شمال ایران در مقام سنجش با مناطق شرقی و مرکزی به علت ویژگی‌های اقلیمی و اجتماعی و حفظ ارتباط فرهنگی با ایران باستان، تنها بالیدن‌گاه تعداد انگشت‌شماری از عرفای برجسته بوده است. شیخ ابوالعباس قصاب آملی، یکی از نوابغ عرفان شمال ایران در قرن چهارم هجری است که حکمت ایران باستان در اقوال او انعکاس یافته است. با اینکه نام، سرا و خانقاه شیخ در قرن چهارم. شهرتی یافته بود، از ابوالعباس قصاب در کتاب‌های عرفانی، بسیار اندک و پراکنده نام برده شده که شناخت و قضاوت درباره احوال و اندیشه‌های وی را دشوار کرده است. در این مقاله با جستجو در تذکره‌ها و دیگرآثار عرفانی، چون کشف المحجوب، طبقات الصوفیه، اسرار التوحید، نذکره الاولیاء و ... اطلاعاتی درباره نام و نسب، ملاقات‌ها، مریدان، کرامات، سخنان او و ارتباط شیخ با حکمت خسروانی به دست داده شده است و بدین گونه، چهره او تا اندازه‌ای معرفی گردیده است.

منابع مشابه بیشتر ...

60fe632fc9789.png

تکامل نفس با یی چینگ (تفسیر جدید)

پل اسندون

حکمت باستانی به ما می‌آموزد همان‌طور که در طبیعت تابستان از پی بهار می‌آید، چرخه حیات بشری نیز چنین ضرباهنگی دارد. پی‌درپی باید خوبی به بدی تبدیل شود و باز دوباره خوبی جایگزین بدی گردد، زندگی بشر به صورت مداوم نه رو به ترقی است و نه رو به انحطاط؛ زندگی فقط تغییر می‌کند. فقط با هماهنگی این جزرومد تغییرات است که می‌توان بهترین بهره را از زندگی برد و تنها با قوه الهام است که می‌توان این جریان تغییرات را در زندگی بازشناخت. حکمت کتاب یی‌چینگ نیز همین است؛ یعنی نشان‌دادن راهی برای دستیابی به بعد پنهان زندگی.

5e8264ba877f3.jpg

سلک السلوک

ضیاالدین نخشبی

یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین آثار ضیاءالدین نخشبی کتاب «سلک السلوک» است. این کتاب از قدیم الایام میان عرفای هند مشهور بوده است. این کتاب دارای یک مقدمه و 151 سلک است. چنانکه خود مؤلف هم در مقدمه بدان اشاره دارد، در تألیف کتاب چندان مقید در ترتیب فصول و ابواب نبوده است، بدان معنی که چند سلک اولیه را به اصطلاحات عرفانی و سپس چند سلک به مسائل اخلاقی اختصاص داده است؛ ولی در میان سلک‌های اخلاقی گاهی سلک‌هایی آمده که از اصطلاحات صوفیانه بحث می‌کند. سلک‌های اواخر کتاب به شرح حال و کلمات چند تن از مشایخ صوفیه تخصیص یافته و سرانجام آخرین سلک کتاب در مورد اولیاء و اقطاب و برگزیدگان است. افزون بر این گاهی مؤلف یک سلک را به چند موضوع اختصاص داده است و در یک سلک شرح سه تا چهار موضوع عرفانی را گنجانیده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

582a11dbc5cf6.PNG

وجوه اقتباس سينمايي از سيرالعباد سنايي

مرتضی محسنی

لزوم پرداختن به جنبه‌هاي نمايشي آثار ادبي غني فارسي براي استفاده در توليد فيلم‌هاي اقتباسي جذاب و پرمحتوا، با عنايت به پيشرفت تکنيکي سينما از يک سو، و کمبود سوژه‌هاي جذاب و بکر از سوي ديگر، بر کسي پوشيده نيست. در اين مقاله سعي شده است با تکيه بر جايگاه و اهميت اقتباس از آثار ادبي در سينماي جهان و سابقه آن در ايران، سيرالعباد الي المعاد سنايي غزنوي به عنوان اثري واجد شرايط اقتباس بررسي و با توجه به برخي ويژگي‌هاي مطلوب داستان‌هاي سينمايي، برخي وجوه نمايشي آن تحليل و نمايانده شود. با اين توصيف، به ويژگي‌هاي اين اثر در ساختار يعني: نمود داستاني و روايت‌گونه، تصاوير بکر و بديع، ماجراهاي تصويري، به علاوه بخش‌هاي متمايز اما پيوسته متن که قابليت تبديل آن را به يک فيلم نامه سه پرده‌اي نشان مي‌دهد، در تطابق با يک داستان خوب سينمايي براي اقتباس اشاره شده است. در ضمن به محتواي غني و فلسفه اخلاقي اثر همراه و هم خوان با فضا و تصاوير ارائه شده در آن، به عنوان زمينه‌اي مناسب براي اقتباس فيلم نامه‌اي سينمايي و ساخت فيلمي ارزشمند توجه شده است.

هنر/مطالعات عمومی پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون
مقاله
57df91aedccaf.PNG

محور عمودي خيال در قصايد ناصرخسرو

مرتضی محسنی

قصيده در تمام ادوار شعر فارسي ساختاري يک نواخت و تقليدي داشته است و همين ويژگي نقش مهمي در ضعف محور عمودي اين قالب شعري داشته و باعث شده است تا تخيل شاعر همواره در يک جهت سير کند و زنجيره‌اي از تصاوير تکراري و از پيش تعيين شده را تداعي نمايد. اما شگردهاي ناصرخسرو (394-481 ﻫ.ﻕ.) براي به کارگيري تصاوير در محور عمودي قصيده هنجارشکنانه است؛ طرح‌هايي که او از ساختمان قصيده ارائه کرده متنوع و در عين حال بي‌نظير است. در اين مقاله، مجموع قصايد ناصرخسرو با اشعار سه تن از معروف‌ترين هم عصرانش يعني عنصري (؟- 431 ﻫ.ﻕ.)، فرخي (؟- 429 ﻫ.ﻕ.) و منوچهري (؟- 432 ﻫ.ﻕ.)، از لحاظ ساختمان مورد مقايسه قرار مي‌گيرد و در نهايت ويژگي‌هايي مانند توصيف مفصل، تمثيل، تشخيص، تکرار واژه‌هاي محوري در طول قصيده و پيوستگي ابيات به واسطه حروف ربط که از مهم‌ترين عوامل موثر در استحکام محور عمودي قصايد ناصرخسرو است و در شعر معاصران وي کم‌تر به کار رفته، تبيين شده است. با توجه به گرايش شاعران مداح به مخاطب و گرايش ناصرخسرو به آرمان‌هاي خود، ساختمان قصايد وي متاثر از عواطف و احساسات شخصي و مذهبي اوست. بر همين اساس، ناصرخسرو متناسب با عواطف شخصي، در محور عمودي ساختمان قصيده به نوآوري‌هايي همچون شروع کردن قصيده با سوال از مخاطب و يا مورد خطاب قرار دادن او، حضور شاعر در پايان اکثر قصايد، فراواني قصايد فاقد تشبيب و شريطه و نيز استفاده از تخلص شاعري در پايان قصايد دست زده است.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی) پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله