يكي از شاخههاي مهم و در عين حال مظلوم ادبيات فارسي، كه پيوسته دستخوش تحول و دگرگوني بوده است، موضوع دستور زبان فارسي است. اين شاخه كه در حقيقت آميختگي علم با هنر است در طول عمر چندين ساله ادبيات فارسي بر اساس سليقهها و موقعيت افراد، پستیها و بلنديهاي فراواني را پشت سر گذاشته است. دستور گاهي در راس هرم هنرهاي ادبي قرار گرفته و زماني ديگر در پس پردههاي بيسليقگيها و اختلاف نظرها جزو علوم فراموش شده به حساب آمده است. گاهي به دور از چشم زبان شناسان، سرنشين مجالس بحثهاي ادبي گشته و در دوراني ديگر حاشيه نشين مباحث زبان شناسي بوده است. امروزه نيز بزرگان ادب فارسي مصلحت اين رشته ضروري را در آن ديدهاند كه ما بين دستور زبان فارسي و زبان شناسي يک نوع صلح و آشتي و تفاهم برقرار نمايند، كه نمونه اعلاي آن را در دستور زبان فارسي دكتر وحيديان كاميار مشاهده ميكنيم. از آنجا كه اين كتاب منبع اصلي كتابهاي دستوري دورههاي راهنمايي و دبيرستاني و دانشگاهي قرار گرفته است بر آن شديم كه با يک نقد و بررسي كه با حسن نيت همراه است، پيشنهاداتي را ارايه دهيم و قضاوت را بر عهده اهل فن بگذاريم.
سلیم نیساری در مقدمه کتاب در مورد دلیل گردآوری این مطالب می گوید: وقتی که چاپ کتاب "درس انشای فارسی" را آغاز می کردم به فکرم رسید که دفتری از بهترین نوشته های دانش آموزان کشور نیز تهیه و منتشر کنم. برای اینکه مقایسه ای بین نوشته ها به عمل آید و در ضمن تنوعی هم بین آنها موجود باشد و ذوق و سلیقه و طرز فکر هر دانش آموز نیز معلوم گردد عنوان "در برابر...؟" انتخاب گردید و به اطلاع دبیران محترم انشاء رسید تا نوشتن این موضوع را به دانش آموزان خود تکلیف بدهند و بهتریم نوشته ها را برای چاپ ارسال فرمایند.
نثر در لغت به معنی پراکندن است و در عرف ادیبان به معنی عام کلمه سخنی است که به بند وزن و قافیه نیاید مانند سخنانی که مردم در گفتگو های عادی خود به کار می برند و با آن کتاب و نامه می نویسند. این گونه سخن در صورتی ارزش هنری دارد که از سطح معمولی و عامیانه بالاتر و دارای فصاحت و بلاغت باشد. پس نثر به معنی خاص (نثری که ارزش ادبی و هنری دارد)سخنی سنجیده و زیبا و غیرمنظوم است. نثر یا ساده است و در آن صنعتی دیده نمی شود و یا به صنایع بدیعی آراسته است. در صورت اول نثر را مرسل و در صورت دوم مصنوع می گویند. در ادبیات امروز نثر هر قدر ساده و شیرین و زیبا باشد ارزش هنری بیشتری دارد. نثرهای ادبی سنگین و عالی ادبیات فارسی در گذشته گلستان سعدی و کلیله و دمنه و نظایر آنها بوده است و امروز گرچه ما نمونه ای عالی مانند گذشته نداریم ولی در میان استادات و نویسندگان هستند کسانیکه نثر ساده و زیبا دارند...
واژه پرکاربرد سخن، از الفاظ کلیدی اکثر متون نظم و نثر ادبیات فارسی است، هر چند که چندان به چشم نمیآید. همه سخنوران ادب فارسی به طریقی با این کلمه نرد عشق باختهاند و درباره آن مثلها و ضربالمثلها پرداختهاند، گاهی برای ادای آن شرایطی نقل کردهاند. و زمانی آدابی برای سخنوری طراحی نمودهاند که در این مقاله ارزش سخن و معانی گوناگون آن و ضربالمثلها و ترکیباتی را که با این کلمه و مشتقات آن ساختهاند بررسی کردهایم.
یکی از متنوعترین انواع ادبی که در متون ادب فارسی بسیار رایج میباشد، حسب حالنویسی است، که اغلب اوقات در لابلای آثار گذشتگان و نویسندگان معاصر به صورت وصفی و گاهی به جنبه روانی به چشم میخورد. حسب حالنویسی همچنان که از نامش پیداست به نوشته یا سرودهای اطلاق میشود که نویسنده یا شاعر، درباره اخلاقیات و روحیات به ویژه در تأملات روحی و معنوی و وضع زندگی و کیفیت معاش خود، قلم فرسائی کرده و شرح احوال کنونی و سوانح حوادث شخصی و تیمار خواری زن و فرزند و ذکر پیری و حسرت بر جوانی خود را در حالت غم و تنهایی خویش به تصویر بکشد و در حقیقت نوعی بدیههگویی بکند.