رویکرد بیش¬متنیت ژرار ژنت عبارت است از بررسی رابطه میان دو متن ادبی، به گونه¬¬ای که بیشمتن تفسیر پیشمتن نباشد. در این ساحت هر متن قابلیت مقایسه با متون مشابه را پیدا می¬کند؛ به طوری که افق جدیدی از پیوندهای ادبی - فرهنگی مختلف در اختیار خواننده قرار می¬دهد. در این مقاله کوشیده¬ایم ضمن نیمنگاهی به دیدگاه¬های مختلف نظریه¬پردازان بینامتنیت، به تشریح و توضیح ترامتنیت ژنتی بپردازیم و پس از آن با به کارگیری بخش بیش¬متنیت این دیدگاه، مشابهت¬های داستانی منظومه لیلی و مجنون و نمایشنامه سیرانودوبرژراک را ارائه دهیم.
نظامی گنجوی از جمله چند تن شاعری است که به فیض نازکخیالی و فراوان هنری در ردیف سخنگستران طراز اول ادب فارسی جای گرفته است. آشنایی با آثار و شیوه بیان و مشخصات هنر او، از فرایض مقدماتی کار کسانی است که میخواهند با ادبیات فارسی آشنا شوند و در این راه دشوار به جایی رسند. در این کتاب برای استفاده بهتر از اشعار او، داستان «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» او تلخیص شده است؛ البته به گونهای که طرح کلی و اساسی داستان محفوظ بماند.
یکی از مفاهیم بنیادی در مباحث نظری امروز که نه تنها در حوزه ادبیات بلکه در زمینههای فرهنگی نیز کاربردی وسیع دارد و یکی از ارکان مطالعات فرهنگی به کار میرود، بینامتنیت است. اگر در حوزه ادبیات بنا به گفته کارلوس فوثنتس نویسنده شهیر مکزیک هیچ نوشتهای نیست که از نوشتههای پیش از خود تاثیر نگرفته باشد در سایر حوزههای فرهنگ هم هیچ مفهومی نیست که بییاری سایر مفاهیم و یا متن دیگر به تفسیر و تاویل جهان بنشیند. البته منظور از متن، تنها متنهای فلسفی، ادبی یا هر نوع متن نوشتاری نیست، بلکه تمامی رفتارها و یا گفتارهایی هم که در هنر، علوم انسانی و علم اجتماعی کاربرد دارند، اعم از فرهنگ عامه، سینما، تبلیغات نوع لباس پوشیدن و غیره را هم شامل میشود.
خسرو و شيرين نظامي، بيشک، يکي از شاهکارهاي غنايي ادب ايران و جهان است. چنين اثر ژرفي در کنار التذاذ هنري حاصل از آن، توانايي آن را دارد که همواره مورد باز انديشي و تامل قرار گيرد تا بدين وسيله بتوان با ژرفانديشي و غور در ساختمان صوري، محتواي دروني، بلاغت حاکم بر بافت آن و ساير توانشهاي ساختاري نهفته در آن، موارد ارزشمندي را يافت. از آنجا که صورت و ساخت شعر به ترتيب در دو محور افقي و عمودي به طور همزمان گسترش مييابد در بررسي کمال شعري هر اثر بايد بتوان با اتکا به اصولي صورت و ساخت اثر را به طور مستقل و جدا مورد بررسي قرار داد. به همين دليل، محور کلي اين مقاله بررسي امکانات ساختاري و صوري نهفته در خسرو و شيرين نظامي است. بخش اول، تلاشي است در بررسي آن دسته از امکانات ساختاري که در محور عمودي شعر، خود را نشان ميدهد. بخش دوم، امکانات صوري را در چهار محور جدا مورد بررسي قرار ميدهد. درک اين دو دسته از تواناييها يقينا بيانگر اهميت چنين منظومهاي و اهميت بازانديشي در آن است.
از آنجا كه ادبيات پارسي از ديرباز بصورت مستقيم و غيرمستقيم تحت تاثير متون اسلامي و بخصوص احاديث و روايات بوده، نگارنده در اين مقاله سعي كرده است روند و چگونگي اين، تاثيرات را در شعر پارسي دوره آغازين مورد بررسي و تحليل قرار دهد و دلايل و شواهدي را مبني بر اينكه: نه تنها تقريبا تمام متون مهم ادبي دورههاي تاريخ ادب فارسي به شكلهاي گوناگون از اين مقوله مهم بهرهمند شده؛ بلكه بخش قابل توجهي از غنا و ارجمندي خود را از مفاهيم احاديث و روايات ديني كسب كردهاند. اين تاثيرات در دورههاي نخستين كه مقارن شكل گرفتن پارسي دري است؛ اندك ولي در دورههاي بعد فراوان و شگفتانگيز است.