ذکر در شریعت و عرفان اسلامی، دارای اهمیت ویژهای است. از دلایل اهمیت آن در شریعت، میتوان به وجود آیات متعددی اشاره کرد که درباره ذکر و تاثیر آن در قرآن آمده است. در عرفان اسلامی، توجه به ذکر بدان درجه است که سالک به وسیله آن میتواند مراحل سیر درونی خود را طی کند و اولین دستوری که به سالک داده میشود، ادای ذکر است. تأثیر ذکر در وجود سالک، مراحل مختلفی دارد که از ذکر لسانی شروع میشود و به ذکر سر و خفی میرسد. یکی از گونههای ذکر خفی، ذکر وجودی و شهودی است که از مؤثرترین نوع ذکر است. در این مقاله ذکر وجودی و شهودی با استناد به سخنان بزرگان اهل عرفان و شاعران عارف، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
ماهیت علمي ادبيات، به عنوان تجلي شهودي و رواني آدمي، تاكنون به طور كامل مورد بررسي و تحليل قرار نگرفته است. اغلب نظريهپردازان ادبي نيز آن را از منظر زيباييشناختي و يا اخلاقي مورد توجهه قرار داده و گاهي نيز آن را در حد التذاذ نفساني پايين آوردهاند. در حالي كه ميان كاركردهاي غريزي ذهن و كاركردهاي ادبي و در پي آن ميان احساس و انديشه انسان با جهان هستي رابطه هماهنگ و تنگاتنگي وجود دارد كه از طريق تخیل ادبي اين شناخت و ارتباط برقرار ميگردد. جلوههاي بياني سخن ادبي نيزـ مانند نماد، استعاره، تمثيل، رويا و داستان و... ـ همگي صورتهاي مختلف معرفتي و انديشهزايي ادبيات به شمار ميآيند. در اين مقاله سعي شده تا ضمن بررسي آرا نظريهپردازان مهم ادبي جهان، مولفهها و مشخصههاي علمي و انديشهزايي ادبيات نيز مورد شناسايي و تبيين قرار گيرد.
در این مقاله نگارنده کوشیده است تا ذکر را از دیدگاه عرفان مورد مداقه قرار دهد و آن را از نظر عرفای نامدار تحلیل نماید برای این منظور نخست به تعریف مفهوم ذکر و جایگاه آن در معارف اسلامی، پیشینه تاریخی اصطلاح ذکر و سپس به توصیف جهانبینی عرفای نامدار این عرصه پرداخته و در پی آن منظور از ذکر، اصول نظری و قضایای بنیادین و آداب آن را مورد تبیین قرار داده است.
آناهيتا (ناهيد) ايزدبانوي ايراني و رب النوع آبهاي زميني و آسماني، مظهر پاكدامني و بيآلايشي است. در بعدي ديگر، ناهيد را در قالب شخصيتي هوسباز ميبينيم كه با اغواگري، حتي فرشتگان را نيز ميفريبد. در واقع ناهيد داراي شخصيتي دوگانه است، در وجهي مظهر قدس و در وجهي ديگر جلوه هوس. آيا بايد آناهيتا را با الهگان هوسباز يوناني و سامي مقايسه کرد و در يك رديف قرار داد يا ناهيد هوسباز را از اناهيتاي پاک مجزا فرض کرد؟
توبه اولين مقام سير و سلوک و از اصطلاحات عرفاني است که به صورت ترکيب «توبهکردن بر دست ...» در گذر زمان کارکردها و معاني متفاوتي يافته و از دربار پادشاهان تا جامعه دينداران و حکومتيان و حتي در ادبيات مغانه و قلندري بازتاب گوناگوني را به نمايش گذاشته است. توبه، دو وجه دروني و بيروني دارد. در وجه دروني، شخص توبه کار از خطايي که مرتکب شده در پيشگاه پروردگار استغفار ميکند و از عمل خويش پشيمان است و پروردگار نيز توفيق توبه را شامل حال بنده خطاکار ميکند. اما وجه بيروني، صورت نموديافته و انفعالي وجه دروني است. در اين وجه، توبه کار براي احياي حيثيت و ترميم هويت اجتماعي خويش، در عمل به توبه خود با مراجعه به شخصيتي مقبول رسميت ميبخشد و بر دست پير و ... توبه مينمايد. در اين مقاله وجه بيروني توبه با رويکردي به ترکيب «توبهکردن بر دست ...» بررسي و تحليل شده و بازتاب ترکيب يادشده از آيين تا تعبيرات کنايي در ميان متصوفه، جامعه دينداران، حکومتيان، ادبيات مغانه و ... نيز طبقهبندي و تحليل شده است. نيز به آيينهايي که با محوريت «بر دست کسي» شکل گرفتهاند، اشاره شده است.