتایج به دست آمده از این پژوهش توانسته باشد با اراﺋﻪ چارچوبی تحلیلی که در زبان فارسی تازگی دارد گام ﻣﺆثری در جهت ارائه الگوهای تحلیل گفتمانشناختی جامع و نظاممند به منظور تحلیل متون مختلف در زبان فارسی بردارد.