ادبيات فارسي به شکلي انکارناپذير، با حکايتهاي اخلاقي گره خورده است. در اين ميان، برخي پديدآورندگان آثار منثور براي رهايي از قيد گرايشهاي شعري، به ابداع روشهاي بياني و هنري خلاقهاي روي آوردهاند که ساخت بيان آنها را نه تنها در برابر شعر که در برابر ساير آثار مشابه، متمايز ميسازد. کتاب کليله و دمنه انشاي نصراله منشي، نمونهاي بارز از اين گونه هنرورزيها به شمار ميرود. در اين کتاب، افزون بر بهرهمندي از تمام جذابيتهاي نثر فني و مصنوع فارسي، جلوهاي ابتکاري از هنر روايتپردازي نيز به کار گرفته شده که آن را در نوع خود، يگانه ساخته است. چنان که در برخي داستانهاي اين کتاب، با بهرهمندي از صنعت تصويرگري (Imagery)، فضاسازي و ضرباهنگ قصه به گونهاي پرداخته ميشود که با شخصيت و منش قهرمان و يا ساير اشخاص درگير در داستان، هماهنگ است. نوشتار حاضر بر آن است که با تحليل و بررسي داستان «کبک نجير و خرگوش و گربه روزهدار» (باب هشتم، بوف و زاغ) و مقايسه آن با ساير گزارشهاي اين داستان، اين جلوهگري ويژه روايتپردازي را در کليله و دمنه انشاي نصراله منشي بازنمايي کند.
کَلیله و دِمنه نوشتهٔ ویشنا سرما کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به زبان پارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایتهای گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شدهاست. نام کتاب از دو شغال به نام «کلیله» و «دمنه» گرفته شده که قصههای کتاب از زبان آنها گفته شدهاست. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. اصل داستانهای آن در هند و در حدود سالهای ۵۰۰ تا ۱۰۰ پیش از میلاد به وقوع میپیوندند. مجتبی مینوی دربارهٔ این کتاب میگوید: کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعههای دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی میداشتند، میخواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان میآموختند. کلیله و دمنه در واقع تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهمترین آنها پنجه تنتره بهمعنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف بیدبا و بهدستور پادشاه هندی دبشلیم نوشته شدهاست. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر میدانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. صورت پهلوی این اثر هماکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفتهاست؛ اما ترجمهای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیکترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.
در تاریخ فرهنگ و تمدن بشر، کمتر کتابی است که چون مجموعه حکایات پندآمیز (کلیله و دمنه) شهرت و محبوبیت داشته باشد و سرگذشتش این چنین با حوادث و اتفاقات تاریخ آمیخته باشد. نام اصلی کتاب پنج حکایت (پنجا تنتره) بود اما در جهان اسلام بنام کلیله و دمنه معروف شد. ترجمه عربی این کتاب به سوی غرب رفت و اکنون ترجمه های گوناگون که در سراسر جهان متمدن پراکنده شده و میلیونها نفر کودک و پیر و جوان به خواندن آن می پردازند همه از این مادر زاده شده اند، در شرق جهان اسلامی در عصر درخشان فرهنگ و ادب ایرا ن دوران سامانیان رودکی نخستین شاعر بزرگ پارسی گوی کلیله و دمنه را به شعر پارسی برگرداند. بار دیگر در نیمه دوم قرن دهم هجری در هنگام پادشاهی اکبر امپراطور مغولی هند بر پایه همان ترجمه های فارسی کلیله و دمنه کتاب عیار دانش تکوین یافت و سپس در اواخر همین قرن به فرمان اکبر، مصطفی خالقداد عباسی، که سانسکریت میدانست و قبلا چند کتاب از این زبان به فارسی ترجمه کرده بود، مامور شد که متن سانسکریت پنچاکیانه را به فارسی برگرداند. فرمان امپراطور جامه عمل به خود پوشید و کار ترجمه در آغاز قرن یازدهم پایان یافت و اکنون نسخه منحصر به فرد این ترجمه که علاوه بر اصالت چندین حکایت بیشتر از مجموعه نخستین دارد در موزه ملی دهلی نو نگهداری میشود....
این کتاب فرهنگی است که میتواند موقعیت جانوران را در شعر و ادب و فرهنگ فارسی یکجا تکمیل و عرضه کند. مدخلها در این فرهنگ به ترتیب الفبایی تنظیم شده است. ذیل هر مدخل پنج تقسیمبندی کلی قرار دارد که به این ترتیب است: متنهای قبل از اسلام، معارف و متون اسلامی، قصص و داستانها، زیباییشناسی و آرایههای ادبی و جلوههای گوناگون خارج از مباحث چهارگانه. در تدوین این نوشتار ابتدا برای فراهم آوردن «ریشه واژگانی» به بیشتر فرهنگهای واژهای پیش از اسلام مراجعه شده و سپس متون اوستایی و متون پهلوی و نیز کتب شرح و توضیح و تفسیر این متون بررسی شدهاند.
این کتاب فرهنگی است که میتواند موقعیت جانوران را در شعر و ادب و فرهنگ فارسی یکجا تکمیل و عرضه کند. مدخلها در این فرهنگ به ترتیب الفبایی تنظیم شده است. ذیل هر مدخل پنج تقسیمبندی کلی قرار دارد که به این ترتیب است: متنهای قبل از اسلام، معارف و متون اسلامی، قصص و داستانها، زیباییشناسی و آرایههای ادبی و جلوههای گوناگون خارج از مباحث چهارگانه. در تدوین این نوشتار ابتدا برای فراهم آوردن «ریشه واژگانی» به بیشتر فرهنگهای واژهای پیش از اسلام مراجعه شده و سپس متون اوستایی و متون پهلوی و نیز کتب شرح و توضیح و تفسیر این متون بررسی شدهاند.