در کتاب حاضر قسمتهای مختلف بناهای متعدد "تخت جمشید "توصیف و تشریح شده است .در ابتدای کتاب زمینه تاریخی موضوع یعنی پادشاهی هخامنشی به دست داده شده که از این مطالب تشکیل شده است1 : سازندگان تخت جمشید، 2 دولت هخامنشی، 3 پارسه (پرسه پلیس) یا "تخت جمشید "و نامهای دیگر آن، 4 جایگاه شهر "پارسه ."در بخش بعدی و اصلی کتاب بخشهای مختلف بنای تخت جمشید، با این مشخصات توصیف شدهاند1 : باروی تخت جمشید، 2 مدخل اصلی و سنگ نبشتههای داریوش، 3 پلکانهای ورودی، 4 "دروازه ملل"، 5 تخت سنگ حوض مانند، 6 حیاط آپادانا، 7 کاخ باد (آپادانا)، 8 کاخ ویژه داریوش، 9 "کاخ ه"، 10 کاخ خشایارشا، 11 "کاخ ج"، 12 "کاخ د"، 13 "حرمسرا " یا "اندرون"، 14 "کاخ سه دری "یا "تالار شورا"، 15 خزانه تخت جمشید، 16 کاخ صد ستون یا "تالار تخت"، 17 دروازه نیمه تمام، 18 استحکامات و کتیبه "دیوان"، 19 چاه سنگی، 20 آرامگاه اردشیر دوم و سوم .کتاب همچنین از 3پیوست برخوردار است که عبارتاند از" :مدخل اصلی"، "در باب حجاریها و ساختمانها "و "مقیاسها و اعداد در تخت جمشید ."گزیده کتابشناسی، فهرست نقوش و تصاویر، فهرست الواح، تصاویر و نقشههای متعدد از بناها و آثار معرفی شده در متن و بالاخره نمایه که پایان بخش کتاب است .
مولف در این کتاب به معرفی دانشمندان و بزرگان شهر سبزوار می پردازد و اشاره می کند آنچه در جلد نخستین کتاب "سبزوار، شهر دیرینه های پایدار" آمده کلیاتی است در باب تاریخ و جغرافیا و مواردی دیگر در شناخت شهر و شهرستان سبزوار و آنچه در این مجلد به آن پرداخته شده است شناساندن ادیبان، دانشمندان، تاریخ دانان، جغرافی نویسان، سیاستمداران و هنرمندان و .... این دیار است.
کاوش های باستان شناسی در سال ۸۷ در محوطه ای واقع در مجاورت شهر سبزوار نشان داد که اقوامی در بیش از ۶هزار سال قبل در این منطقه سکونت داشته اند. اینجا سرزمین بیهق است خطه مقاومت، ایثار و دشمن ستیزی ، شهر دانشوران بیدار شهر بیهقی ها ، شریعتی ها، حاج ملاهادی ها، کاشفی ها و …است خواستگاه قیام سربداران همان قیامی که سربدار می دادند اما تن به ذلت نمی دادند. سبزوار از گذشته در مسیر شاهراه بزرگ ابریشم بوده محل تلاقی فرهنگ ها، تمدن ها و افکار متفاوت ، با ۱۱ کاروانسرای بین راهی که هر کدام از انها مجموعه ای از زیباترین معماری های ایرانی اسلامی را در خود متبلور ساخته است از مزینان تا زعفرانیه کاروانسراهایی ساخته شده بود تا زائران و مسافران تجدید قوایی کنند و دوباره به راه خود ادامه دهند. در وجه تسمیه سبزوار گفته های زیادی است مورخ بزرگ قرن ششم ه ق ابوالحسن علی بن زید بیهقی می گوید : سبزوار شهری بزرگ شد با انواع درخت میوه دار و سایه بخش پس مردمان این را سابزوار یعنی سازوار نامیدند. سبزوار در گذشته بیهق نامیده می شده، ابن فندق در باره وجه تسمیه بیهق برای این منطقه این طور می گوید : بیهق را بیهین گفته اند ، به معنای بهترین ناحیه ، ابوالحسن بیهقی همچنین درباره سبزوار نیز گفته : بنای سبزوار منسوب است به ساسان بن بهمن، شخصی که گویند به علت رنجش از پدر با گوسفندی چند به ناحیه بیهق آمده و در محل ساسان قاریز نزول کرده و گوسفندان خود را به این محل که ساسان آباد نام گرفته آورده که امروز سبزوار نویسند و علت دیگر این نام این است که به اهتمام او منطقه سرسبز و سبزوار گردید. آتشکده آذربرزین مهر یکی از ۳ آتشکده مهم ایرانیان باستان که مخصوص کشاورزان بوده در بلندای کوه های ریوند گواهی از خداپرستی و تمدن چند هزار ساله مردمان این دیار است آنان که بعد از حضور اسلام با رویی باز و بدون مقاومت پذیرای این دین الهی شدند. در سال ۳۰ ه ق بود که عبدا… بن عامر کریز بیهق را به متصرفات مسلمین اضافه کرد آنچه که بعد از این واقعه صورت می گیرد دوستی و ارادت مردمان این خطه به اهل بیت عصمت و طهارات می باشد به طوری که یکی از چهار شهر نخست شیعه ایران لقب گرفتند. سبزوار در دوره اسلامی شاهد حوادث و تهاجمات بی شماری بوده است ابتدا خسروگرد مرکز ولایت بیهق بود و بعدا جای خود را به قصبه سبزوار داد. مهمترین رویداد این ولایت حمله غزها در دوره غزنوی و سلجوقی بود که خسارات زیادی را برجا گذاشت. اما سبزوار در سال ۶۱۷ ه ق خاطره ای تلخ را تجربه کرد شهر مورد تهاجم وحشیانه تولی پسر چنگیز خان مغول قرار گرفت او پس از ۳ شبانه روز سبزوار را تصرف کرد و حدود ۷۰ هزار نفر از اهالی را کشت پس از آن سبزوار تا سال ۶۳۷ ه ق تحت فرمانروایی جنتمور و سپس طغای تیمور قرار داشت .تا اینکه در سال ۷۳۶ ه ق قیام سربداران در منطقه باشتین بساط حکومت خونخوار مغول را برچید و ایلخانان مغول از سبزوار خارج شدند حکومت سربداران بیش از ۵۰ سال بطول انجامید تا اینکه دوباره تیمور لنگ سبزوار را محاصره و حکومت سربداران را از بین برد. در دوران صفویه یک بار دیگر سبزوار دچار فاجعه ای دردناک شد و ان دست درازی عبدالمومن خان ازبک و قتل عام مردم سبزوار به سال ۱۰۰۴ه ق بود پس از ان واقعه سبزوار مدتی متروک بود تا اینکه پی از مرگ نادرشاه به تصرف یارخان قلیچی درآمد و اهالی به تشویق او به شهر برگشتندو به پشتوانه فرهنگ غنی و تلاش و عشق به زندگی دوباره برپا خاستند و شرافتنمندانه به حیات خود ادامه دادند ،در دوره قاجاریه بر اساس نوشته اعتماد السلطنه در کتاب مرات البلدان سبزوار ۱۵هزار نفر جمعیت داشت ۱۰ محله و هزارو ۲۰۰ خانه . فهرست کتاب عبارتست از: فهرست : اندر توصیف بیهق / موقع جغرافیایی سبزوار / جغرافیای تاریخی سبزوار / دگرگونی نام شهر / نشیب و فراز شهر در طول زمان / جغرافیای طبیعی سبزوار / جغرافیای انسانی سبزوار / جغرافیای انسانی سبزوار / آثار باستانی شهر سبزوار / زیارتگاهها و اماکن مذهبی / آرامگاهها و شخصیتهای ادب و دانش سبزوار / مزارات مربوط به پیران / خرابه ها / عناصر شهری قدیم / گذرگاههای آبی زیر زمینی سبزوار / اقتصاد سبزوار / صنایع دستی و …
موضوع کتاب حاضر مجموعه مقالات درباره سلسله هخامنشیان است که فهرست چند عنوان آن عبارتند از : دودمان هخامنشی به قلم جرج راولینسن؛ سازمانهای شاهنشاهی هخامنشی به قلم د. ن. فرای؛ یادداشتی درباره بازسازی ردای هخامنشی از پیر یابک و...
در تاریخ بیهقی در بخش «ماجرای بردار کردن حسنک وزیر»، از قول محمود غزنوی چنین میخوانیم: «من از بهر قدر عباسیان انگشت درکردهام در همه جهان و قرمطی میجویم». در این عبارت شارحان بیهقی و فرهنگهای فارسی انگشت درکردن را به معنی «سخت جستجو کردن و یافتن» معنی کردهاند؛ اما زندهیاد دکتر علیرضا شاپور شهبازی در سلسله یادداشتهای خود به انگلیسی، در این ترکیب، سنتی کهن از ادای احترام به سبک ایرانی را یافته است. در زیر نخست عین ترجمه یادداشت آن مرحوم را میآوریم سپس خود مطالبی به آن میافزاییم.