در این مقاله به بررسی، ریشهیابی و سیر تحول یکی از آداب کتابت در اسناد دوره اسلامی ایران پرداخته شده است. جداکردن بخش کوچکی از گوشه سمت راست پایین اسناد و یا ایجاد انحراف در اضلاع چهارگوش سند به منظور باطل کردن شکل مربع و دفع نحوست تربیع نجومی سنتی کهن در اسناد دوره اسلامی است. براساس نمونههای موجود اسناد در دورههای پیش از صفوی، صفوی و قاجار میتوان چهار شکل کندن، بریدن، نشاندادن نقص با کج کشیدن خطوط جدول و تاکردن گوشه پایین سند را ارائه کرد. در این تحقیق، برای اسناد دوره پیش از صفوی یکصد سند از مجموعه اسناد متعلق به بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی به صورت اتفاقی بررسی گردیده و برای اسناد دوره صفوی و اسناد دوره قاجار نیز به چند مجموعه سند چاپ شده بسنده شده است. در این مقاله همچنین اشاراتی که در متون کهن، به ویژه در کتب انشا و ترسل و برخی منابع منظوم به این رسم شده ارائه گردیده است. این باور در فرهنگ مردم دوره معاصر نیز وجود داشته است. در مورد دلایل انجام این عمل در اسناد، یعنی ایجاد نقص در شکل چهارگوش کاغذ، بیشترین تأکید متون بر نحوست تربیع است و در منابع و متون کهن دوره اسلامی شواهد بسیاری مبنی بر وجود اعتقاد به نحوست تربیع نجومی وجود دارد.
از جمله اسناد متبین و متمایز به جهت بصری در زمان سالف اسناد متعلق به مقربالخاقان میرزاحسنعلی خان نائینی است که به عنوان منشیباشی و مستوفی سرکاری (سلطنتی/ درباری) از اجزای حکومتی شاهزاده ظلالسلطان (مسعود میرزا) بوده است. این اسناد در حال حاضر در مجموعه نگارنده (ع. ابراهیمی) محفوظ میباشد و در آنها میتوان به تصویر نگارههای ایرانی که در این اسناد موجود است اشاره کرد که اهمیت این اسناد را به جهت سیر تاریخی و طبقهبندی آنها در آبنقشهای سفارش ایران بر کاغذ فرنگی مضاعف مینماید. بر مبنای محکم علمی میتوان گفت استخراج آبنقش (واترمارک)، به جز روش دستی که با مشکلات فراوانی همراه میباشد، چنان که شایسته است از نظر کیفیت تصویر تاکنون دقت لازم را نداشته است، لذا با استفاده از فرآیند نرمافزاری این امکان فراهم میشود که حساسیتهای موجود در آب نقش به بالاترین حد ممکن رسیده و موجبات تطبیق با اصل طراحی آن فراهم گردد.
یاد کردن اندازه کتاب از جمله ضوابط نسخهشناسی و فهرستنگاری نسخههای خطی است. قدما برای نشاندادن اندازه کاغذ و نسخه مصطلحاتی داشتهاند که وضع آن به پیروی از اندازه کاغذی بوده است که کتاب را بر آن مینوشتهاند. چون قطع یکی از مشخصات شناسایی نسخه و تمییز یک نسخه از نسخه دیگر بوده است، در فرهنگ کتابداری ایرانی در پشت بعضی از نسخهها، ضمن آوردن مشخصات فیزیکی و مادی نسخه، قطع آن را نیز یادداشت میکردهاند که به آن«عرض»گفته میشد. در میان مسلمانان، نامگذاری قطع کتاب حد اقل از قرن 4 ق11/ م مرسوم شده و اصطلاحاتی چند در هریک از زبانهای عربی، فارسی و ترکی وجود داشته که در برخی متون و مآخذ برجای مانده است. منابع دست اول برای شناخت قطع کاغذ و کتاب محدود است به متون کهن، عرضهای مذکور در نسخهها و اطلاعات افواهی. در این مقاله به معرفی انواع قطعها و مناسبات نامگذاری آنها پرداخته میشود و فهرستی الفبایی از 35 اصطلاح که برای نام اندازهها در متون و مآخذ قدیم دیده شده ارائه میشود، این مصطلحات عبارتاند از: بازوبندی، بزرگ، بغدادی، بغلی، بیاضی، پالتویی، ثلث، ثمن، جانمازی، دو ثلثی جیبی، چارکی، چهار مصراعی، حمایلی، خشتی، خفی، ربع، رحلی، رقعی، سلطانی، سلیمانی، شامی، صغیر، طالبی، طلحی، طوماری، فرعونی، مثمن، مربع، معمولی، منصف، منصوری، نصف (نصفی)، ورق الطیر، وزیری. این فهرست نشان میدهد که وضع اصطلاحات مربوط به قطع بر پنج مبنا صورت گرفته است: اول) منسوب به اشخاص و اعلام و جاها، بغدادی، حموی، سلطانی، سلیمانی، شامی، طالبی، طلحی، فرعونی، منصوری، وزیری. دوم) منسوب به اشیا: خشتی، جانمازی، رحلی، رقعی، ورق الطیر. سوم) منسوبات عددی: ثلث، ثمن، چارکی، چهار مصراعی، دو ثلثی، ربع و ربعی، مثمن، مربع، منصف، نصف. چهارم) منسوب به جای قرار گرفتن نسخه: بازوبندی، بغلی، پالتویی، جانمازی، جیبی، حمایلی، خفی. پنجم) برمبنای بلندی: صغیر،کبیر(بزرگ)، وسط(میانه،متوسط).
در این مقاله ضمن معرفی، بازخوانی و بررسی یک پارهسند دوره ایلخانی، به تبیین و اصلاح برخی از ویژگیهای سندشناسی این دوره پرداخته شده است. این پارهسند، کهنترین سند سازمان اسناد و کتابخانه ملی به تاریخ 726 قمری است که به شکل طومار است. این سند از صدر به اندازه یک بند افتادگی دارد. خط سند به رسم رایج این دوره، شکسته تعلیق است. بر روی سند، چهار مهر شامل دو آل تمغا (مهر قرمز) و دو قراتمغا (مهر سیاه) و در پشت سند شش مهر کوچک، ظاهرا همه به خط ایغوری، به شکل مربع، مستطیل و بیضی دیده میشود. این مهرها کهنترین نمونههای مهرهای شخصی است و شاید حاکی از سنت متفاوت مراحل ثبت و ضبط اسناد در ناحیه فارس باشد. از بررسی این نیمسند و دیگر اسناد این دوره، شیوه مهرگذاری در اسناد ایلخانی تبیین شده است. زدن آل تمغا بر سند یک سنت مغولی است. جایگاه مهر اصلی بر بخش تاریخ سند و سربندهاست. مهرهای عمال دیوانی در تأیید سند در پشت آن آورده میشود. این پارهسند کهنترین نمونه این کاربرد را نشان میدهد. این سند در محلی به نام کوهک (ظاهرا در فارس) صادر شده و صادرکننده آن با توجه به قراین موجود امیر چوپان، امیر الامرای سلطان ابو سعید ایلخانی(حکـ.716-736 ق) است. مضمون سند خارج دانستن یک روستا از املاک خاصه دولتی(اینجو) و اثبات ملکیت آن برای یک شخص است. در این مقاله کوشش شده است تا با مقایسه این سند با اسناد همدوره، خصوصا اسناد متعلق به بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی، شکل کامل سند بازسازی گردد. در پایان نیز متن بازخوانی شده سندی دیگر از امیر چوپان ارائه گردیده است.
یکی از نکات قابلتوجه در نسخه یگانه سفینه تبریز (کتابت میان سالهای 721-736 ق)، وجود اثر چند مهر از دورههای مختلف است. در این گفتار، مهرهای یاد شده به منظور دست یافتن به نکاتی احتمالی در باب سفرها و سرگذشت سفینه و ردیابی مالکان آن، بررسی و شناسانده است شدهاند. مهرهای موجود در سفینه چهار نوع متفاوتاند و دست کم وجود پنج مالک از دورههای ایلخانی تا قاجاری را نشان میدهد. مهمترین و قدیمترین این مهرها متعلق به دوره ایلخانی است. این مهر صنوبری شکل و به رنگ قرمز و با قطر 2/3*3 س م میباشد که متن آن پاک شده است و در جایجای سفینه تبریز، بهویژه در بیشتر انجامهها و نیز به صورت پراکنده در حواشی نسخه (حدود 150 بار) زده شده است و توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند. از میان اندک آثار باقیمانده از حروف در برگهای 46،47.246،260 و بهویژه مواردی چون برگ 59.64.85،112 و 348 که نقش وارونه اثر مهر در صفحه مقابل در لابلای خطوط بازمانده و در هنگام امحاء متن مهر از چشم پاک کننده دور مانده است، میتوان نقش مهر را چنین بازسازی کرد: (و فقیه/ مدرسه/ بهاییه) در ادامه مقاله چهار مهر دیگر موجود در نسخه سفینه تبریز معرفی شده و نمونههایی از آن مهرها در چند نسخه دیگر شناسانده شده است.