یکی از موضوعات همیشگی هنر و ادبیات، احساس غربت و نومیدی است. شاعران فارسیزبان از دیرباز تحت تأثیر شرایط ناخوشایند تاریخی و اجتماعی، مایههای تلخی و بدبینی و احساس غریبی را با شعر خود درآمیختهاند. اخوان ثالث ـ شاعر بزرگ و صاحبسبک معاصر ـ از شاعرانی است که نوستالژی و احساس نومیدی خاصی را در شعر خویش راه داده است. او پس از کودتای 1332 و ستم و خفقان ناشی از آن، به یکی از شاعران متعهد و معترض تبدیل شد و اجزای عناصر شعر خود را تمام و کمال با بیزاری و نومیدی و حسرت مأنوس کرد و با زبان فاخر و بیان روایی خویش، از اسارت و حقارت امروز و عظمت گذشته سرزمینش سخن گفت. از این رهگذر، خلق اشعاری حماسی و بیزمان که گذشته را با امروز پیوند میدهد، بر او میسر شد. او در این اشعار ناخودآگاه چشماندازهای زشتی از جامعه خود ترسیم میکند و زبان به نفرین و دشنام میگشاید تا حسرت و درد عمیق و انسانی خود را بازگوید. در این مقال سعی شده است جنبهها و جلوههای مختلف حسرت و بدبینی در شعر اخوان، با ذکر و بررسی نمونههایی از شعر وی نشان داده شود.
تاثيرپذيري برخي آثار هدايت از اگزيستانسياليسم سارتر موضوعي است که بسيار مورد توجه پژوهشگران بوده و از ميان آثار او در داستان سگ ولگرد نمود يافته است. اين داستان کوشيده است تا رنج و بيچارگي انسان را در اين جهان با نگاهي اگزيستانسياليستي به نمايش بگذارد و با تاکيد بر مباني انديشگي سارتر زندگي رنجآور پات را به عنوان نمادي از زندگي انسان در اين جهان به تصوير کشد؛ به گونهاي که داستان سگ ولگرد نوستالژي را به عنوان مهمترين عامل نابودکننده زندگي و وجود آدمي معرفي ميکند. اين مقاله کوشيده است تا نمود انديشههاي اگزيستانسياليستي و معناي خاص نوستالژي از ديدگاه سارتر را در اين داستان بازنمايد.
صادق هدايت، شاخصترين نويسنده ادبيات سياه در عرصه داستاننويسي معاصر ايران است که آثارش بر پايه ياس و نااميدي بسيار شکل گرفته است. هدف از اين نوشتار، شناسايي زمينهها و عواملي است که به سياهنويسي وي منجر شده است. در اين مقاله، نخست از نشانههاي نااميدي در احوال و آثار صادق هدايت بحث شده و آنگاه زمينههاي موجد ياس در وجود هدايت و در تار و پود آثارش با رويکردهاي تاريخي، جامعهشناسانه و روانشناسانه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و تاکيده شده است که ياسگرايي هدايت علاوه بر اينکه در خصوصيات روحي و ويژگيهاي شخصيتي او ريشه داشت؛ معلول اوضاع و احوال سياسي و اجتماعي دوران و وضع خانوادگي او و همچنين محصول جريانهاي فکري ـ ادبي رايج در نيمه اول قرن بيستم بود. مجموعه اوضاع فرهنگي، سياسي و اجتماعي خاص عصر هدايت در کنار ويژگيهاي فردي و خانوادگي، او را با تناقضها و دوگانگيهاي فکري و رفتاري روبه رو کرد و زمينهساز گرايش او به سمت ترديد و ياس شد.
قيصر امينپور، شاعر متعهد و تاثيرگذار پس از انقلاب، اشکال و ابعادي از دردمندي، حسرت و آرزومندي را در شعر خود به نمايش گذارده است. او آرمانها و گم شدههايي چون ارزشهاي اخلاقي و انساني، پاکي، سادگي و مهرباني را جست و جو ميکند که پيگيري مداوم چنين گم شدههايي، شعر وي را با وجوهي از نوستالژي درآميخته است. روستا و دوران کودکي از منظر نگاه قيصر به چشماندازي آرماني و دلخواه شباهت مييابند که ميتوان آن را تجسمي از آرزوها و جلوهاي از نوستالژي او تلقي نمود. اين مقاله در رويکرد نوستالژيک قيصر به روستا و کودکي، تاملي نموده و درصدد برآمده تجليات و ابعاد آن را تبيين سازد.
سیدعلی صالحی، شناختهشدهترین نماینده شعر گفتار است که در زبان محاوره، ظرفیت و قابلیتهای تازه و شاعرانهای را جُستوجو کرده است. شناختِ مناسبی که وی از زبان محاوره دارد و توفیقی که در بهرهمندی خلاقانه از آن یافته، منجر به ارائه گونه تازه و متفاوتی از شعرِ نو شده که خواص گفتاری را به عنوان اصلیترین مختصه خود، حفظ میکند. صالحی زبان عامیانه را به بستری برای کُنشهای شاعرانه تبدیل کرده؛ طوری که شگردهای شعری و هنریِ او به صورتِ بخشی از زبان محاوره درآمده و از روابطِ این زبان تبعیت میکنند. صمیت، جذابیت و عاطفیِبودن، مختصههایی بارز در کلامِ صالحی هستند که به واسطه لحنِ تخاطبی و استفاده فراگیر او از شگردهای روایت و گفتار، مثلِ دیالوگ، تکگویی درونی و بیرونی، همچنین به کارگیری حالات و رفتارهای گفتاری، مانند لحنِ شکوه و شکایت، سفارش و توصیه، یادآوری، سرزنش و غیره به وجود آمده و ارتباطِ عاطفی و نزدیکی را با مخاطب دامن زده است. سمبولیسمِ صالحی در حقیقت، برآیندی از تلفیق بیانِ گفتاری و عناصر و نشانههایی عینی و ذهنی است که عواطف و اندیشههای وی را نمایندگی میکند. در این مقاله، ضمنِ اشاره به ابعادِ بهرهمندی صالحی از امکانات و عناصر زبان گفتاری، کیفیت نمادپردازی و تکوینِ بیانِ سمبولیک وی در اشعارش تبیین شده است. «واقعنمایی»، «مخاطبمحوری»، «عاطفهمداری»، «جامعهگرایی» و «رویکرد نوستالژیک» شاخصههایی برجسته در شعر صالحی هستند که از این منظر، مورد تأمل واقع شدهاند. این شاخصهها هم با گفتارگرایی صالحی و هم با سمبولیسم وی، نسبت و پیوند ساختاری و محتوایی یافتهاند.