جفري چاسر (1400-1340م ) منظومهاي دارد كه با عنوان «مجلس الطيور» به عربي ترجمه شده است. اين منظومه بيان يك روياي شاعرانه است در قالب موشح اندلسي در موضوع عشق كه در آن سه عقاب نر، در محضر الهه طبيعت از عقاب ماده شاهي، خواستگاري ميكنند و در ابراز عشق خود فصلي مشبع عرضه ميدارند. اين مناظره همراه با دخالت ساير پرندگان و اظهارات شاعر در موضوع عشق، محور اصلي منظومه را تشكيل ميدهد. محوريت عشق و حضور آن در دو مرحله عالي و داني، اشاره به سفري معراجگونه و رؤيت بهشت و دوزخ در رؤياي شاعر و تقابل حضور تجسمهايي از صفات مثبت و منفي بشري مانند صبر، رضا، توكل كه يادآور واديها و مراحل عرفاني است و مناظره در محضر پادشاه براي رسيدن به مطلوب كه تداعي ايدههاي رايج در قصههاي اسلامي نظير هزار و يك شب، سندبادنامه، هفتپيكر و شاهنامه است، در اين مقاله به عنوان بنمايههاي شرقي موجود در اين منظومه بررسي شده است.
کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...
فرهنگ و تمدن ایران چون خورشیدی تابان پرتو خرد اهورایی خود را در طول هزارههای متمادی، از زمانی که دنیا اولین گامهای خود را در راه زندگی اجتماعی برمیداشت و هنوز در تاریکی جهل و بیقانونی دستوپا میزد، سخاوتمندانه بر سراسر جهان گسترانیده است. این کتاب دربردارنده اهمیت و ارزش زبان و ادب فارسی است و شامل این مطالب میباشد: ادب و ادبیات، آشنایی با فرهنگ و تمدن ایران، فلسفه ایران باستان و زرتشت، زبان فارسی، فردوسی و شاهنامه، علم و تمدن در ایران باستان، و نقش ایرانیان در بنیانگذاری تمدن بزرگ اسلامی.
عناصر و اصطلاحات به کار رفته در حکايتهاي هفت پيکر، جنبه سمبليک و نمادين دارد و از ديدگاههاي گوناگون، قابل تجزيه و تحليل است. در اين مقاله، اين حکايتها از ديدگاه عرفاني و سير و سلوک عارفانه، تحليل شده است. در قصه شهر سياه پوشان، تاکيد بر صبر سالک است؛ در حکايت معشوق سرکش، استقامت در مقابل عتاب معشوق مورد نظر است. بشر پرهيزگار، بر زهد و ورع، اصرار دارد و عاشق خردمند گنبد سه شنبه، لزوم رمزگشايي را يادآور ميشود؛ ماهان کوشيار، ضرورت حضور پير و توکل بر خدا را رمز موفقيت ميداند، در حکايت ششم نيز بازگشت عواقب اعمال انسان به خير و شر است و در نهايت، پاک دامني قهرمان قصه هفتم در مقابل ديو نفس، مشکلترين عقبه اين سلوک روحاني است.
اين مقاله، دو مساله اصلي دارد: نخست براي تعيين جايگاه شعر سنايي در تکوين لغت نامه دهخدا به بررسي زباني شاهد مثالهايي پرداختهايم که مولفان لغت نامه از شعر سنايي انتخاب کردهاند. در اين ميان موارد زيادي يافت شد که شعر سنايي تنها شاهد مثال است و وجود يک کلمه يا تعبير کاملا وابسته به شعر سنايي است. در اين بخش هم کلمات و ترکيبات زبان رسمي وجود دارد و هم کلماتي که مربوط به جغرافياي خيال هستند و به احتمال زياد برساخته خود سنايياند. علاوه بر اين، برخي اشعار سنايي در لغتنامه به عنوان نخستين شاهد مثال ثبت شدهاند. از آنجا که مولفان لغت نامه در ثبت شاهد مثالها غالبا ترتيب تاريخي را رعايت کردهاند، اين موارد هم جايگاه شعر سنايي را در تکوين لغت نامه آشکار ميکند. ديگر شاهد مثالهاي سنايي در لغت نامه نيز به حيث کميت و کيفيت اهميت خاص خود را دارند. مساله دوم مقاله، مقايسه نسخه شناسانه شاهد مثال هاي لغت نامه با نسخه خطي نويافتهاي از حديقه است که در دسترس مصححان قديمي حديقه و يا مولفان لغت نامه قرار نداشته است. اين مقايسه نشان ميدهد که اصلاح شاهد مثالهاي موجود در لغت نامه بر اساس چاپهاي جديد تا چه ميزان ضروري است.