از ديرباز به دليل مشترکات فرهنگي و زباني دو ملت تاريخي ايران و هند و بويژه از دوران حکومت اکبرشاه و اورنگ زيب و رواج زبان فاخر پارسي در شبه قاره و مسافرتهاي پيدرپي گويندگان و مورخان ايراني به آن سامان، آداب و رسوم مردم هند براي مردم ايران جاذبهاي شگفتانگيز داشته است. در اين مقاله، نگارنده بر آن است تا آن دسته از آداب و رسوم تاريخي ملت بزرگ شبه قاره را که در تاريخ و ادب معاصر ايران انعکاس داشته است، بروشني نشان دهد.
اسنادی از مشاعیر ادب معاصر ایران مجموعه ای است تحقیقی پیرامون اسناد علمی-اداری بیش از پنجاه تن از شاعران و ادیبان معاصر ایران. کسانی مانند: سید اشرف الدین گیلانی، ملک الشعرای بهار، عارف قزوینی، محمدعلی جمالزاده، بزرگ علوی، علی اکبر دهخدا، محمد قزوینی، مجتبی مینوی، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، و بسیار کسان دیگر. نگاهی اجمالی به کتاب نشان می دهد که اولا اسناد کسانی مورد بررسی قرار گرفته که همگی از پایه گذاران ادبیات معاصر ایران به ویژه در زمینه های شعر، داستان، نمایش نامه، نقد، ... به شمار می روند و ثانیا این اسناد به یک دوره یکصد ساله تعلق دارد که از مشروطه آغاز و به زمان حال ختم شده است.
از زمانی که انسان تمدن خود را آغاز نهاد و نوشتن آموخت و خواست که از گذشته خود مطلع باشد و آیندگان را از حال خود و گذشتگان خویش باخبر سازد، به نگارش سرگذشت طولانی بشریت و نمایاندن تمدنهای بشری پرداخت، این اصل را احساس کرد که نیاز به مشخص کردن زمان وقایع و حوادث بر تمام مسائل برتری دارد... در بخشی از این کتاب گفتارهای ما اختصاص دارد به بیان و توضیح چگونگی آشنایی انسان به این قبیل قضایا و حل مسائل مربوط به آن و کشف رموز طبیعت و استفاده از آنها جهت اختراع تقویم. در بخشی دیگر از این کتاب گفتار ما در خصوص تقویمهایی است که به این منظور از قدیم الایام در عرصه گیتی در میان و اقوام و صاحبان ادیان پیدا شده اند و بیان خصوصیات فرهنگی و جنبه های دینی و قومی آنها منظور نظر می باشد. در بخشی دیگر از کتاب از اصول و قواعد استخراج تقویمها سخن رفته است، این امر اگرچه به طور اجمال و به صورت اختصار بیان شده است ولی خالی از فایده نخواهد بود زیرا کتابها و آثاری که از اصول استخراج تقویمها سخن می گویند متاسفانه هنوز در قفسه های کتابخانه ها خاک می خورند کمی آشنایان به علم نجوم و بی توجهی که از زمانهای قبل به این علم شده است علاقمندان را مایوس ساخته و تلاش آنان به جایی نمی رسد ....
اخیراً کتابی زیر عنوان املا، نشانهگذاری و ویرایش، نوشته دکتر خسرو فرشیدورد، استاد قدیمی و نامبردار دانشگاه تهران به وسیله انتشارات صفی علیشاه منتشر شده است. با مروری بر این کتاب کمحجم، لیکن پرمحتوا دریافتم که هنوز در این اقلیم کسانی هستند که از سردرد و اخلاص، به زبان فارسی و فرهنگ دیرپای این سرزمین میاندیشند و با تکیه بر رسمالخط فارسی براساس زبانشناسی و دستور جدید، بر پرکردن خلاءها و از میان بردن خطرهایی که متوجه خط و زبان فارسی است همت میگمارند.
گندم و نان و متعلقات آنها در ادب فارسی و فرهنگ ایرانی و اسلامی بازتابی بس گسترده و شگرف دارد. این دو موهبت الهی قوت غالب آدمی و مایه زندگی و آرامش اوست. قداست و حرمت این دانه بهشتی، همچون آب که مایه حیات هر موجود است، در نزد همه جهانیان با ابدیت پیوندی جدایی ناپذیر دارد. همه ادیان به آن به دیده حرمت نگریستهاند و از آن به عنوان یک پدیده فرخنده یاد کردهاند. در تعالیم اسلامی و حدود الهی و قرآن کریم هم جایگاهی ویژه دارد. در نسکهای اوستا، زبور داوود، اسفار تورات (عهد عتیق) و آیات انجیل نکات و اشارات و امثال و شواهد زیبا در این مقوله میتوان یافت. اما بازتاب گندم و نان در ادب فارسی حسی فراگیر و جامعالاطراف دارد و گمان نمیرود که در هیچ فرهنگی همچون فرهنگ و ادب ایرانی بدین بالندگی و گستردگی از آن یاد شده باشد.