بخش نخست سال هاي ۱۲۴۹ - ۱۲۷۳ ؛ حاوي اسناد و مدارك تاريخي از فرخ خان امين الدوله مامور ويژه دربارناصري فرخ خان غفاري كاشاني (امينالملك، امينالدوله)، در آغاز جواني از كاشان به دربار سلطنتي تهران فرستاده شد و در شمار پيشخدمتان خانه شاهي درآمد و به دليل هوش و ذكاوت، مورد توجه پادشاه قرار گرفت، تا اين كه در ربيعالاول 1249 فتحعلي شاه او را به نواده اش محمد ميرزا سپرد. مجموعه حاضر، اسناد بسيار معتبري در مورد دوران زندگي و خدمات و مأموريتهاي مهم فرخ خان ارائه ميدهد و پرتو تازه اي بر تاريكيهاي تاريخ قرن سيزدهم هجري ميافكند. اين مجموعه دربردارنده اسناد و مدارك فرخ خان امينالدوله از رجال قاجار است كه از لحاظ تاريخي و ادبي حائز اهميت است. همچنين اين مجموعه به ارائه اسناد تاريخي درباره مهرها، شناسايي روابط ميان افراد، نامههاي اداري و خصوصي و مسائل مهم پرداخته است
در این مجموعه سیزده مقاله درباره جنبههای مختلف تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، رجال شناسی و ادبی منطقه و مردم((لرستان)) با این عناوین گردآمده است : ((لرستان در دایرهالمعارف اسلام/ مینو رسکی زروان لرستانی))، ((سید جعفر کشفی/ مجتبی مقدسی))، ((یک روز از زندگانی گونگادین/ عبدالکریم جربزهدار))، ((بازگیرها/ علیداد برزویی))، ((پیشنهاد انضمام حکومت ولایات ثلاث به ایالت بروجرد و لرستان/ غلامرضا عزیزی))، ((چهار سند تاریخی درباره دالوندها/ حمیدرضا دالوند))، ((کارگزاران لرستان/ سید فرید قاسمی))، ((وجه تسمیه تاریخی بدرآباد/ سعادت خودگو))، ((نمایش در خرمآباد/ هرمز زندی))، ((قدم خیر/ توکل حیدرزاده خرمآبادی))، ((یک ترانه لری/ شیرین وطندوست))، ((سالنامه دانشسرای مقدماتی پسران بروجرد/ سید فرید قاسمی)) و ((یادگارهای ماندگار/ عبدالله آفاق)) .
در جلد اول این مجموعه زنان نامآور ایرانی، از عهد باستان تا دوره انقراض ساسانیان معرفی شدهاند. برخی از این زنان عبارتاند از: ماندانا، سپاکو، آریان، اسپارترا، آتوسا، مروئه، رخسان، اباکیش، فدیمه، پارمیس، آمی تیس، ساندوسه، مانیا، رکسانه، ایندوک، برسین، آپامه، رینا، رودگون، رام بهشت، انوشه دخت، آذر ناهید، نرسی دختک، پوران و آزرمیدخت. گفتنی است در کتاب، فراوان به روایات هرودت، دیاکونوف، کتزیاس، و گزنفون استناد میشود. پایان کتاب شامل "گاه شناسی " است که در آن محدوده تقریبی تاریخ حیات هر یک از شخصیتهای تاریخی متن، تعیین شده است.
در روزهای شانزدهم و هفدهم بهمنماه 1351، یعنی حدود 47 سال قبل، در کتابخانة مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران بهمنظور تجلیل از خدمات میرزا تقیخان امیرکبیر، مجلسی برای بررسی افکار و احوال وی همراه با نمایشگاه عکس، کتاب و روزنامههای آن روزگاران تشکیل شد. در این مجلس 12 نفر از استادان دانشگاه و محققان عالیقدر، پیرامون شرح احوال زندگی امیر، وضعیت دارالفنون و چگونگی تأسیس آن، و سایر مطالب در همین ارتباط بیاناتی ایراد کردند که متن این سخنرانیها به سعی و تلاش آقای قدرتالله روشنی زعفرانلو تدوین و توسط «انتشارات کتابخانة مرکزی دانشگاه» در سال 1354 به زیور طبع آراسته شد. درباره امیرکبیر که زمان او را چه بسا بتوان از مهمترین و اثرگزارترین دورانهای تاریخی ایران گمان برد، کتابها و مقالات بسیاری تألیف شده و در دسترس پژوهندگان فارسی زبان قرار گرفته است. صد و شصت و سه سال پیش یکی از شایستهترین مردان نامآور تاریخ ایران، بر اثر توطئه بیگانگان کشته شد و دوره درخشانی که با صدارت او آغاز شده بود، رو به افول و خاموشی گذاشت. قتل میرزا تقیخان امیرکبیر بی گمان ضربهای بر پیکر تاریخ ایران بود. کسانی که با تاریخ ایران آشنایند میدانند که امیرکبیر دوران کودکی را در خانواده قائم مقام به شاگردی سپری کرد. داستان معروف فرا گرفتن درس هنگام خدمت به فرزندان قائم مقام، که بارها در منابع به آن اشاره شده، مربوط به همان ایامی است که به خانه شاگردی مشغول بوده است. «گویند که امیر در کودکی که ناهار اولاد قائم مقام را میآورد، در حجره معلمشان ایستاده، پای بازبردن ظروف، آنچه معلم به آنها میآموخت، او فرا میگرفت تا روزی قائم مقام به آزمایش پسرانش آمده، هر چه از آنها پرسید ندانستند. امیر جواب میداد. قائم مقام پرسید تقی تو کجا درس خواندهای؟ عرض نمود روزها که غذای آقازادهها را آورده، ایستاده، میشنیدم. قائم مقام انعامی به او داد. او نگرفت و گریه کرد. بدو فرمود چه میخواهی؟ عرض کرد: به معلم امر فرمایید درسی را که به آقازادهها میدهد به من هم بیاموزد. قائم مقام را دل سوخته، معلم را فرمود تا به او نیز میآموخت.» امیرکبیر دست پرورده قائم مقام بود و به سبب ویژگیهای برجسته شخصیتیاش در تاریخ دولتهای ایران خوش درخشید. «واتسون»، نویسنده انگلیسی، درباره امیر مطالبی گفته که برازنده اوست: «در میان همه رجال اخیر مشرق زمین و زمامدارن ایران، که نامشان ثبت تاریخ جدید است، میرزا تقیخان امیرنظام بیهمتاست، به حقیقت سزاوار است که به عنوان اشرف مخلوقات بهشمار آید، بزرگوار مردی بود.»
جلد هشتم از نامواره دکتر محمود افشار دربرگیرنده بیست و پنج مقاله است که توسط دکتر محمود افشار گردآوری و به کوشش کریم اصفهانیان در سال 1373 منتشر شده است.