سخن‌کاوي يا تحليل گفتمان نوعي مطالعه ميان‌رشته‌اي است که به تجزيه و تحليل کلام مي‌پردازد. در اين مقاله شعر «پيغام ماهي‌ها»ي سپهري با اين شيوه بررسي شده است تا نشان داده شود تحليل گفتمان مي‌تواند منجر به خوانش عميق آثار ادبي شود. براي رسيدن به اين هدف با بررسي دقيق بسامدي واژگان و رسم جدول‌هايي به توصيف و تفسير ساخت متني، انديشگاني و بينافردي اين شعر پرداخته شده است. نتيجه بررسي‌ها نشان مي‌دهد که اين شعر داراي فضايي پويا و متحرّک است و ساختار روايي آن از مهم‌ترين عوامل انسجام آن به شمار مي‌رود. واژگان به کار رفته نيز گوياي علاقه شاعر به طبيعت است. فرايندهاي فعلي شعر نيز که فاقد مشارکت انساني‌اند، نشاني از تنهايي شاعر است و ساخت وجهي شعر سپهري، از اعتقاد عميق او به سخنانش و قطعيت کلام او حكايت مي‌كند اين گونه سخن گفتن بر ميزان اثرگذاري کلام مي‌افزايد.

منابع مشابه بیشتر ...

584f06e62231d.PNG

بازنمایی مناسبات قدرت در گفتمان دبیری با تکیه بر «دستور الکاتب فی تعیین المراتب»

مریم صالحی نیا, سرو رسا رفیع زاده

نامه‬های حکومتی و آثار مرتبط با آنها (کتاب‌های انشا و نامه‌نگاری)، از مهمترین منابع و اسناد تاریخی هستند. دقت مؤلفان و دبیران در بازنمایی جایگاه و تعریف روابط میان کارگزاران اجتماعی (مردم و دستگاه حاکم) این متون را تابعی از نظام معنایی و فرهنگی زمان خود کرده است. این متون آگاهانه گونه‬ای از «مواجهه نابرابر» را بازنمایی می‬کنند. از این‌رو برای مطالعهی عناصر بازنمایی قدرت در گفتمان بسیار مناسب‬اند. در این پژوهش، دستورالکاتب فی تعیین المراتب بر اساس چهار مؤلفه‬ گفتمان‬مدار نام‬دهی، ساختارگذرایی، کاربرد الگوهای مختلف جمله و وجهیت، به منظور تبیین چگونگی بازنمایی مناسبات قدرت بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می‬دهد که مؤلفه‬های یاد شده در گفتمان دستورالکاتب نقشی کارآمد دارد، و نویسنده در بازنمایی مناسبات قدرت عملکردی دوسویه داشته است؛ همچنین شرع و دین به عنوان منابع قدرت، پشتوانه این گفتمان دوسویه بوده و در عین حال، باعث هژمونی‬گرایی در متن شده است.

58063f6eece81.PNG

معنا در تعامل متن و تصوير مطالعه نشانه ـ معناشناختي دو شعر ديداري از طاهره صفارزاده

حسینعلی قبادی, حمیدرضا شعیری, محمد هاتفی

در اين مقاله بر اساس رويکرد نشانه ـ معناشناختي تحليل گفتمان، فرضيه اساسي اين است که عناصر کلامي و تصويري متن جز در فضايي گفتماني نمي‌توانند با يکديگر تعامل معنادار ايجاد کنند. بنا به اين فرض مي‌توان گفت اين رابطه نوعي رابطه تنشي خواهد بود که عناصر و نيز کنشگران متن، جايگاه گفتماني «خود» را در مقابل «ديگري» و در فضاي جبر گفتماني و بينا ذهني باز خواهند يافت. مهم‌ترين دستاورد اين مقاله به کارگيري نظريه نظام‌هاي گفتماني لاندوفسکي در زمينه مطالعاتي جديد و ارايه طرحواره‌اي نشانه ـ معناشناختي از نظام گفتماني تحت عنوان «نظام‌گفتماني مرامي» بود که فرايندهاي آن از درون متنها استخراج و روي محور تنشي ارايه شد. همچنين در بررسي جوانب متعدد رابطه ميان عناصر کلامي و تصويري، ملاحظه گرديد که در عبور از متن نوشتاري يا کلامي به تصوير، ما با اتفاقاتي نشانه ـ معناشناختي به اين ترتيب رو به رو مي‌شويم: تغيير کارکرد روايي به نمادين و اسطوره‌اي و برعکس، تغيير کارکرد مرامي به روايي و برعکس، ادغام نظام‌هاي نشانه‌اي: کلام و تصوير، فرصت تجلي نمادين براي مدلول‌ها و ارزش‌سازي از طريق رابطه‌تنشي، تکثر دال‌هاي هم شکل در نظامي هندسي، ايجاد فرصت خوانش چند جهتي يا چند سويه، تجلي لايه‌هاي زيرين در رو ساخت متن به طوري که مدلول‌ها کارکردي صوري بيابند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

575513bed8385.PNG

پژوهش‌هاي ميان رشته‌اي در مطالعات ادب فارسي

سهیلا فرهنگی

مطالعه ميان رشته‌اي (Interdisciplinary study) که در دهه‌هاي اخير در بسياري از مراکز تحقيقاتي و دانشگاهي جهان مورد توجه جدي قرار گرفته، رويکردي است که در آن، پژوهشگران با ايجاد تعامل بين رشته‌هاي گوناگوني و پل زدن ميان دو يا چند رشته مختلف، مي‌کوشند تا براي دستيابي به حل مسايل به الگوي مناسبي دست يابند. هدف اين مقاله آشنايي با رويکرد ميان رشته‌اي و معرفي بعضي از گونه‌هاي پژوهش‌هاي ميان رشته‌اي است که با پژوهش‌هاي ادبي مرتبط است. در اين نوشتار، ضمن ارايه تعريف دقيقي از پژوهش ميان رشته‌اي و بيان انواع آن در مطالعات ادبي، زمينه‌ها و علل گرايش به پژوهش ميان رشته‌اي و مباني اين رويکرد مورد بررسي قرار مي‌گيرد و نمونه‌هايي از آثاري معرفي و بررسي مي‌شود که با چنين رويکردي به تحليل متون ادب فارسي پرداخته‌اند. بررسي‌ها نشان مي‌دهد که در دهه اخير، تحليل متون ادب فارسي با استفاده از اين رويکردها گسترش چشمگيري يافته و موجب توجه و بازخواني آثار ادب فارسي با نگاهي تازه شده است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عمومی ادبی
مقاله
5728366d4dcc1.PNG

لحن تعليمي در ديوان حافظ

سهیلا فرهنگی

در ديوان حافظ، ادبيات تعليمي و ادبيات غنايي به خوبي با هم پيوند خورده‌اند و نتيجه هم نشيني اين دو نوع ادبي، به شکل‌گيري لحني خاص در کلام حافظ منجر شده است. حافظ با زدن رنگ عاطفي به پند و اندرزهاي کوتاه و فشرده‌اش، نوعي خاص از ادبيات تعليمي را که داراي لحني نرم و تاثيرگذار است، تقويت و برجسته کرد و با گنجاندن بايسته‌ها و نبايسته‌هاي اخلاقي در فرم غزل، راه‌هاي درست زندگي را در بياني هنري و دلنشين به مخاطبانش نشان داده است. در اين مقاله ضمن بيان اهميت عنصر لحن در فهم و تفسير ديوان حافظ، مولفه‌هاي کشف لحن تعليمي در اشعار او معرفي مي‌گردد و انواع لحن تعليمي در غزلياتش بررسي و تحليل مي‌شود. بررسي غزليات حافظ در محور افقي و عمودي بر اساس روش توصيفي ـ تحليلي نشان مي‌دهد که حافظ از گونه‌هاي مختلف لحن در ابيات تعليمي بهره برده است اما لحن او در برابر عموم مخاطبانش، اغلب غيرتحکمي و خيرخواهانه است. او بيشتر از طريق گزينش واژگان مناسب و دقت در نحوه چينش آنها و هماهنگ کردن موسيقي کلام و بهره‌گيري از انواع تکرارها به ايجاد لحن تعليمي مورد نظرش دست يافته است.

مشاهیر ادبیات فارسی/حافظ/پژوهش درباره حافظ
مقاله