تحقیق در مسائل فرهنگی و مواد مورد استفاده مردم و وجوه مختلف زندگی پارسیزبانان، که به یقین تأثیری مستقیم در متون ادبی همان مردمان داشته از نیازهای اساسی پژوهشهای ادبی است. یکی از مواد بسیار پرکاربرد زندگی اقوام ایرانی مادهای است به نام مشک. این ماده آنچنان نقش اساسیای در زندگی آنان داشته که در انواع مختلف کتابها ـ کتب ادبی، عجائبنامهها، کتب جغرافیایی، لغت و ... ـ میتوان نامی از آن دید و نیز در ادب پارسی و به ویژه ادبیات منظوم ما تأثیری گسترده داشته است. در این پژوهش به کاربردهای مختلف و بسیار گسترده مشک و انعکاس آن در ادب منظوم فارسی و در نتیجه شرح و روشنگری برخی سرودهها و ابیات و کنایات و استعارات و ... پرداخته شده است.
ایرانیان در گستره فرهنگ و دانش، سابقه ای طولانی دارند. آنان با تلاش های خستگی ناپذیر، گذشته درخشانی را آفریدند و در فرهنگ انسانی، نقش عمده ای ایفا کردند. وزش نسیم آزادی بخش اسلام بر ایران و تلاقی دو فرهنگ ایرانی و اسلامی مناسبات دین و فرهنگ را به همراه داشت و ثمرات میمون و مبارکی برای بشر به بار آورد. این فرهنگ ایرانی-اسلامی پویا، غنی و گسترده بود، به طوری که مرزهای جغرافیایی را درنوردیدند و در شمال آفریقا هند و حتی اروپا راه یافت. بررسی این مناسبات و چگونگی خدمات متقابل ایران و اسلام ازبایسته های پژوهشی روزگار ماست. از همین رو دبیرخانه "دین پژوهان" با دعوت از متفکران و اندیشوران، غوررسی در این موضوع را وجه همت خویش قرار داد و در سلسله مقاله هایی که اینک پیش روی شماست زوایای این مهم را کاوید...
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
با نگاهی به کتابهای پزشکی، عطرنامهها و عجایبنامهها ـ و هر متنی که در این موضوعات نگاشته شده است ـ به واژها و عبارت بسیاری برمیخوریم که یا به کلی از فرهنگها و لغتنامهها فوت شدهاند و یا معنای اصطلاحی آنها فراموش شده است. شافه/ شیاف ـ که موضوع این پژوهش است ـ یکی از این واژهها است. در این مقاله، جز این واژه، معنای دو واژه «دُقاق» و «جلال» نیز بررسی شده است. در آغاز به ناچار میباید توضیحی هر چند کوتاه در مورد مُشک و چیستی آن و چگونگی به دست آمدنش داده شود.
در ادب منظوم فارسی، مشک همواره مورد توجه سرایندگان بوده و این مهمان گرانبهای خاور دور، نقشی مهم در مضامین ادبیات فارسی داشته است. اما مشک با توجه به ویژگیها و خواص خود، ارتباطهایی با دیگر مواد داشته که این روابط موجب شده است تا سرایندگان ما ـ که معمولاً همگی علاوه بر اطلاعات ادبی، آگاهیهای پزشکی و نجومی و جغرافیایی فراوانی داشتهاندـ این موارد را در ابیاتشان با مشک همراه کنند و با این همراهی، اشارهای زیرکانه به آن روابط داشته باشند. دانستن آگاهیهایی که این سرایندگان نسبت به مشک داشتهاند، موجب فهم و درک بهتر مقصود آنها میشود. موادی که در این پژوهش به آنها اشاره شده است از همراهان معمول مشک در ادب فارسی به شمار میآیند.