کتاب قدیمی امانت داری خاک، پژوهشی ارزشمند پیرامون تختجمشید میباشد. نویسنده این اثر که خود باستانشناسی حاذق بود، شرح چگونگی بیرون کشیدن تختجمشید را از دل خاک پس از هزاران سال، تشریح کرده است. این کتاب از ۱۰ فصل تشکیل شده است: در فصل نخست اوضاع تخت جمشید پیش از دوران پهلوی با تکیه بر اسناد و مطالب و عکسهای بازماندهی تاریخی، بیان شده است. فصل دوم و سوم به توضیح ایجاد و تاسیس بنگاه علمی تختجمشید در دوران رضاشاه و نخستین فعالیتهای علمی برای احیای این اثر باستانی پرداخته است. فصل چهارم در رابطه با چگونگی کشف پلکانهای شمالی کاخ مرکزی (کاخ سه دروازه) و پلکانهای شرقی کاخ آپادانا از دل خاک توسط باستانشناسان بزرگ آن عصر، میباشد. فصل پنجم دربردارنده توضیحاتی در باب نقش و نگارهای پلکانهای شرقی کاخ آپادانا است. در این فصل عکسهای تاریخی بینظیر و نایابی از این نقوش وجود دارد که بسیار جالب توجه است. فصل ششم کتاب امانتداری خاک درباره معرفی نمایندگان استانهای (ساتراپهای) شاهنشاهی هخامنشی و تصویرهای آنها میباشد. فصل هفت این کتاب سترگ، شامل توضیحاتی درمورد نقوش پلکان شمالی کاخ مرکزی (سه دروازه) به همراه تصاویر و عکسهای تاریخی از آنهاست. فصل هشتم یکی از مهمترین فصول این کتاب است. این فصل به ماجرای کشف لوحهای زرین و سیمین (طلایی و نقرهای) تخت جمشید که یادگار بینظیر شاهنشاه داریوش هخامنشی است. الواحی که به نوعی سند مالکیت ایرانزمین میباشد، پرداخته است. این فصل حاوی تصاویر بسیار فوقالعادهای از این کشف هیجانانگیز است. فصل نهم دربردانرده گزارش پیدا شدن سی هزار لوح گلی است. برخهی از این الواح در همین کتاب ترجمه شدهاند. توجه داشته باشید که بیشتر این الواح برای مطالعه به آمریکا برده شدند و همین اواخر برخی از آنها پس از دهها سال، به وطن بازگشته و اکنون در موزه ملی ایران قرار دارند. فصل دهم نیز به گزارشی از آخرین بازدید رضاشاه از تخت جمشید و پیگیریهای او درمورد کاوشهای باستانشناسی در این منطقه پرداخته است.
مولف در این کتاب به معرفی دانشمندان و بزرگان شهر سبزوار می پردازد و اشاره می کند آنچه در جلد نخستین کتاب "سبزوار، شهر دیرینه های پایدار" آمده کلیاتی است در باب تاریخ و جغرافیا و مواردی دیگر در شناخت شهر و شهرستان سبزوار و آنچه در این مجلد به آن پرداخته شده است شناساندن ادیبان، دانشمندان، تاریخ دانان، جغرافی نویسان، سیاستمداران و هنرمندان و .... این دیار است.
کاوش های باستان شناسی در سال ۸۷ در محوطه ای واقع در مجاورت شهر سبزوار نشان داد که اقوامی در بیش از ۶هزار سال قبل در این منطقه سکونت داشته اند. اینجا سرزمین بیهق است خطه مقاومت، ایثار و دشمن ستیزی ، شهر دانشوران بیدار شهر بیهقی ها ، شریعتی ها، حاج ملاهادی ها، کاشفی ها و …است خواستگاه قیام سربداران همان قیامی که سربدار می دادند اما تن به ذلت نمی دادند. سبزوار از گذشته در مسیر شاهراه بزرگ ابریشم بوده محل تلاقی فرهنگ ها، تمدن ها و افکار متفاوت ، با ۱۱ کاروانسرای بین راهی که هر کدام از انها مجموعه ای از زیباترین معماری های ایرانی اسلامی را در خود متبلور ساخته است از مزینان تا زعفرانیه کاروانسراهایی ساخته شده بود تا زائران و مسافران تجدید قوایی کنند و دوباره به راه خود ادامه دهند. در وجه تسمیه سبزوار گفته های زیادی است مورخ بزرگ قرن ششم ه ق ابوالحسن علی بن زید بیهقی می گوید : سبزوار شهری بزرگ شد با انواع درخت میوه دار و سایه بخش پس مردمان این را سابزوار یعنی سازوار نامیدند. سبزوار در گذشته بیهق نامیده می شده، ابن فندق در باره وجه تسمیه بیهق برای این منطقه این طور می گوید : بیهق را بیهین گفته اند ، به معنای بهترین ناحیه ، ابوالحسن بیهقی همچنین درباره سبزوار نیز گفته : بنای سبزوار منسوب است به ساسان بن بهمن، شخصی که گویند به علت رنجش از پدر با گوسفندی چند به ناحیه بیهق آمده و در محل ساسان قاریز نزول کرده و گوسفندان خود را به این محل که ساسان آباد نام گرفته آورده که امروز سبزوار نویسند و علت دیگر این نام این است که به اهتمام او منطقه سرسبز و سبزوار گردید. آتشکده آذربرزین مهر یکی از ۳ آتشکده مهم ایرانیان باستان که مخصوص کشاورزان بوده در بلندای کوه های ریوند گواهی از خداپرستی و تمدن چند هزار ساله مردمان این دیار است آنان که بعد از حضور اسلام با رویی باز و بدون مقاومت پذیرای این دین الهی شدند. در سال ۳۰ ه ق بود که عبدا… بن عامر کریز بیهق را به متصرفات مسلمین اضافه کرد آنچه که بعد از این واقعه صورت می گیرد دوستی و ارادت مردمان این خطه به اهل بیت عصمت و طهارات می باشد به طوری که یکی از چهار شهر نخست شیعه ایران لقب گرفتند. سبزوار در دوره اسلامی شاهد حوادث و تهاجمات بی شماری بوده است ابتدا خسروگرد مرکز ولایت بیهق بود و بعدا جای خود را به قصبه سبزوار داد. مهمترین رویداد این ولایت حمله غزها در دوره غزنوی و سلجوقی بود که خسارات زیادی را برجا گذاشت. اما سبزوار در سال ۶۱۷ ه ق خاطره ای تلخ را تجربه کرد شهر مورد تهاجم وحشیانه تولی پسر چنگیز خان مغول قرار گرفت او پس از ۳ شبانه روز سبزوار را تصرف کرد و حدود ۷۰ هزار نفر از اهالی را کشت پس از آن سبزوار تا سال ۶۳۷ ه ق تحت فرمانروایی جنتمور و سپس طغای تیمور قرار داشت .تا اینکه در سال ۷۳۶ ه ق قیام سربداران در منطقه باشتین بساط حکومت خونخوار مغول را برچید و ایلخانان مغول از سبزوار خارج شدند حکومت سربداران بیش از ۵۰ سال بطول انجامید تا اینکه دوباره تیمور لنگ سبزوار را محاصره و حکومت سربداران را از بین برد. در دوران صفویه یک بار دیگر سبزوار دچار فاجعه ای دردناک شد و ان دست درازی عبدالمومن خان ازبک و قتل عام مردم سبزوار به سال ۱۰۰۴ه ق بود پس از ان واقعه سبزوار مدتی متروک بود تا اینکه پی از مرگ نادرشاه به تصرف یارخان قلیچی درآمد و اهالی به تشویق او به شهر برگشتندو به پشتوانه فرهنگ غنی و تلاش و عشق به زندگی دوباره برپا خاستند و شرافتنمندانه به حیات خود ادامه دادند ،در دوره قاجاریه بر اساس نوشته اعتماد السلطنه در کتاب مرات البلدان سبزوار ۱۵هزار نفر جمعیت داشت ۱۰ محله و هزارو ۲۰۰ خانه . فهرست کتاب عبارتست از: فهرست : اندر توصیف بیهق / موقع جغرافیایی سبزوار / جغرافیای تاریخی سبزوار / دگرگونی نام شهر / نشیب و فراز شهر در طول زمان / جغرافیای طبیعی سبزوار / جغرافیای انسانی سبزوار / جغرافیای انسانی سبزوار / آثار باستانی شهر سبزوار / زیارتگاهها و اماکن مذهبی / آرامگاهها و شخصیتهای ادب و دانش سبزوار / مزارات مربوط به پیران / خرابه ها / عناصر شهری قدیم / گذرگاههای آبی زیر زمینی سبزوار / اقتصاد سبزوار / صنایع دستی و …
باستانشناسی ایران وظائف خطیر بس فراوان و گوناگون برعهده دارد که طبعا در حال حاضر تنها قسمت بسیار مختصری از ضروری ترین و مقدمترین آنها را انجام میدهد و با توجه به آنچه در ظرف سالهای گذشته در مورد این عامل مهم تاریخ و فرهنگ واقعی ایران که یکی از ارکان قومیت و ملیت مردم این مرز و بوم بشمار میرود معمول گردیده است میتوان امیدوار بود که شیفتگان خدمت در راه این هدف تابناک در آینده بیشتر بتوانند در رشته های مختلف آن به مقصود خود نائل آیند و گامهای بلندتر بردارند. چون در مجلد حاضر قسمتی از ثمره مطالعات و زحمات همکاران باستانشناسی بنظر دوستداران این رشته خدمت فرهنگی میرسد نگارنده مناسب دید در آخرین فصل آن به نمونه هایی از تلاشها و مجاهدتهایی که در گذشته و حال در راه خدمت به آثار تاریخی به عمل آمده و میآید اشاره نماید و ضمنا شمهای از آنچه نیل به انجام آنها در آینده مورد آرزوی علاقمندان واقعی به آثار ملی و همچنین کارکنان باستان شناسی ایرانست مذکور دارد...