يکي از شخصيت‌هاي ممتاز سروده‌هاي عارفانه متمايل به انديشه‌هاي ملامتي، «پير مغان» است. اين شخصيت شعري که معمولا به عنوان آلترناتيوي در برابر پيران خانقاهي ظهور و بروز مي‌کند، در دوره‌اي از تاريخ ادبيات منظوم فارسي اثرگذارترين نماد در شکل‌گيري و نضج «سروده‌هاي رندانه» بوده است. در شرح سروده‌هاي اين گروه از شاعران بويژه حافظ تعابير مختلفي از «پير مغان» ارائه شده است؛ فارغ از بررسي و تحليل آن تعابير، بر اساس نخستين نمونه‌هاي شعري متضمن اين نمادپردازي، «شراب ديرسال مغ ساخته» از آن اراده شده است و مطابق الگوي تبديل «هوم» به عابدي صاحب شخصيتي انساني، «پير مغان» به مفهوم شراب نيز در دگرديسي‌هاي سپسين صاحب شخصيتي انساني با گرايش‌هاي خاص عقيدتي و رفتاري شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

5a2dafd54921c.png

طریق عشق؛ شرح غزلیاتی چند از حافظ

بدیع الزمان فروزانفر

شرح غزلیاتی از حافظ که تقریرات استاد بدیع‌الزمان فروزانفر در دانش‌سرای عالی و دانشکده ادبیات در سال 1319 شمسی است و تحریر دکتر حسین بحرالعلومی، قسمت اول در مجله یغما سال بیست‌وسوم (1349) و سال بیست‌وچهارم (1350) انتشار یافت. سپس در مجموعه مقالات و اشعار استاد که به کوشش عنایت‌الله مجیدی در سال 1351 منتشر شد. این رساله شرح دو غزل خواجه است: 452 و 481 چاپ قزوینی و 443 و 472 خانلری. غزل اول در این شرح پانزده بیت و در قزوینی و خانلری چهارده بیت است و غزل دوم در قزوینی و خانلری هشت بیت و اینجا هفت بیت است. قسمت دوم در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران سال بیست‌ودوم که به یاد استاد انتشار یافته و شامل غزل 218 قزوینی و 212 چاپ خانلری است.

58b12b81a40cd.PNG

حافظ از دو نگاه: رمانتیسم گوته و تعالی‌گرایی امرسن

زهره تائبی نقندری

گوته، اندیشمند و شاعر آلمانی و امرسن، شاعر ـ فیلسوف امریکایی، از جمله شاعرانی هستند که نه تنها در ادبیات ملی کشورشان، بلکه در ادبیات جهان نیز بسیار تأثیر کرده‌اند. وجوه مشابه فراوانی در نگرش و اندیشه‌های این دو شاعر به چشم می‌خورد که از مهم‌ترین آنها علاقه‌مندی هر دو شاعر به حافظ و معرفی وی به ملت‌های خود است. پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی تأثیر‌پذیری گوته و امرسن از حافظ، تلاش هدفمندی را که این دو شاعر برای ایجاد اقبال ادبی حافظ در ادب غرب انجام داده‌اند و چگونگی استقبال از شعر و اندیشه حافظ در ادبیات آلمان و امریکا را، براساس دیدگاه یکی از صاحب‌نظران ادبیات تطبیقی به نام پراور، بررسی می‌کند. در این پژوهش، ابتدا چگونگی آشنایی گوته با حافظ و بررسی عوامل مؤثر در ایجاد شیفتگی او نسبت به این شاعر ایرانی ارائه خواهد شد. پس از آن چگونگی آشنایی امرسن با حافظ و نهایتاً تفاوت دیدگاه‌های گوته و امرسن نسبت به شناخت و پذیرش حافظ در ادبیات غرب بررسی می‌شود. انگیزه اصلی گوته در تقلید از حافظ یافتن طرحی برای عاشقانه سرودن بود، در حالی که امرسن در جست‌وجوی یافتن اندیشه‌ای بود که علاوه بر ستایش زیبایی و آرامش، جوابگوی روح آزادی‌خواهی و استقلال فردی و هویت ملی جامعه معاصرش نیز باشد و به همین دلیل، شعر حافظ را، هماهنگ با فرهنگ و ملیت خود، به امریکائیان معرفی کرد. حاصل تلاش این دو، موجب اقبال یافتن حافظ، در مسند اندیشه جهانی، در فرهنگ و ادب غرب شد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58030de21d116.PNG

بررسي و مقايسه محتوايي و بلاغي بهارستان جامي با گلستان سعدي

علیرضا مظفری

گلستان سعدي چونان ستاره‌اي در آسمان ادبيات فارسي مي‌درخشد و فروغش چشم‌ها را جاودانه خيره خواهد ساخت و چه بسا، چيره دستان پهنه سخن، از زيبايي‌ها و جاذبه‌هاي آن سخن رانده‌اند. به جرات مي‌توان گفت نخستين كسي كه توانست در نثرنويسي، سادگي را با صنعتگري درآميزد و از هريك به اندازه لازم سود برد و به راه افراط و تفريط نرود، شيخ اجل سعدي است. با وجود تقليد عده زيادي از نويسندگان و اديبان بزرگ واستادان نظم و نثر از گلستان و شيوه نگارش آن هيچ كس نتوانست در اين كار توفيق چنداني يابد و آنچه به تقليد از گلستان نوشته شده، هيچ يك قابليت آن را نيز نيافت كه از نظر ارزش ادبي، بي‌فاصله بعد ازگلستان قرار گيرد، تا چه رسد به آن كه از گلستان درگذرد. چرا كه نگاه به آثار تقليدي ازگلستان، نشان مي‌دهد كه توجه مقلدان بيشتر به ظاهر كتاب و طرز تنظيم و حتي نامگذاري آن معطوف بوده است و هيچ يك ازآنان نخواسته يا نتوانسته‌اند روح زبان سعدي را درك كنند و هنري را كه زبان وي را چنين زنده و پر احساس و كهنه‌نشدني ساخته است بشناسند. در اين ميان بهارستان جامي نيز چنين وضعي دارد و بررسي هر دو اثر از لحاظ محتوايي و سبكي و بلاغي در اين مقاله نشانگر اين است كه بهارستان با گلستان قابل مقايسه نيست و فقط تقليد گونه‌اي است از اثر جاودان شيخ سعدي.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی) پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران مشاهیر ادبیات فارسی/سعدی/پژوهش درباره سعدی
مقاله
57d8f4c5be6b4.PNG

بررسی مبانی فلسفی ـ عرفانی هستی‌شناسی سنایی در حدیقه

علیرضا مظفری

اندیشیدن به نحوه خلقت انسان و جهان از سؤال‌های بنیادین ذهن بشری است. انسان‌ها از ایام قدیم تا به امروز همیشه به فکر پیدا کردن جوابی قانع‌کننده برای این سؤال بوده‌اند. در فلسفه یونانی و به تأسی از آن در فلسفه ایرانی، سعی شده که با تمایز بین وجود و ماهیت به این سؤال جواب داده شود. در فلسفه مشاء، اشراق و ملاصدرا به تبیین وجود و ماهیت پرداخته شده و هر کدام دیدگاه‌های خاص خودشان را در این مورد ارائه کرده‌اند. در عرفان ایرانی با تأثیرپذیری از فلسفه، هستی‌شناسی عرفانی ویژه‌ای بنیان نهاده شده است که تا حدودی به عقاید فلسفی مشائیان، اشراقیان و حکمت متعالیه شبیه است. حکیم سنایی غزنوی در حدیقه، جابه‌جا، هنگام بحث کردن در مورد موضوعات مختلفی چون: آفرینش و خلقت عالم، عدم، وصف عقل و نفس کلی، صورت و ماده و ... مبانی فلسفی هستی‌شناختی خودش را بیـان کرده است. نظرهای وی گاهی با عقاید اهل مشاء، نوافلاطونیان و اخوان‌الصفا نزدیکی دارد. از همین جهت، می‌توان گفت که در میان عارفان، لقب «حکیم» برای سنایی برازنده و درست است. این تحقیق، با بررسی نظرات هستی‌شناسی سنایی در حدیقه درصدد بازنمودن ابعاد فلسفی شخصیت او برآمده است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله