اثر حاضر که به توصیف و بررسی جغرافیای ولایت سیستان اختصاص یافته، مجموعهای است از مقالات و یا بخشهایی از سفرنامههای سیاحان اروپایی که به نوعی در آنها از منطقه "سیستان" یاد شده است .مترجم در آغاز هر بخش از کتاب، زندگینامه کوتاه سیاح و زمان چگونگی مسافرت به سیستان، همچنین مشخصات مقاله یا کتابی که ترجمه حاضر از آن صورت گرفته به اختصار ذکر کرده است .ترجمه سفرنامه، و توضیحات و یادداشتهای مترجم نیز در انتها به چاپ رسیده است .نام سیاحان و مستشرقان و عنوان مقاله یا کتاب حاوی مشاهدات آنها که در مجموعه حاضر فراهم آمده به این قرار است : "چارلز کریستی :کتاب، مسافرت در بلوچستان و سند، اثر هنری پاتینجر" ;ادوارد کانلی :مقاله "تصویر جغرافیای فیزیکی سیستان" ; ژنرال جی.پی.فریه :کتاب "سفر با کاروان" ;کاپیتان اوئن اسمیت :کتاب "ایران شرقی" جلد اول ;فردریک گلداسمیت :مقدمه کتاب "ایران شرقی" جلد اول و مقاله "سفر از طریق سیستان" ;سر هنری راولینسون :مقاله "یادداشتهای سیستان" ; کلنل سر آرتور هنری مکماهون :مقالات "سرحدات افغانستان"، "نقشهبرداری و اکتشافات جدید در سیستان" و "گزارشات میسیون حکمیت" ;"سرپرستی سایکس : مقاله "خاطرات سفر چهارم به ایران" ;هانتیتگون :مقاله "کاسه ایران شرقی و سیستان" ;هنری ساوج لندور :کتاب "در سرزمینهای محسود" جلد دوم ;جورج پیترتیت :کتاب "سرحدات بلوچستان" ;آنترال :گزارش "آبزیان سیستان" .کتاب با بیش از 110عکس، نقشه و جدول از منابع اصلی همراه گشته و در پایان نمایه کتابها و اسامی آمده است .
امیر حسن عابدی فرزند سید شبیر حسن عابدی، استاد ممتاز دانشگاه دهلی، ادیب، نویسنده و مترجم، از چهرههای فرهیخته و صاحب نام جامعه فرهنگی و ادبی هند، در اول ماه ژوئیه ۱۹۲۱ میلادی در شهر غازیپور ایالت اتراپرادش متولد شد و در چهارشنبه ۱۴/۲/۹۰ در سن ۹۰ سالگی در دهلی نو دعوت حق را لبیک گفت. تعلیمات ابتدایی و دبیرستانی را به ترتیب در شهر لکهنو و شهر بنارس (واراناسی) طی نمود او سپس وارد دانشکده سنژان آگرا شد و دانشنامه فوق لیسانس خود را با درجة اول و احراز مقام اول، از دانشگاه آگره دریافت کرد و سپس از همان دانشگاه به دریافت دانشنامه دکتری فارسی نایل آمد. امیر حسن عابدی در سال ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۴ ه.ش) با استفاده از بورس دانشگاه تهران به ایران رفت و پس از گذراندن دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی و پایاننامه دکتری به دریافت دانشنامه دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران نایل آمد. در سال ۱۹۴۵ میلادی (۱۳۲۴ ه.ش) در دانشکده سن استفن دانشگاه دهلی در رشته زبان فارسی و اردو مشغول به تدریس گردید. در سال ۱۹۵۸ میلادی (۱۳۳۷ ه.ش) مجله آهنگ به زبان فارسی در دهلی منتشر شد و نظارت بر این مجله به ایشان واگذار شد. در همین سال دکتر عابدی فعالیت ادبی خود را توسعه داد و به دعوت دانشگاه کابل به افغانستان رفت و ضمن بازدید از کتابخانههای افغانستان، مطالبی درباره تاریخ ادبیات فارسی در هند از نسخ خطی جمعآوری کرد. در سال ۱۹۶۹ میلادی (۱۳۴۸ ه.ش) کرسی استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دهلی دایر گردید و در پی آن دکتر عابدی با ارتقا به مقام پروفسور برای سمت مزبور و ریاست شعبه فارسی و عربی دانشگاه دهلی برگزیده شد. در ماه ژوئن ۱۹۶۹ میلادی (۱۳۴۸ ه.ش) پروفسور عابدی به دعوت وزارت فرهنگ و هنر ایران برای بازدید از ایران به تهران رفت و در این سفر بنیاد فرهنگ ایران چند جلد کتاب را که ایشان نگاشته بودند، برای انتشار پذیرفت. در ماه اکتبر ۱۹۷۱ میلادی (۱۳۵۰ ه.ش) پروفسور عابدی مجدداً به ایران دعوت شد و در کنگره جهانی ایرانشناسی که در شیراز برپا شده بود شرکت کرد. در سال ۱۹۷۴ میلادی، پروفسور عابدی به دعوت دولت ترکیه از آن کشور بازدید به عمل آورد و از این فرصت استفاده نموده، مطالبی درباره تاریخ ادبیات فارسی در هند، از نسخههای خطی موجود در کتابخانه و موزههای مختلف آن کشور جمعآوری کرد. در این سفر ایشان در دانشگاه آنکارا سخنرانی ایراد کرد. در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴ ه.ش)، پروفسور عابدی به نمایندگی هند، در سمینار امیر خسرو دهلوی، شاعر و نویسنده معروف فارسی در هند در سلسله سخنرانیهای سالانه در یادبود خدابخش (بانی کتابخانه معروف خدابخش) در شهر پتنا (هند)، سخنرانی مبسوطی ایراد نمود و خدمات بیش بهای آن مرحوم را برشمرد. پروفسور عابدی در کنفرانس سبکهای ادبی در آسیای مرکزی، که در تهران برپا شده بود، به دعوت کمیسیون ملی ایران در یونسکو، در نخستین جشنواره طوس و جشن یادبود دقیقی که در دانشگاه فردوسی در مشهد برگزار شده بود، شرکت کرد. در سال ۱۹۷۶ میلادی (۱۳۵۵ ه.ش) پروفسور عابدی به ریاست سمینار بینالمللی امیر خسرو دهلوی که در دهلینو برگزار شد برگزیده شد. پروفسور عابدی خدمات بیش بهای ادبی دیگری را نیز در سمتهای دیگر انجام داد؛ از جمله رئیس کمیته مطالعات فارسی و عربی در سازمان مرکزی تعلیمات دبیرستانی دهلی، عضو هیئت مشورتی مؤسسه مطالعات و تحقیقات فارسی در سطح فوق لیسانس ایالت بهار (هند)، عضو هئیت مطالعات فارسی در دانشگاه هندوی بنارس و دانشگاه پتنا و دانشگاه گجرات و دانشگاه بهوپال و دانشگاه عثمانیه حیدرآباد و دانشگاه پنجابی و دانشگاه جامعه ملیه اسلامیه (دهلینو) و عضو کمیته خرید آثار هنری و ادبی موزه ملی هند (دهلینو). علاوه بر خدمات ادبی فوقالذکر پروفسور عابدی کتب متعددی را منتشر ساختهاست. تعداد سخنرانی و مقالاتی که پروفسور عابدی ایراد کرده و به چاپ رسانده، از ۲۵۷ تجاوز میکند و بیشتر آنها در مجلات و نشریات معتبر و یادبودنامهها و یادوارهها در هند و کشورهای دیگر انتشار یافتهاند. دانشگاه دهلی نیز سه جلد کتاب پروفسور عابدی را تحت برنامه کمیسیون کمک به دانشگاهها که سازمان تامالاختیار دولت هند است، برای انتشار پیشنهاد و به چاپ رساندهاست. در ۱۵ اوت ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۱ ه.ش) که سالگرد روز آزادی هند است، رئیسجمهور هند به پاس خدمات پروفسور عابدی به زبان فارسی و ادبیات فارسی در هند، تقدیرنامهای به ایشان اعطا کرد. در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴ ه.ش) حکومت ملی دهلی نیز به خاطر تقدیر از خدمات بیش بهای پروفسور عابدی به مطالعات ایرانشناسی و ادبیات در هند جایزه ساهتیه کلا پریشاد را به ایشان اعطا نمود. دانشگاه دهلی نیز به خاطر تجلیل از این استاد برجسته عنوان استاد (پروفسور) ممتاز را پس از بازنشستگی به ایشان داد. همچنین ایشان از طرف غالب انستیتوت و انجمن مفاخر فرهنگی تهران هم تقدیر گردیدهاست.
دیوان فرخی یزدی، مجموعه اشعار میرزا محمد فرخی یزدی (1268-25 مهر 1318ش) است که با تصحیح و مقدمه در شرح احوال شاعر به قلم حسین مکی به چاپ رسیده است. آنچه باعث اهمیت این دیوان میشود، این است که شاعر آن، از جمله نویسندگان و شعرای نادر دوره مشروطه است که متفاوت از جریان حاکم دینستیزی و تجددگرایی اغلب شاعران و روشنفکران، دارای بنیان فکری مذهبی و ایدئولوژیک است و با دیده احترام به مذهب مینگرد و مضامین و بنمایههای مذهبی و دینی فراوانی را در شعر خود بهکار گرفته و از این مضامین، در آگاهیبخشی و بیدار کردن جامعه و اهداف ظلمستیزی و عدالتپروری، بهره برده است. استفاده از مضامین دینی و مذهبی - بهویژه تشیع - در اشعار فرخی، بیانگر انس او با فرهنگ دینی است و این مضامین از بسامد نسبتا قابل توجهی نیز برخوردار است؛ بهگونهای که آثار آن در ابیات و عبارات وی نمایان است؛ ضمن اینکه این مضامین دینی در خدمت تشویق و ترغیب به مبارزه و بیداری جامعه قرار گرفتهاند؛ با وجود آنکه وی مدعی تعهد به ارزشهای مذهبی هم نیست. از جمله ویژگیهای شعر فرخی، آن است که آن را هم از سویه شکل و فرم (زبان) و هم از سویه محتوا میتوان بررسی کرد. زبان فرخی در واقع همان زبان ویژه دوره اعتراض است بهدور از هرگونه آرایههای لفظی و معنوی در کمال سادگی که شاعر بنا به نیازهای زمان خود، برای رخدادهای اجتماعی - سیاسی، به تصویرپردازیهای شاعرانه نپرداخته و زبان او به زبان عامه و کوچه و بازاری نزدیکتر شده است