دکتر علیرضا مظفری استاد دانشگاه ارومیه، در این کتاب به تحقیق درباره زیبایی شناسی صور خیال شعر حافظ پرداخته است. وی در مقدمه آورده که مباحث ناتمام «صور خیال در شعر فارسی» دکتر شفیع کدکنی را دنبال کرده و کتاب خود را بر آن اساس تألیف نموده است. در این کتاب مباحثی چون: خیال و تصویر سازی، تشبیه، استعاره، تشخیص، کنایه، ایهام، مبالغه، حسامیزی، عنصر رنگ، تصاویر پارادوکسی، ابهام، طنز، باورستیزی، اصوات انعکاسی یا عاطفی، وزن و اساطیر در شعر حافظ و ادب فارسی بررسی شده است. این کتاب در سال 1381 توسط انتشارات دانشگاه ارومیه به طبع رسید.
این مجموعه شامل تمام شاهنامه است که برای راحتی خوانندگان جوان که به تاریخ و تمدن کشور خود علاقه دارند و می خواهند با شاهنامه آشنا شوند، به نثر ساده برگردانده شده و در سه بخش شامل: 1. بخش اساطیر 2. بخش پهلوانی 3. بخش تاریخی تنظیم شده است. بخش اساطیر از پادشاهی کیومرث شروع شده و تا مرگ فریدون ادامه دارد. بخش پهلوانی از پادشاهی منوچهر و ظهور خاندان سام شروع می شود و تا مرگ رستم و فرزندش فرامرز ادامه دارد و بخش تاریخی که با پادشاهی بهمن فرزند اسفندیار شروع شده تا مرگ یزدگرد و تسلط عربها بر ایران ادامه می یابد.
نویسنده قبل از ورود در متون تفسیری، اسطوره و شناخت و جایگاه تصویرها و نمادگرایی و جایگاه اسطوره در قرآن را بررسی میکند .وی در فصل اول، علم حضوری و علم حصولی و نسبت آنها را با اسطوره ارزیابی مینماید .در فصل دوم، سیر نزولی عالم و رویا و خیال و کهانت را تبیین میکند .در فصل سوم کتاب، رمز و نماد و سمبل و نشانه و تمثیل و مجاز و استعاره، مرزبندی و تفکیک میشود .نویسنده پس از ذکر این مقدمات نمادهای دایره، مربع، مثلث، شاه و شاهزاده، آب، پرندگان، ارقام، اژدها و ماندالا، و درختان را تاویل میکند . فصل چهارم کتاب به قرآن و متنو تفسیری اختصاص دارد .در این فصل واژه اسطوره در یک یک آیات، بررسی و بعضا با متنو تفسیری مقابله و موازنه میگردد .نویسنده در پایان کتاب، نگرش اسطورهای را با توجه به روضه الجنان ابوالفتوح رازی و قصص القرآن سورآبادی و تفسیر طبری و کشف الاسرار میبدی ریشهیابی و نقادی میکند .
گلستان سعدي چونان ستارهاي در آسمان ادبيات فارسي ميدرخشد و فروغش چشمها را جاودانه خيره خواهد ساخت و چه بسا، چيره دستان پهنه سخن، از زيباييها و جاذبههاي آن سخن راندهاند. به جرات ميتوان گفت نخستين كسي كه توانست در نثرنويسي، سادگي را با صنعتگري درآميزد و از هريك به اندازه لازم سود برد و به راه افراط و تفريط نرود، شيخ اجل سعدي است. با وجود تقليد عده زيادي از نويسندگان و اديبان بزرگ واستادان نظم و نثر از گلستان و شيوه نگارش آن هيچ كس نتوانست در اين كار توفيق چنداني يابد و آنچه به تقليد از گلستان نوشته شده، هيچ يك قابليت آن را نيز نيافت كه از نظر ارزش ادبي، بيفاصله بعد ازگلستان قرار گيرد، تا چه رسد به آن كه از گلستان درگذرد. چرا كه نگاه به آثار تقليدي ازگلستان، نشان ميدهد كه توجه مقلدان بيشتر به ظاهر كتاب و طرز تنظيم و حتي نامگذاري آن معطوف بوده است و هيچ يك ازآنان نخواسته يا نتوانستهاند روح زبان سعدي را درك كنند و هنري را كه زبان وي را چنين زنده و پر احساس و كهنهنشدني ساخته است بشناسند. در اين ميان بهارستان جامي نيز چنين وضعي دارد و بررسي هر دو اثر از لحاظ محتوايي و سبكي و بلاغي در اين مقاله نشانگر اين است كه بهارستان با گلستان قابل مقايسه نيست و فقط تقليد گونهاي است از اثر جاودان شيخ سعدي.
اندیشیدن به نحوه خلقت انسان و جهان از سؤالهای بنیادین ذهن بشری است. انسانها از ایام قدیم تا به امروز همیشه به فکر پیدا کردن جوابی قانعکننده برای این سؤال بودهاند. در فلسفه یونانی و به تأسی از آن در فلسفه ایرانی، سعی شده که با تمایز بین وجود و ماهیت به این سؤال جواب داده شود. در فلسفه مشاء، اشراق و ملاصدرا به تبیین وجود و ماهیت پرداخته شده و هر کدام دیدگاههای خاص خودشان را در این مورد ارائه کردهاند. در عرفان ایرانی با تأثیرپذیری از فلسفه، هستیشناسی عرفانی ویژهای بنیان نهاده شده است که تا حدودی به عقاید فلسفی مشائیان، اشراقیان و حکمت متعالیه شبیه است. حکیم سنایی غزنوی در حدیقه، جابهجا، هنگام بحث کردن در مورد موضوعات مختلفی چون: آفرینش و خلقت عالم، عدم، وصف عقل و نفس کلی، صورت و ماده و ... مبانی فلسفی هستیشناختی خودش را بیـان کرده است. نظرهای وی گاهی با عقاید اهل مشاء، نوافلاطونیان و اخوانالصفا نزدیکی دارد. از همین جهت، میتوان گفت که در میان عارفان، لقب «حکیم» برای سنایی برازنده و درست است. این تحقیق، با بررسی نظرات هستیشناسی سنایی در حدیقه درصدد بازنمودن ابعاد فلسفی شخصیت او برآمده است.