این کتاب سومین نشریه کانون دانش پارس است که به موضوع تاریخ پارس در عهد باستان پرداخته است. در این کتاب این موضوعها آورده شده است: چند صفحه از تاریخ بزرگترین تحولات علمی، قدیمیترین یادداشت پزشکی، تاریخ پارس در عهد باستانی، فهرست ولاة فارس از انقراض ساسانیان تا صفاریان، و سده حکیم قاآنی مشتمل بر شرح کامل حالات او. همچنین در این شماره دو قطعه منظوم از فریدون توللی آورده شده که عنوان «دریغ» از خود او و «بدرود» ترجمهای به قلم اوست.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.
اعراب جاهلیت تا پیش از آنکه دین مبین اسلام بر آنها پرتو افکن گردد، مردمانی بودند بیبهره از دانش و بینش و دور از فرهنگ و هنر چشمگیر. اسلام در آغاز پیدایش مزایای اخلاقی فراوانی به آنها بخشید و سپس از برکت گسترش این دین، به گنجینههای دانش و هنر کشورهایی که دست نشانده اسلام گردیدند دست یافتند و از چشمه فیاض تمدن و فرهنگ این کشورها بویژه ایران و روم سیراب گردیدند. از گردآوری و آمیزش این فرهنگها یک تمدن عظیمی بوجود آمد که به تمدن اسلامی مشهور گردید. ملل و اقوام گوناگونی که هم دولت بزرگ اسلامی را تشکیل دادند، در اثر برخورد و آمیزش و معاشرت با یکدیگر، آراء و اندیشههای نوی پیدا کردند که تأثیر بس مهمی در وضع تمدن جهانی پدید آورد و سبب شد که فرهنگ بشری با سرعت بیشتری پیش رود. افکار و عقاید و دانش و بینش ایران و روم و مصر و اندلس و کشورهای دیگری که زیر پرچم اسلام گرد آمده بودند، پایه و اساس تمدن اسلامی را گذارد و این اساس استوار چون رو به گسترش گذارد، قرنها تمدن جهان را رهبری کرد و بتدریج از راه اسپانیا، و بعدها از راه آسیای غربی و روم شرقی با خاورزمین، در اورپا نفوذ کرد و پایه و مایه تمدن باختر زمین و آن قاره گردید و در حقیقت یکی از عوامل عهد نوزایی(رنسانس) شد. محمد جریر طبری مورخ عالیقدر قرن سوم هجری در جلد چهارم تفسیر درباره پیشینه و سطح پایین فرهنگ تازیان جاهلیت نوشته است: .....در اصل مردمانی بودند که از زبونترین بندگان خدا بشمار میرفتند و در پستترین محیط تمدن زندگی میکردند. در گمراه ترین و تاریکترین راههای حضارت با شکم گرسنه و بدن خشک شده، میزیستند و پیوسته تحت فشار دو کشور بزرگ و متمدن ایران و روم واقع بودند و زیر سرپرستی آنان روزگاری را بسر میبردند، و چون در کشورشان چیزی که جالب باشد یافت نمیشد، از دستبرد مستقیم این دو کشور آسوده خاطر بودند. چه اهالی با بدترین وضعی اعاشه مینمودند. میتوان گفت که خورده میشدند و چیزی برای خوردن نمییافتند. تا اینکه خدای عز و جل بر آنان رحمت آورد و اسلام بر آنها عرضه کرد و به کتاب و سنت آشنایشان نمود، تا از پرتو اسلام بر آنان جهاد حلال شد و به ممالک اطراف شتافتند و از موهبت الهی و همت قرآن بر ملوک جهان دست یافتند و بر سراسر عالم حکمرانی کردند». سده یکم هجری سده یکم هجری به جنگ و پیکار و کشورگشایی و کشمکشهای خلفا و سرداران عرب برای کسب قدرت و رهبری خلافت گذشت و کشورهای متمدن گشوده شده هم بواسطه هجوم تازیان و مسلمانان و در اثر پیکار و بهم خوردگی و دگرگونی فرصت سیر طبیعی و پیش برد مراحل فرهنگی را از دست دادند و کسی مجال غور و بررسی در علوم و فنون را پیدا نکرد و در نتیجه این قرن از لحاظ دانش و هنر موقعیت درخشانی ندارد و آثاری هم از خود بجا نگذارده است. تازیان با زبان و خط و کتب و کتابخانههای ایران مخالف و از هر گونه رفتار شدیدی در بر انداختن آنها فروگذار نکردند. قتیبه بن مسلم سردار عرب در خوارزم دانشمندان را از دم شمشیر گذرانید و کتابها را سوزانید و مردم امی و بیسواد را مصونیت داد....علی سامی از سال 1318 حفاری در پاسارگاد و تپههای ماقبل تاریخ مرودشت را آغاز کرد. این کاوشها تا سال 1336 ادامه یافت. در طی این مدت طولانی خدمت و تصدی او در تخت جمشید، از یک طرف موفق به کشف آثار نهفته زیادی از کاخهای متعدد و وسیع تخت جمشید شد و قسمتهای زیادی از دیوارها و ابنیه آنجا و حتی آثار مهم چندی هم از آنچه در پایین صفه تخت جمشید در دل خاک پنهان بود کشف کرد و از طرف دیگر موفقیتهای شایان تحسینی در راه حفظ و نگاهبانی آثار کشف شده بهدست آورد. سامی جلد نخست کتاب «روزها و یادها» را، که شامل خاطرات و یادمانهای او بود، در سال 1360 و جلد دوم آن را به فاصله دو سال بعد منتشر کرد. آخرین کتاب او نیز در سال 1365 با نام «نقش ایران در فرهنگ اسلامی» چاپ شد. سرانجام این باستانشناس برجسته ایرانی در روز 22 مرداد 1368 درگذشت و به سرای جاوید شتافت. شادروان علی سامی را به داشتن فضیلتهای اخلاقی و دلبستگی به فرهنگ ایران ستودهاند و او را از مفاخر باستانشناسی ایران دانستهاند. دوسال پس از درگذشت او شماری از دانشمندان ایرانی مقالاتی را در ستایش و یادآوری نام او در 2 جلد کتاب «نامگانی» به کوشش دکتر محمود طاووسی منتشرکردند. «پاسارگارد یا قدیمیترین پایتخت کشور ایران»، «آرامگاه کوروش بزرگ»، «آرامگاه داریوش بزرگ در نقش رستم»، «تمدن هخامنشی»، «بافندگی و بافتههای ایرانی از دوران کهن (دو جلد)»، «حفر ترعه سوئز توسط داریوش کبیر و کتیبه میخی آن»، «دادرسی و قضاوت در کشورهای باستانی خاور زمین»، «دادرسی و قضاوت در ایران باستان عهد هخامنشی»، «تمدن ساسانی»، «ادبیات و شعر و تاریخنویسی در عهد ساسانی (دو جلد)»، «پزشکی ایران در عهد ساسانی»، «موسیقی ایران ۱: از دوران کهن تا عهد هخامنشی»، «موسیقی ایران ۲: عهد ساسانی»، «تاثیر موسیقی ایران در موسیقی عهد اسلامی (دو جلد)»، «دانشهای ایرانی در عهد ساسانی و تاثیر آن در علوم و تمدن دوره اسلامی»، «سیر فرهنگ ایران در قرون اول و دوم هجری و تاثیر آن در تمدن اسلامی» و «نقش ایران در فرهنگ اسلامی» از جمله کتابهای این باستانشناس ارزشمند است....
کتاب حاضر، دیوان آقا سیدعلی مجتهد کازرونی و شرح حال ایشان است که به قلم علی نقی بهروزی به رشته تحریر درآمده است و فهرست کتاب شامل این موضوعات است: بخش اول شرح حال؛ بخش دوم اشعار فارسی – مسمط، تضمین ها، غزلیات، اشعار متفرقه؛ بخش سوم اشعار عربی، بخش چهارم رساله فارسی و عربی؛ نمونه خط آن مرحوم و ...