عقلانیت، یقین، ساختار، انحطاط، اوج، ساختار ساختارها، حجیت ظن بر اساس تاملات فرمالیستهای روس و دانشمندانی چون لوی اشتروس در باب مفهوم ساخت و ویژگیهای آن، هرگونه تغییر در درون یک ساخت، مجموعه عناصر سازنده آن ساخت را تحت تأثیر قرار میدهد. این تحولات مربوط به ساختار ساختارهای هر دوره است. هرگاه ساختار ساختارها در اوج باشد، ساختارهای دیگر نمیتوانند در انحطاط مطلق باشند و برعکس. وقتی از این دیدگاه به تاریخ فرهنگ ایران عصر اسلامی نگاه کنیم، حدود قرن چهارم عصری است که ساختار ساختارها در اوج است و بنابراین همه ساختارهای کوچکتر چون شعر، نثر، موسیقی، عرفان، طب و معماری نیز در جایگاه بلندی قرار دارند. آنچه فرهنگ ایرانی و ساختار کلان آن را در عصر فردوسی و بیرونی برجستگی ویژه بخشیده است، «آزادی خرد» است که در منازعات اشاعره و معتزله به چشم میآید. وقتی تفکر اشعری بر فرهنگ ایرانی حاکم شد، چراغ خرد به خاموشی گرایید و ساختار ساختارهایی که بر محور «یقین» استوار شده بود جای خود را به «حجیت ظن» سپرد و گزارههای گمانی جای گزارههای منطقی را گرفتند.
تمثیل رویا به گونهای از داستانهای تمثیلی اطلاق میشود که عناصری چون رویاگونی، حضور راهنما، سفر به جهان ماورا، بازگشت به جهان بیداری و بازگویی داستان سفر، به شکل قراردادی در آنها تکرار میشود. متنهای این نوع ادبی ویژگی اسطورهها را دارند؛ بارها در متنهای پس از خود باززاده شده و با همدگیر در مکالمهاند. منشا این نوع داستانپردازی، به زمان و مکان معینی محدود نیست و در عالم اسطورهها و قبایل بدوی دور از قلمرو تمدنهای بزرگ جهان هم نظایری دارد. این نوع ادبی پیش از آنکه حاصل گردهبرداری تمدنی از تمدن دیگر باشندف به محتوای کهنالگویی بشر و تخیل او از مفهوم مرگ و زندگی دوباره وابسته است. با توجه به اینکه این نوع روایت ساختار واحدی دارد و از قراردادهای یکسانی پیروی میکند، در این نوشته کوشیدهایم ساختار و کارکردهای بیش از بیست روایت از سفرهای روحانی در چهان مردگان را در گستره زمانی و مکانی گوناگون استخراج، مقایسه و ذیل نوع ادبی «تمثیل رویا» دستهبندی کنیم.
در اين مقاله با در نظر گرفتن نظريههاي ياكوبسن، زبانشناس و يكي از صورتگرايان معروف، به بررسي شعر«مست و هشيار» پروين اعتصامي به عنوان نمونهاي ازشعر كلاسيك فارسي پرداخته شده است. با توجه به اينكه به عقيده اين منتقد و ساير صورتگرايان، متن ادبي قبل از هر چيز مجموعهاي از پديدههاي ويژه زباني است، شعر مورد نظر از لحاظ ويژگيهاي ساختاري و چه گونگي توازن موجود در شعر، ويژگي دستوري به ويژه در بررسي افعال و ساختار دستوري، ويژگي آوايي ناشي از وجود قافيهها، رديفها و سرانجام ويژگي واژگاني از لحاظ تكرار كلمات و دامنه معناشناختي آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسي انجام شده نشان ميدهد كه پديدههاي ويژه زباني در ايجاد تقابل و رويارويي دو شخصيت موجود در شعر و برجستهسازي محتواي آن نقش بسزايي دارند.
از چند و چون شعر فارسی (ایرانی) پیش از اسلام آگاهی چندانی نداریم و در دوره اسلامی، هنگامی که شعر دری آغاز می شود، از نخستین نمونه هایی که در دست هست، نشانه های فراوان در حوزه مشابهت ها و همانندیها را بدوگونه می توان مورد بررسی قرار داد: اگر مثل بعضی از ناقدان معاصر که اندک شباهت لفظی را تا مرز سرقت و اخذ پیش می برند، بیندیشیم، می توانیم نیمی و بیشتر از نیمی تصویرها و خیالهای شاعران ایرانی را گرفته شده از تصویرها و خیالهای شاعران عرب بدانیم زیرا مشابهت به حدی است که قابل انکار نیست، اما اگر بپذیریم که در محیط فرهنگی مشترک و در حوزه اجتماعی خاصی – که ارتباط های معنوی دارای وسیع ترین مفهوم است – این گونه مشابهت ها امری طبیعی است؛ فقط می توانیم از مشابهت موجود سخن بگوییم بی آنکه این مشابهت را از راه بحث سرقات تفسیر و توجیه کرده باشیم...
حزین لاهیجی از شاعران غزلسرای سبک هندی در سده دوازدهم هجری است و باید او را آخرین شعله پرفروغ این سبک در تاریخ ادبیات فارسی دانست. بخشی از این کتاب شامل معرفی این شاعر برجسته و ارائه گزیدهای از آثار اوست. افزون بر این نویسنده با توجه به اینکه شعر حزین در زمان خود مورد بررسیها و نقدهای بسیاری قرار گرفت که حاکی از دقت نظر، دانش عمیق و نکتهسنجی بسیار هستند و تاریخ ادبیات دوره اسلامی نظیری نداشتهاند، کوشیده تا به عنوان دریچهای بر آفاق نقد ادبی آن دوره و دورههای بعد از او، مروری داشته باشد بر کم و کیف کار این ناقدان و این بخش به گفته نویسنده، شاید مهمترین بخش این کتاب باشد.