تربيت و پرورش کودکان در شاهنامه به عنوان سند ديرپاي فرهنگ ايراني، جايگاه خاصي را به خود اختصاص داده است. برابر روايت شاهنامه، کودکان را پس از تولد، طي مراسمي نامگذاري مي‌کردند. اين نامگذاري بر اساس ويژگي‌هاي ظاهري و يا حسب و نسب صورت مي‌گرفت. سپس کودکان را به دايه يا دايگاني مي‌دادند تا شير دهند. پس از بازگرفتن از شير، آنان را به فرهنگيان مي‌سپردند تا مباني فرهنگ و اخلاق و دين و آيين و مدنيت را به آنان بياموزانند. آن گاه فرزندان را به دبيران و آموزگاران وا مي‌گذاشتند تا دبيري را نيک فرا گيرند و بر اين هنر تسلط يابند. در اين نوشته تا آنجا که گنجايش مقاله اجازه دهد به نمونه‌هايي از اشعار فردوسي، که نشانگر مراحل آموزش و پرورش درگذشته ايران بوده است، اشاره مي‌شود.

منابع مشابه بیشتر ...

65a2913487803.jpg

کتاب شاهنامه فردوسی: نثر: اساطیر - جلد اول (از پادشاهی کیومرث تا پایان کار فریدون)

علی شاهری

این مجموعه شامل تمام شاهنامه است که برای راحتی خوانندگان جوان که به تاریخ و تمدن کشور خود علاقه دارند و می خواهند با شاهنامه آشنا شوند، به نثر ساده برگردانده شده و در سه بخش شامل: 1. بخش اساطیر 2. بخش پهلوانی 3. بخش تاریخی تنظیم شده است. بخش اساطیر از پادشاهی کیومرث شروع شده و تا مرگ فریدون ادامه دارد. بخش پهلوانی از پادشاهی منوچهر و ظهور خاندان سام شروع می شود و تا مرگ رستم و فرزندش فرامرز ادامه دارد و بخش تاریخی که با پادشاهی بهمن فرزند اسفندیار شروع شده تا مرگ یزدگرد و تسلط عربها بر ایران ادامه می یابد.

65772db43954d.jpg

حماسه رستم و سهراب

منصور رستگار فسایی

رستم و سهراب یکی از داستان‌های غم انگیز شاهنامه است و داستان مرگ سهراب جوان را به تصویر می‌کشد که بر اثر جنگ با رستم، به دست پدر کشته می‌شود. سهراب پهلوان افسانه‌ای در شاهنامه است که پدرش رستم و مادرش تهمینه دختر شاه سمنگان است. سهراب با سپاه تورانیان به نبرد ایران آمد و در جنگی تن‌به‌تن با رستم کشته شد، درحالی‌که همدیگر را نمی‌شناختند. تراژدی رستم و سهراب، تراژدی بی‌خبری است. کتاب حاضر شامل این عناوین است: فصل اول: حماسه ها، ساختار حماسه، خصوصیات عمده شعر حماسی فصل دوم: مختصات شاهنامه، دوره اساطیری، دوره پهلوانی، دوره تاریخی، حماسه سرایی پس از فردوسی فصل سوم: اسطوره چیست؟ حماسه و تراژدی، حماسه ها و اساطیر بابلی و سومری، حماسه گیل گمش، مهابهاراتا (حماسه ای از هند)، رامایانا، هومر و ایلیاد و اودیسه، انه اید (حماسه ای از روم)، دیگر حماسه های اروپایی، اعراب و حماسه فصل چهارم: سه دیدگاه بر حماسه رستم و سهراب، 1.دیدگاه استاد منوچهر مرتضوی، 2.دیدگاه استاد زرین کوب، 3.دیدگاه استاد مینوی، متن داستان رستم و سهراب.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

56ac66aca19ca.PNG

سه نگاه به مرگ در ادبيات فارسي

مرتضی فلاح

مرگ بزرگ‌ترين رويداد زندگي هر انساني است و هميشه ذهن و انديشه آدميان را به خود مشغول مي‌دارد. در ادبيات مکتوب ديني و غير ديني ايران قبل و بعد از اسلام، بيشترين جست و جوها و دل مشغولي‌هاي نويسندگان و شاعران و عالمان، در اين خلاصه مي‌شود تا راهي براي فرار از مرگ يا چيرگي بر هول و هراس ناشي از آن بيابند. اگر از ادبيات باستاني ايران و نخستين اسطوره‌ها و حماسه‌هاي آن دوران بگذريم، در آثار ادبي منثور و منظوم فارسي بعد از اسلام، که نخستين آثارش از ميانه قرن سوم بر جاي مانده است، جا به جا، شاهد چنين دغدغه تاريخي هستيم. با کمي اغماض، تلاش‌هاي شاعران و نويسندگان ايران بعد از اسلام براي غلبه بر مرگ يا كاهش دغدغه ناشي از آن را مي‌توان در سه شيوه يا در سه انديشه منحصر و محدود کرد: نخست كساني که آن را ستوده‌اند و به گرمي از آن استقبال کردند. مولانا جلال‌الدين محمد بلخي، بزرگ‌ترين نماينده اين گروه به شمار مي‌آيد. دوم، دسته‌اي که با نفرت و کراهت به مرگ نگريستند و براي غلبه بر آن، به خوشباشي و اغتنام فرصت روي آورده، کوشيده‌اند، با اين کار، از هول و هراس ناشي از مرگ بكاهند. خيام را بايد پيشرو و نماينده کامل اين دسته به حساب آورد. سوم، گروهي که واقع‌گرايانه به آن نگريسته، مرگ و زندگي را چونان دو روي يک سکه ديده و كوشيده‌اند، ضمن بهره‌بردن از نعمات اين جهان و خدمت به جامعه انساني، توشه و زاد راه زندگي دو جهان را در دوره زندگاني خويش فراهم آورند. اينان نه زندگي را فداي مرگ کردند و نه مرگ را فداي زندگاني. سعدي شيرازي بزرگ‌ترين نماينده اين دسته به حساب مي‌آيد.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی
مقاله
5614baaf4942f.PNG

موسیقی در شعر مولانا

مرتضی فلاح

در میان هنرهای والایی که انسان‌ها تاکنون بدان دسته یافته‌اند هیچ هنری چون موسیقی نتوانسته است که با آهنگ حیات و ضربان زندگی انسان پیوندی راستین برقرار کند. آهنگ موسیقی از ژرفای روح و روان انسان ریشه می‌گیرد و رگ و جان را به جنبش و ارتعاش وا می‌دارد. شیفتگی مولوی به موسیقی در جای‌جای دیوان شمس و مثنوی بازتابی نظرگیر و خیره‌کننده دارد. مولوی گرچه نخستین شاعر و عارفی نیست که از موسیقی برای بیان عشق و شیدایی بهره برده است، اما بی‌شک بزرگ‌ترین شاعر و عارف ایران است که از آن برای تصفیه درون و بریدن از ماسوی‌الله و رسیدن به غایت مطلوب معنوی بهره‌مند شده است. جلال‌الدین محمد، موسیقی را پیک عالم غیب به شمار می‌آورد. همان نغمه و نوای بهشتی که انسان پیش از آمدن در این جهان خاکی با آن انس و الفت داشته و اکنون که ناچار به زیستن در این خراب آباد شده است، با شنیدن آن نغمه‌ها و زیر و بم نواها، می‌تواند دوباره آن را فریاد آورد. مولوی در اشعار خود به خصوص دیوان کبیر سرچشمه اصلی عش و شیدایی و احساس و حتی مسلک و آیین را موسیقی و سماع صوفیانه به حساب می‌آورد. در این مقاله به نمونه‌هایی از اشعار مولانا که دلالت بر شیفتگی این عارف بزرگ به موسیقی دارد، اشاره خواهیم کرد.

هنر/مطالعات عمومی مشاهیر ادبیات فارسی/مولوی/پژوهش درباره مولوی
مقاله