گویشهای وفسی و چهرقانی واژههای فارسی میانه بسیاری را در خود حفظ کردهاند و مطالعه این واژهها در زبانشناسی امروز از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است. البته ناگفته نماند که این گویشها در تمام سطوح آوایی، لغوی و نحوی، دارای ویژگیهاییاند که از نظر مطالعات زبانشناسی درخور توجه است. این پژوهش به لغات فارسی میانه و کاربرد آنها در گویشهای وفسی و چهرقانی پرداخته و با ذکر مثالهایی شیوه بهرهگیری گویشوران این گویشها را از واژههای مذکور در قالب جملههای رایج نشان داد است. در این مقاله واژههای فارسی میانه رایج در گویشهای وفسی و چهرقانی به چهار دسته تقسیم شده است: 1) لغاتی که عیناً در این گویشها باقی مانده است. 2) لغاتی کهw آغازی آنها به v تبدیل شده است. 3) لغاتی که با تغییرات واجی استعمال میشوند. 4) غاتی که فقط برخی از مشتقات آنها در این گویشها باقی مانده است. در هر کدام از بخشهای چهارگانه با ذکر مثالهایی کاربرد این واژهها در این گویشها نشان داده شده است.
در این دفتر واژههایی که به عنوان واژه پهلوی در واژهنامههای فارسی به فارسی لغت فرس اسدی طوسی، صحاح الفرس، واژهنامه معیار جمالی، فرهنگ حسین وفایی، تحفة الاحباب، فرهنگ جهانگیری، مجمع الفرس و برهان قاطع یاد گردیده، گردآوری و به ترتیب الفبایی آورده شده است و در پایان آگاهیهایی که در باره زبان پهلوی در برخی از این واژهنامهها آمده به صورت پیوستی با عنوان «آگاهیهای پراکنده درباره زبان پهلوی» افزوده شده است.
کتاب فارسی میانه که امروز با نام «شایست نه شایست» معروف شده، در اصل و چنانکه در دستنویسهای موجود از آن دیده شده، دارای این نام نیست. این کتاب بیشتر درباره گناهان و کیفرهای همارز آنها، نساوریمن (مردار و ناپاکی)، روش برداشتن مردگان از زمین و دستورهای ویژه در اینباره، پایههای گناه، سگدید و مراسم آن، انواع سگها و پرندگانی که از آنها در این آیین میتوان استفاده کرد و .... است. در این کتاب واژگان این متن پهلوی به ترتیب آوانویسی خط پهلوی آورده شده است. در مقابل هر واژه پس از یادکردن صورتهای کهن آن و توضیحات لازم، جای واژه در متن کتاب مشخص شده است.
اين مقاله به بررسي هدف مولانا از بيان داستانهاي حيوانات ميپردازد و تاويلهاي خاص او را در اين داستانها نشان ميدهد. بيش از 50 حکايت در مثنوي با بهرهگيري از حيوانات شکل گرفته و مولوي تقريبا از 38 نوع حيوان براي تاويل افکار و انديشههايش استفاده کرده است. اين حيوانات شامل پرندگان، حيوانات وحشي، اهلي، دريايي و حشرات و... هستند. خر در 7 و باز، شير، گاو و سگ هر کدام در 5 داستان بيشترين بسامد را دارند. در ميان 38 شخصيت حيواني مذکور، 31.5 درصد، پرندگان، 39.5 درصد حيوانات وحشي و صحرايي، 16 درصد حيوانات اهلي و خانگي، 5 درصد حشرات و 8 درصد حيوانات دريايي وجود دارند. از نمادگشايي اين داستانها حدود 76 تاويل ـ که اغلب مربوط به خداوند، انسان کامل، انسان زميني و اوصاف ذميمه اوست ـ به دست ميآيد. عمده اين تاوليها به مفاهيم ارزشمندي پايان ميپذيرد؛ مانند داستان روح انسان، مرگ و معاد و رستاخيز، داستان حضرت حق و اوليا و انبيا و مخالفان آنها، برتري حواس باطن بر حواس مادي و ظاهري، نگه داشتن خداوند بندگان شايسته خود را، آداب دعا کردن، مقايسه عارفان و ظاهربينان و دهها مفهوم ارجمند ديگر. مولانا در تاويلات خود از اين داستانها مفاهيم عميق عرفاني و معاني پيچيده حکمت بشري را طرح ميکند. در بسياري از مواقع اين مفاهيم و تاويلات بر داستان غلبه پيدا ميکند و مولانا پس از بيان آنها دوباره به داستان بر ميگردد و بارها بيان ميکند که اين قصهها و تمثيلها نميتواند آن مفاهيم عميق را برتابد و خود از عجز تمثيل و داستان مطرح شده در بيان آن معاني اظهار شرمساري ميکند. در اين پژوهش حيوانات و تاويلات مولوي از آنها دستهبندي شده، بسامد و تکرار آنها معلوم گرديده، سپس با ارايه نمودار و جدولهايي، نتايج تحقيق عيني و ملموستر نشان داده شده است.
هدف اين پژوهش بررسي عناصر داستاني در کتاب فرج بعد از شدت، ترجمه حسين بن اسعد دهستاني است. اين داستانها بر اساس عناصري چون موضوع، حادثه خارق العاده، شخصيت، زاويه ديد، راوي، زمان و مکان، زبان و نتايج اخلاقي و درونمايهها مورد تحليل واقع شدهاند. تعداد داستانها دويست و سي و يک مورد است که حاوي موضوعات اخلاقي و مذهبي هستند. هشتاد و شش حکايت داراي حادثه خارقالعاده است كه (36.44 درصد) از داستانها را شامل ميشوند. شخصيتها به ترتيب از ميان افراد تاريخي با بسامد (86.27 درصد) انتخاب شدهاند که شامل مردان و پسران 47.03) درصد)، صاحبان مشاغل با 32.62) درصد)، شاهان و وزرا با 20.33) درصد)، زنان و دختران با 4.66) درصد)، انبيا و علما با 4.23) درصد)، غلامان و درويشان با 2.54) درصد) و اشخاص نامعلوم با 1.7) درصد) ميشوند، پس از افراد تاريخي، غير انسان با 2.11) درصد) و حيوانات با 1.2) درصد) بيشترين بسامد را در ميان شخصيتها دارا هستند. راويان در اين کتاب از ميان شخصيتهاي داستاني انتخاب شدهاند و غير انسانها تنها با 0.86) درصد ) از آنها را تشکيل دادهاند. غلبه زاويه ديد با اول شخص درون داستاني است که صد و بيست و پنج مورد 52.52) درصد) را شامل ميشود. از ميان حکايات هفتاد و چهار مورد 31.32) درصد) داراي زماني کلي هستند و هفده حکايت 7.20) درصد) داراي مکانند. زبان حکايات روان و ساده است. در بررسي درونمايهها با غلبه مفاهيم اخلاقي و مذهبي روبه رو ميشويم که پربسامدترين آنها عبارتند از: عدالت، ايثار، فداکاري و ... تقريبا تمام خصوصيات داستانهاي سنتي و قصه، در اين کتاب قابل رويت و بررسي است.