گفتگوی اشخاص حکایت با یکدیگر از شگردهای شخصیت‌پردازی است. هر گفته نشانی از گوینده خود دارد و شخصیت‌ها نیز با گفتگو خلق می‌شوند، هم چنان که سخن گفتن هر کسی نیز نشانی از طبقه اجتماعی، میزان تحصیلات و منش انسانی او دارد. بنابراین قدرت به کارگیری گفتگو در خلق شخصیت کار ساده‌ای نیست و از عهده هر کسی برنمی‌آید؛ بخصوص اگر اثر هنری به شعر باشد. در این نوشته با روش تحلیل محتوا به مقایسه عنصر گفتگو در حکایت تمثیلی «خلیفه که در کرم از حاتم طائی گذشته بود» از مثنوی مولوی و مآخذ احتمالی آن یعنی «مصیبت ‌نامه» عطار و «جوامع الحکایات» عوفی می‌پردازیم تا از این طریق فرضیه خود را در برتری هنری مولوی بر مآخذی که از آنها استفاده کرده است به اثبات برسانیم و به این نتایج برسیم که گفتگو در مثنوی علاوه بر خلق شخصیت‌ها و بیان احساسات و عواطف و افکار آنها، نشانه شناخت درست مولانا از روحیات اقشار مختلف جامعه است؛ به طوری که در حکایت مثنوی با آن که تشخص زبانی وجود ندارد لیکن لحن گفتگوها چنان است که می‌توان به طبقه اجتماعی و و وضعیت روحی شخصیت‌ها پی برد. علاوه بر آن مولانا نیز در چارچوب این گفتگوهای نسبتاً طولانی با هنرمندی به اهداف تعلیمی خود دست می‌یابد.

منابع مشابه بیشتر ...

63f4dd457c126.jpg

گفتگو در شعر فارسی

احمد کرمی

در فن آرایش سخن و صنایع بدیعی "سوال و جواب" را یکی از محسنات بدیع معنوی به شمار آورده اند و آن چنان است که شاعر در بیتی و یا چند بیت و یا بیش از آن، سخن خود را به صورت پرسش و پاسخ موضوع می کند و این تفنن ادبی، گاه چندان به درازا می‌کشد که از آغاز تا پایان یک قصیده طولانی را نیز دربر می‌گیرد. کتاب حاضر که "گفتگو در شعر فارسی" نام دارد بیشترین اشعاری را که تاکنون به شیوه پرسش و پاسخ سروده شده اند، شامل می‌شود.

639095db12b05.jpg

نقش شخصیت در تاریخ

گئورگی پلخانف

گئورگی پلخانف ؛ نظریه‌پرداز مارکسیست روس، بنیان‌گذار جنبش مارکسیستی در روسیه و برای سال‌های متمادی، نماینده و مدافع اصلی آن بود. او همچنین از بنیان‌گذاران حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بود و بعد از انشعاب در حزب، او به مِنشویک‌ها (حزب اقلیت) پیوست، اما همواره سعی در ایجاد اتحاد بین دو حزب داشت. پلخانف معتقد بود که جوامع بشری به ویژه جامعه روسیه برای پیاده کردن موفقیت‌آمیز مارکسیسم هنوز «نارس» بوده و سرمایه‌داری باید ابتدا رشد کند تا سوسیالیسم ممکن گردد و از همین رو با دولت شوروی مخالف بود. مهم‌ترین آثار او عبارتند از: «آنارشیسم و سوسیالیسم»، «تاریخ از نگاه یکتاشناسان»، «تاریخ ماتریالیسم»، «حقایق منطقی»، «اهمیت مطالعه تاریخ از نظر تحولات اندیشه»، «نقش فرد در تطور تاریخ» و آخرین تالیف او «مسائل اساسی مارکسیسم».

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

580458288a843.PNG

تأثیرپذیری رشید یاسمی از چند شاعر فرانسوی

مریم خلیلی جهانتیغ

متن‌های ادبی با سایر متن‌ها از رهگذر نقل قول‌های آشکار و پنهان، تلمیح، اقتباس و جذب مؤلفه‌های صوری از متن‌های پیش از خود، در ذخیره مشترک سنن ادبی تداخل می‌یابند. این رابطه در ادبیات ما گاهی از طریق ترجمه‌ها به وجود آمده است. تغییرات به وجود آمده در اوایل قرن بیستم و گسترش روابط میان ایران و فرانسه سبب گرایش شاعران پیش گام ایران به ادب و هنر این کشور و تأثیر و تأثر متقابل فرهنگ و تمثیل و داستان و شعر دو ملت شده است. بررسی تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر از جذابترین مقوله‌های نقد ادبی است. «رشید یاسمی» از جمله شاعرانی است که ضمن برداشتن گام‌های بلند در راه تجدد و اصلاح، با انتقال افکار و مضامین شاعران غرب از جمله شاعران فرانسه، افق اندیشه را فراختر کرد و قریحه درخشان خود را نیز با آن اصلاح و تغذیه نمود. نظر به این مسأله و با رشد نظریه‌های ادبی و رویکردهای مختلف نقد ادبی در ایران و وجود عناصر و مناسبات میان متنی در دیوان رشید شایسته است که از این دیدگاه به شعر او پرداخته شود. روش تحقیق نقد نفوذی می‌باشد. رشید یاسمی هنرمندی است که از پیشینیان تأثیر پذیرفته است و علاوه بر دست‌یابی به تجربه‌های مشترک هنرمندان قبلی، به دلیل ذهن جوینده و پر تکاپویش رنگی تازه از خلاقیت هنری و ادبی خود را بر تجربه‌های گذشتگان زده است. او برای پرورش و غنای ذوق و آمادگی بیشتر و نیز آگاهی از تجربه شاعران زبان‌های دیگر، بدون این که رنگ و بوی ترجمه از آثار او پیدا باشد، همچون معاصرانش گامی بلند در راه پیشرفت ادب فارسی و گشایش افق‌های تازه در تجدد و تحول ادبی ایران برداشته است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله
57f1ed893e604.PNG

بازتاب روايت‌هاي همسان در كتاب راج ترنگيني و آثار ايراني و سامي

مریم خلیلی جهانتیغ

کتاب تاريخ کشمير يا راج ترنگيني «Rajtarangini»، روايت منظومي از اسطوره، حماسه و تاريخ بخشي از سرزمين هند يعني کشمير است. کشمير به علت زيبايي طبيعت، لطافت هوا، حتي رنگ پوست مردمانش در هند به ايران صغير شهرت دارد. اين اثر را ابتدا کلهن «Kalhah» به زبان سنسکريت سرود و بعدها دوبار به فارسي ترجمه شد که ترجمه اول مصنوع و متکلف و دور از فهم بوده و ترجمه دوم که در زمان اکبر شاه گورکاني به وسيله ملاشاه محمد شاه آبادي صورت گرفته ترجمه‌اي ساده و روان و ماندگار بوده است. تطبيق بعضي از حکايت‌ها و شخصيت‌هاي تاريخي آن با برخي از روايت‌ها و چهره‌هاي ديني و تاريخي آثار ايراني و سامي، موضوع بحث اين مقاله است.

فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله