اگر پذیرفته باشیم که ادبیات مخلوق اجتماع است، باید این را نیز بپذیریم که هدف‌های آن نمی‌تواند از هدف‌های مردمی که آن را می‌سازند، جدا باشد. قصه و افسانه در ادبیات، زمان شروع معینی ندارد. میل به تربیت نسل جوان و انتقال تاریخ قوم به آنان، شاید دلیل به وجود آمدن داستان‌های حماسی و قهرمانی باشد و افسانه‌ها و قصه‌ها همسفران داستان‌گویان، ساربانان و کاروانیان شرق و غرب و شمال و جنوب بوده است. هر بار که افسانه‌ای و قصه‌ای در گوشه‌ای از دنیا بازگو می‌شد با سنن و آداب قوم جدید آمیخته می‌شد، تا بدانجا که امروز دیگر بازشناختن یکی از دیگری کاری دشوار است سادگی و اصالت افسانه‌ها، متعلق به هر جا که باشند، شنونده را به خود جلب می‌کنند. شاید به همین علت است که در زیر و بم‌های تاریخ زنده مانده‌اند و از گزند انواع یورش‌های نظامی و فکری جان سالم به در برده‌اند و فقط آثار جراحات تاریخ بر آنها هویداست. مطالعه همین قصه‌ها و افسانه‌ها به ما یادآور می‌شود که بن‌مایه و ساختار این گنجینه عظیم بشری دارای نظم واحدی است.

منابع مشابه بیشتر ...

639095db12b05.jpg

نقش شخصیت در تاریخ

گئورگی پلخانف

گئورگی پلخانف ؛ نظریه‌پرداز مارکسیست روس، بنیان‌گذار جنبش مارکسیستی در روسیه و برای سال‌های متمادی، نماینده و مدافع اصلی آن بود. او همچنین از بنیان‌گذاران حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بود و بعد از انشعاب در حزب، او به مِنشویک‌ها (حزب اقلیت) پیوست، اما همواره سعی در ایجاد اتحاد بین دو حزب داشت. پلخانف معتقد بود که جوامع بشری به ویژه جامعه روسیه برای پیاده کردن موفقیت‌آمیز مارکسیسم هنوز «نارس» بوده و سرمایه‌داری باید ابتدا رشد کند تا سوسیالیسم ممکن گردد و از همین رو با دولت شوروی مخالف بود. مهم‌ترین آثار او عبارتند از: «آنارشیسم و سوسیالیسم»، «تاریخ از نگاه یکتاشناسان»، «تاریخ ماتریالیسم»، «حقایق منطقی»، «اهمیت مطالعه تاریخ از نظر تحولات اندیشه»، «نقش فرد در تطور تاریخ» و آخرین تالیف او «مسائل اساسی مارکسیسم».

62b98c5e5122a.jpg

ماخ اولا

علی اسفندیاری (نیما یوشیج)

هفتاد سال پیش کودکی در یوش مازندران دیده به جهان گشود که مقدر بود بعدها نیمای نیماور (نام آور) گردد. نیما در طی زندگانی ادبی خود در داستان نویسی، نمایش نامه نویسی، نگارش مباحث ادبی به آزمایش پرداخته است، ولی آنچه که او را نامبردار ساخته جنبه شاعری اوست. در شعر نیز وی مراحل مختلف را طی کرده: سرودن اشعاری که شکل و قالب و مضمون آنها به سبک قدماست ولی مضمون آنها نو و بکر می باشد و سرودن اشعار به سبک نو. از این سه نوع، آنچه که شخصیت نیما را نشان می دهد دسته اخیر است. پس از درگذشت نیما بنا به وصیت وی کار تدوین و چاپ آثار فراوان و گرانقدرش با یاری همسر و فرزند و چند تن از یاران صمیم آن مرحوم با مراقبت نویسنده آغاز شد و نخستین شماره به عنوان افسانه و رباعیات و دومین شماره به عنوان "ماخ اولا" به همت و علاقه بی شائبه آقای سیروس طاهباز و همراهی آثای شراگیم فزرند ایشان منتشر شده است

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58b12c882f019.PNG

گذر از قصه‌ای اسطوره ای به خوانشی فیلمیک؛ یک بررسی تطبیقی

المیرا دادور

ادبیات جایگاه همیشگی اسطوره بوده است. اسطوره‌ها از لابه‌لای فرهنگ‌های کهن ملل به متون رسوخ کرده‌اند و به شکل‌های گوناگون، به زندگی خویش ادامه داده‌اند. در این میان، ادبیات کودکان که در بدو امر شامل قصه‌ها و افسانه‌هایی برای مخاطب خردسال است، بنا به ویژگی‌های ذاتی خود، همواره صورت مناسبی برای محتوای اسطوره‌ای بوده است. از این دیدگاه، قصه شنل قرمزی ـ که در ورای یم داستان ساده کودکانه، جایگاهی بوده است برای اسطوره اروپایی گرگ انسان‌نما ـ می‌تواند موضوع مناسبی برای یک بررسی فرهنگی و تطبیقی باشد. بازپیدایی این قصه و این اسطوره (اسطوره گرگ انسان‌نما)، این بار در یک اثر سینمایی معاصر، باعث شده است که این مقاله نگاه دوباره‌ای به موضوع بیفکند؛ نگاهی که دربرگیرنده یک بررسی تطبیقی میان دو شیوه مختلف بیان هنری، یعنی ادبیات و سینماست؛ یعنی یکی از موضوعات به‌روز و مورد بحث در ادبیات تطبیقی. پرسش اساسی این است که در این روند تکاملی از قصه‌ای کهن تا نسخه‌ای از هنر هفتم، سنیما، چه تغییرات مضمونی و مفهومی‌ای در داستان رخ داده است؟ این دگرگونی‌ها ناشی از چیست و چگونه می‌توان آنها را دریافت؟ برای دست یافتن به پاسخی برای این پرسش‌ها، مفاهیم و داده‌های روان‌کاوی یونگ و فروید، و همچنین نظریات چند متفکر ادبیات تطبیقی به یاری ما آمده‌اند تا در نهایت، خواننده به درک کسترده‌تری از طرز تفکر پیچیده انسان مدرن امروزی دست یابد.

فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ پژوهش‌ها/پژوهش‌های تطبیقی
مقاله
58a046a077462.PNG

هم‌پوشانی ناتورالیسم در ادبیات و امپرسیونیسم در هنر

المیرا دادور

رابطه میان ادبیات و سایر هنرها از دیرباز وجود داشته و دارد، اما بررسی این رابطه به گونه‌ای هدفمند و آکادمیک صاحب‌نظران ادبیات تطبیقی را از سال‌های پایانی قرن بیستم به خود مشغول کرده و جایگاه آن در مطالعات میان رشته‌ای است که خود مطالعات نوپایی محسوب می‌شود. در مقاله حاضر، نگارنده با انتخاب یک اثر ادبی و یک تابلوی نقاشی، می‌کوشد تا نشان دهد که چگونه دو اثر ادبی و هنری، از دو مکتب ادبی ـ هنری متفاوت، برای رسیدن به هدفی مشترک و بیانی واحد، قادر به هم پوشانی یکدیگر خواهند بود. یعنی متنی که تصویر می‌شود و تصویری که متن می‌گردد. برای این منظور رمان آسوموار زولا، اثر ناتورالیستی قرن نوزده با تابلوی نقّاشی «اتوکش ها»، اثر اِدگار دُگا، هنرمند امپرسیونیست همان قرن، از دیدگاه نظریه‌پردازان ادبیات تطبیقی، به بحث و بررسی گذاشته خواهد شد.

هنر/مطالعات عمومی پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله