مرگ بزرگ‌ترين رويداد زندگي هر انساني است و هميشه ذهن و انديشه آدميان را به خود مشغول مي‌دارد. در ادبيات مکتوب ديني و غير ديني ايران قبل و بعد از اسلام، بيشترين جست و جوها و دل مشغولي‌هاي نويسندگان و شاعران و عالمان، در اين خلاصه مي‌شود تا راهي براي فرار از مرگ يا چيرگي بر هول و هراس ناشي از آن بيابند. اگر از ادبيات باستاني ايران و نخستين اسطوره‌ها و حماسه‌هاي آن دوران بگذريم، در آثار ادبي منثور و منظوم فارسي بعد از اسلام، که نخستين آثارش از ميانه قرن سوم بر جاي مانده است، جا به جا، شاهد چنين دغدغه تاريخي هستيم. با کمي اغماض، تلاش‌هاي شاعران و نويسندگان ايران بعد از اسلام براي غلبه بر مرگ يا كاهش دغدغه ناشي از آن را مي‌توان در سه شيوه يا در سه انديشه منحصر و محدود کرد: نخست كساني که آن را ستوده‌اند و به گرمي از آن استقبال کردند. مولانا جلال‌الدين محمد بلخي، بزرگ‌ترين نماينده اين گروه به شمار مي‌آيد. دوم، دسته‌اي که با نفرت و کراهت به مرگ نگريستند و براي غلبه بر آن، به خوشباشي و اغتنام فرصت روي آورده، کوشيده‌اند، با اين کار، از هول و هراس ناشي از مرگ بكاهند. خيام را بايد پيشرو و نماينده کامل اين دسته به حساب آورد. سوم، گروهي که واقع‌گرايانه به آن نگريسته، مرگ و زندگي را چونان دو روي يک سکه ديده و كوشيده‌اند، ضمن بهره‌بردن از نعمات اين جهان و خدمت به جامعه انساني، توشه و زاد راه زندگي دو جهان را در دوره زندگاني خويش فراهم آورند. اينان نه زندگي را فداي مرگ کردند و نه مرگ را فداي زندگاني. سعدي شيرازي بزرگ‌ترين نماينده اين دسته به حساب مي‌آيد.

منابع مشابه بیشتر ...

655b63dfbae17.jpg

بوستان سعدی

مصلح‌الدین سعدی شیرازی

بوستان، همتای جاودانه‌ی گلستان، با این تفاوت که منظوم است. این منظومه‌ی چهارهزار بیتی همانند گلستان داستان به داستان و مواعظ شیرینی در آغاز یا انجام هر داستان در آن آمده است. وزن این منظومه، همانند شاهنامه‌ی فردوسی (بحرمتقارب) است. این اثر درخشان هم‌مانند گلستان مخاطب عام و خاص دارد و مطبوع هر طبعی است، و بیش از هفتصد سال است که در اقلیم فارسی زبان (علاوه بر ایران، شبه قاره‌ی هند، افغانستان و آسیای میانه به ویژه سمرقند و بخارا و تاجیکستان) در مکتب‌خانه‌ها و سپس در عصر جدید در آموزشگاه‌ها و مدارس عالی و دانشکده‌ها کتاب درسی آموزشی است و مهمترین درسی که می‌دهد درس زندگی است. بوستان مشتمل بر 10 باب است : 1. در عدل و تدبیر و رای 2. در احسان 3. در عشق و مستی و شور 4. در تواضع 5. در رضا 6. در قناعت 7. در عالم تربیت 8. در شکر بر عافیت 9. در توبه و راه صواب 10 .در مناجات و ختم کتاب.

64e9e7169597e.jpg

دو رساله در فلسفه اسلامی‌: تجدد امثال و حرکت جوهری‌، جبر و اختیار از دیدگاه مولوی‌

جلال الدین همایی

در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57ad88d5f0d48.PNG

مباني آموزش و پرورش در شاهنامه

مرتضی فلاح

تربيت و پرورش کودکان در شاهنامه به عنوان سند ديرپاي فرهنگ ايراني، جايگاه خاصي را به خود اختصاص داده است. برابر روايت شاهنامه، کودکان را پس از تولد، طي مراسمي نامگذاري مي‌کردند. اين نامگذاري بر اساس ويژگي‌هاي ظاهري و يا حسب و نسب صورت مي‌گرفت. سپس کودکان را به دايه يا دايگاني مي‌دادند تا شير دهند. پس از بازگرفتن از شير، آنان را به فرهنگيان مي‌سپردند تا مباني فرهنگ و اخلاق و دين و آيين و مدنيت را به آنان بياموزانند. آن گاه فرزندان را به دبيران و آموزگاران وا مي‌گذاشتند تا دبيري را نيک فرا گيرند و بر اين هنر تسلط يابند. در اين نوشته تا آنجا که گنجايش مقاله اجازه دهد به نمونه‌هايي از اشعار فردوسي، که نشانگر مراحل آموزش و پرورش درگذشته ايران بوده است، اشاره مي‌شود.

مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی
مقاله
5614baaf4942f.PNG

موسیقی در شعر مولانا

مرتضی فلاح

در میان هنرهای والایی که انسان‌ها تاکنون بدان دسته یافته‌اند هیچ هنری چون موسیقی نتوانسته است که با آهنگ حیات و ضربان زندگی انسان پیوندی راستین برقرار کند. آهنگ موسیقی از ژرفای روح و روان انسان ریشه می‌گیرد و رگ و جان را به جنبش و ارتعاش وا می‌دارد. شیفتگی مولوی به موسیقی در جای‌جای دیوان شمس و مثنوی بازتابی نظرگیر و خیره‌کننده دارد. مولوی گرچه نخستین شاعر و عارفی نیست که از موسیقی برای بیان عشق و شیدایی بهره برده است، اما بی‌شک بزرگ‌ترین شاعر و عارف ایران است که از آن برای تصفیه درون و بریدن از ماسوی‌الله و رسیدن به غایت مطلوب معنوی بهره‌مند شده است. جلال‌الدین محمد، موسیقی را پیک عالم غیب به شمار می‌آورد. همان نغمه و نوای بهشتی که انسان پیش از آمدن در این جهان خاکی با آن انس و الفت داشته و اکنون که ناچار به زیستن در این خراب آباد شده است، با شنیدن آن نغمه‌ها و زیر و بم نواها، می‌تواند دوباره آن را فریاد آورد. مولوی در اشعار خود به خصوص دیوان کبیر سرچشمه اصلی عش و شیدایی و احساس و حتی مسلک و آیین را موسیقی و سماع صوفیانه به حساب می‌آورد. در این مقاله به نمونه‌هایی از اشعار مولانا که دلالت بر شیفتگی این عارف بزرگ به موسیقی دارد، اشاره خواهیم کرد.

هنر/مطالعات عمومی مشاهیر ادبیات فارسی/مولوی/پژوهش درباره مولوی
مقاله