آثاري كه در ادبيات فارسي از آنها با عنوان تذكره الشعرا و يا به اختصار تذكره ياد ميشود، از مهمترين منابع در شناخت احوال و آثار شاعران زبان فارسي و اوضاع فرهنگي و اجتماعي است. مؤلفان اينگونه آثار، علاوه بر پرداختن به شرح حال شاعران، منتخباتي نيز از اشعار آنان فراهم آورده و از اين جهت در حفظ آثار ادبي ادوار مختلف سهم عمدهاي برعهده داشتهاند. تذكره خيرالبيان تاليف ملك شاه حسين بن غياث الدين محمد بهاري سيستاني يكي از اين آثار است. اين تذكره با همه اهميتي كه براي تحقيق در زبان و ادب فارسي داشته تاكنون به طبع نرسيده است. خيرالبيان تذكرهاي عمومي مشتمل بر ديباچه، مقدمه، دوفصل، يك خاتمه و يك ختم خاتمه است. در اين مقاله ضمن معرفي بخشهاي مختلف اين اثر، در باب ويژگيهاي زباني، سبكي و محتوايي آن سخن گفتهايم.
موضوع کتاب سخنوران کاشان در مورد تذکره شعرای کاشان از سال 497 ه.ق تا امروز است که توسط علیرضا نسائی نگاشته شده است. این کتاب در سال 1374 توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان منتشر شد.
تذکره زندگینامه شاعران فارسی گوی هند معاصر تالیف ذوالفقارعلی متخلص به مست در سال ۱۲۲۹ هجری قمری و تلخیص دکتر عبدالرسول خیامپور در سال 1343 شرکت چاپ کتاب آذربایجان منتشر شد. این تذکره از نظر روشن ساختن گوشه ای از تاریخ ادبیات ایران بسیار مهم است زیرا نشان میدهد که زبان و ادبیات فارسی در هندوستان چگونه در قرنهای دوازدهم و سیزدهم نیز مانند قرنهای سابق رواج و نفوذ داشته و عدهای از شعرا و نویسندگان خوشقریحه را با خود سرگرم میساخته است
صبر در سیروسلوک که حرکت و تغییر درونی و باطنی برای رسیدن به مبدأ کمال است، نقش اساسی و بنیادین را بر عهده دارد. بدین دلیل صبر در بینش عرفا بسیار مهم دانسته شده و در ادبیات عرفانی همواره بازتاب عمیق و گستردهای داشته است. با وجود بازتاب وسیع و گستردهای که مفهوم قرآنی صبر در ادبیات عرفانی داشته، دیدگاههای مختلف عرفا درباره صبر و نقش آن در سیروسلوک مورد تحقیق و پژوهش قرار نگرفته است. این کتاب به تحلیل و بررسی بازتاب مفهوم قرآنی صبر در ادبیات عرفانی از قرن پنجم تا پایان قرن هفتم پرداخته است. این دوره یکی از درخشانترین و مهمترین دورههای فرهنگ و ادب و عرفانی اسلامی است؛ زیرا در این دوره عرفای بزرگی همانند ابی الخیر، خواجه عبدالله انصاری، امام محمد غزالی، عطار نیشابوری، سنایی، عراقی و مولانا ظهور کردند و با بیان تجربیات عرفانی و کشف و شهودهای خود ادبیات عرفانی فارسی را به اوج قلههای کمال رساندند.
ادیبان کُرد همواره شعر فارسی را به دیده اعجاب و تحسین نگریسته و از آن متأثر بودهاند. نمودهای گوناگون این تأثیرپذیری را در قالب تضمین، ترجمه و صورخیال مشابه و مضامین مشترک میتوان دید و از این میان، شعر حافظ بیش از دیگر اشعار مورد توجه ایشان بوده است. در این مقاله پس از مقدمهای درباره تأثیرپذیری ادیبان کُرد از شعر فارسی، به ناری، شاعر عار فمسلکی که در همین سدههای اخیر میزیسته، پرداختهایم. برای ترسیم خطوط چهره حافظ در دیوان شاعر کُرد، ابتدا به سراغ موضوعات و مضامین و مفاهیم مورد علاقه دو شاعر رفته و در نهایت چهار مخمس ناری، که در آنها غزلیات حافظ را، تضمین کرده است، بررسی کردهایم.