یکی از نقشهای زبان، نقش ادبی آن است که نقطۀ پیوند زبانشناسی و ادبیات بهشمار میرود. در نقش ادبی، تأکید بر پیام است و از اینجا است که زبان پیام بر زبان معیار برجسته میشود. زبانشناسان این برجستهسازی را به دو طریق انجام میدهند: انحراف از زبان معیار با عنوان هنجارگریزی، و افزودن قواعدی به زبان معیار با نام قاعدهافزایی در سه سطح معنا، صورت و تحقق صوری زبان. هنجارگریزی سخن را به شعر نزدیک میسازد و قاعدهافزایی لباس نظم بر آن میپوشاند. از آنجا که مجموعۀ شعر از این اوستا نمایندۀ اوج هنری اخوان ثالث است، در این مختصر، بارزترین گونۀ برجسته سازی در آن یعنی هنجارگریزی معرفی میشود. علاوه بر بسامد بالای هنجارگریزی در مقایسه با قاعدهافزایی در سخن اخوان، هنجارگریزی در سطح معنا بیش از انواع دیگر آن دیده میشود. این گونه شامل مباحث بیان و بدیع معنوی است که جنبۀ تخیل را در شعر به اوج میرساند؛ به ویژه اینکه تشبیه و استعاره ـ دو شکل بارز صور خیال ـ به میزان بالایی در آن بهکار رفتهاست. پس از آن، هنجارگریزی زمانی، یعنی کاربرد کلمات کهن، فراوان بهچشم میخورد و بنابراین مشاهده میشود که انواع دیگر هنجارگریزی که از فخامت سخن میکاهد، در شعر اخوان کمتر یافت میشود.
نویسنده در این کتاب، مهمترین مسائل ادبی و نویسندگی را طرح کرده و با بیان بسیار روشن و شواهد جالب به خوانندگان خود رموز بسیار میآموزد. ترجمه استادانه هرایر خالاتیان این کتاب را برای فارسیزبانان بسیار دلپذیر کرده است. در واقع این کتاب، دربرگیرنده مقالات و نوشتارهایی است که در روزنامه «آرمنیا» تحت عنوان «مسائل ادبی» درج گردیده بود و در این کتاب جمعآوری شدهاند. این مقالات به همراه پانزده مقاله دیگر پس از تجدیدنظر و تنظیم مجدد، در این کتاب جمع آوری شده است.
در این مقاله ـ به منظور نشان دادن یکی دیگر از ابعاد برجسته شعر اخوان ـ به بررسی بازتاب و تأثیر سمبولهای شعری او در آثار سه تن از برجستهترین پیروانش یعنی: شفیعی کدکنی، اسماعیل خویی و نعمت میرزازاده پرداخته شده است که هر سه تجربههای شعری موفقی در حوزه ادب مقاومت داشتهاند.
خسرو و شيرين نظامي، بيشک، يکي از شاهکارهاي غنايي ادب ايران و جهان است. چنين اثر ژرفي در کنار التذاذ هنري حاصل از آن، توانايي آن را دارد که همواره مورد باز انديشي و تامل قرار گيرد تا بدين وسيله بتوان با ژرفانديشي و غور در ساختمان صوري، محتواي دروني، بلاغت حاکم بر بافت آن و ساير توانشهاي ساختاري نهفته در آن، موارد ارزشمندي را يافت. از آنجا که صورت و ساخت شعر به ترتيب در دو محور افقي و عمودي به طور همزمان گسترش مييابد در بررسي کمال شعري هر اثر بايد بتوان با اتکا به اصولي صورت و ساخت اثر را به طور مستقل و جدا مورد بررسي قرار داد. به همين دليل، محور کلي اين مقاله بررسي امکانات ساختاري و صوري نهفته در خسرو و شيرين نظامي است. بخش اول، تلاشي است در بررسي آن دسته از امکانات ساختاري که در محور عمودي شعر، خود را نشان ميدهد. بخش دوم، امکانات صوري را در چهار محور جدا مورد بررسي قرار ميدهد. درک اين دو دسته از تواناييها يقينا بيانگر اهميت چنين منظومهاي و اهميت بازانديشي در آن است.
از آنجا كه ادبيات پارسي از ديرباز بصورت مستقيم و غيرمستقيم تحت تاثير متون اسلامي و بخصوص احاديث و روايات بوده، نگارنده در اين مقاله سعي كرده است روند و چگونگي اين، تاثيرات را در شعر پارسي دوره آغازين مورد بررسي و تحليل قرار دهد و دلايل و شواهدي را مبني بر اينكه: نه تنها تقريبا تمام متون مهم ادبي دورههاي تاريخ ادب فارسي به شكلهاي گوناگون از اين مقوله مهم بهرهمند شده؛ بلكه بخش قابل توجهي از غنا و ارجمندي خود را از مفاهيم احاديث و روايات ديني كسب كردهاند. اين تاثيرات در دورههاي نخستين كه مقارن شكل گرفتن پارسي دري است؛ اندك ولي در دورههاي بعد فراوان و شگفتانگيز است.