عرفان همواره در رونق و شکوفايي ادبيات تعليمي نقشي اساسي داشته است. فرهنگ کنارهگيري از دنيا، توجه به ناپايداري و گذرابودن دنيا و شادي و غمهاي آن، دوري از رذائل اخلاقي و پرداختن به فضائل از جمله مسائل مشترک عرفان و ادبيات تعليمي است. مثنوي حديقهالحقيقه نخستين منظومه عرفاني است که با هدف تعليم مباحث عرفاني، ديني و اخلاقي سروده شده است و سنايي اولين شاعري است که از حکايت و تمثيل براي تعليم مسائل اخلاقي و عرفاني کمک گرفته و در اين زمينه سرمشق شاعران بعد از خود قرار ميگيرد. اين مقاله بر آن است که جنبههاي مختلف مفاهيم تعليمي و اخلاقي را در حديقه سنايي بررسي کند و نقش برجسته حکايتها و تمثيلهاي اين منظومه را در بيان اين مفاهيم نشان دهد.
مثنوی حدیقةالحقیقه و شریعةالطریقه یا فخری نامه یا الهینامه منظومهای است به فارسی، سرودهٔ سنایی غزنوی با مضمون عارفانه. سنایی سرایش آن را در سال ۵۲۴ ه.ق آغاز کرد و در سال ۵۲۵ ه.ق به پایان رساند.این مثنوی دارای ده هزار بیت در ده باب است؛ و در بحر خفیف مسدس محذوف (فعلاتن مفاعلن فعلن) سروده شدهاست.موضوعات این کتاب، علاوه بر ستایش خدا و پیامبر و خاندان و اصحاب او، دربارهٔ عقل و علم و حکمت و عشق است. در مقایسه با دیگر آثار پر ارزش سنایی هم چون غزلها و قصائدش، حدیقةالحقیقه از همه بلندنامتر و مورد قبول طبایع مردمان بیشتری در طول سدههای متوالی بودهاست. حدیقه الحقیقه از منظومههایی است که بر بسیاری از شاعران تأثیر گذاردهاست. سنایی با سرودن این منظومه، باب تازهای را در سرایش منظومههای عرفانی در تاریخ ادب و عرفان گشود. شاعران بزرگی همچون خاقانی و نظامی به ترتیب تحفةالعراقین و مخزنالاسرار را تحت تأثیر مستقیم این منظومه سرودند و سالها بعد، عطار و مولوی سرایش مثنویهای عرفانی را به اوج تکامل رساندند. این کتاب خلاصه مفیدی از این اثر بزرگ سنایی ارائه داده است.
خسرو و شيرين نظامي، بيشک، يکي از شاهکارهاي غنايي ادب ايران و جهان است. چنين اثر ژرفي در کنار التذاذ هنري حاصل از آن، توانايي آن را دارد که همواره مورد باز انديشي و تامل قرار گيرد تا بدين وسيله بتوان با ژرفانديشي و غور در ساختمان صوري، محتواي دروني، بلاغت حاکم بر بافت آن و ساير توانشهاي ساختاري نهفته در آن، موارد ارزشمندي را يافت. از آنجا که صورت و ساخت شعر به ترتيب در دو محور افقي و عمودي به طور همزمان گسترش مييابد در بررسي کمال شعري هر اثر بايد بتوان با اتکا به اصولي صورت و ساخت اثر را به طور مستقل و جدا مورد بررسي قرار داد. به همين دليل، محور کلي اين مقاله بررسي امکانات ساختاري و صوري نهفته در خسرو و شيرين نظامي است. بخش اول، تلاشي است در بررسي آن دسته از امکانات ساختاري که در محور عمودي شعر، خود را نشان ميدهد. بخش دوم، امکانات صوري را در چهار محور جدا مورد بررسي قرار ميدهد. درک اين دو دسته از تواناييها يقينا بيانگر اهميت چنين منظومهاي و اهميت بازانديشي در آن است.
از آنجا كه ادبيات پارسي از ديرباز بصورت مستقيم و غيرمستقيم تحت تاثير متون اسلامي و بخصوص احاديث و روايات بوده، نگارنده در اين مقاله سعي كرده است روند و چگونگي اين، تاثيرات را در شعر پارسي دوره آغازين مورد بررسي و تحليل قرار دهد و دلايل و شواهدي را مبني بر اينكه: نه تنها تقريبا تمام متون مهم ادبي دورههاي تاريخ ادب فارسي به شكلهاي گوناگون از اين مقوله مهم بهرهمند شده؛ بلكه بخش قابل توجهي از غنا و ارجمندي خود را از مفاهيم احاديث و روايات ديني كسب كردهاند. اين تاثيرات در دورههاي نخستين كه مقارن شكل گرفتن پارسي دري است؛ اندك ولي در دورههاي بعد فراوان و شگفتانگيز است.