تحولات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ایران در دوران قاجار جامعه به شدت سنتی ایران را در برابر امواج تمدن غربی قرار داد و در مجموع شرایطی به وجود آورد که تا آن زمان برای جامعه ایران بیسابقه بود. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که آیا شرایط ویژه اجتماعی و فرهنگی عهد قاجار تأثیری در شعر و نقاشی این دوران گذاشته است؟ و اگر پاسخ مثبت است، آیا تأثیر پدیدآمده در این دو حوزه هنری مشابه بوده است یا خیر؟ بدین منظور نخست با بررسی شرایط اجتماعی و فرهنگی عهد قاجار و پژوهش در شعر و نقاشی این دوران درمییابیم که در هر دو حوزه جریانهای چهارگانه متناظری وجود داشته که دو جریان از آنها کاملاً جدید است. تمسک شاعران و نقاشان به شیوههای گوناگون بیان هنری چیزی نیست جز آزمونی برای برونرفت از بحران اجتماعی ـ فرهنگی دوران قاجار. نتیجهگیری مقاله آن است که شرایط اجتماعی مشترک تأثیری واحد در این دو هنر بر جای گذاشته؛ تأثیری که سرگذشت آنها را به گونهای دور از انتظار به یکدیگر شبیه ساخته است.
فرهنگ حاضر، بیش از((5300)) واژه و اصطلاح معماری، پیکرهسازی و نقاشی گردآمده است .این فرهنگ متشکل از دو بخش است :بخش نخست شامل اصطلاحاتی است که به ترتیب حروف الفبای انگلیسی تدوین شده و ذیل هر مدخل علاوه بر معادل فارسی، شرح مختصری از واژه، نوع کاربرد و در پارهای موارد، تصویری از آن آمده است .بخش دوم به نمایه الفبای فارسی اختصاص دارد .در صفحات آغازین کتاب، تذکراتی مربوط به واژهها، راهنمای حروف اختصاری و فهرست منابع و ماخذ به چاپ رسیده است .
کتاب حاضر، رساله ایست مختصر ولی مفید برای آشنایی با تاریخ نقاشی و همگامی این هنر با سخنوری در ایران. نویسنده کتاب، یک پژوهنده و سرشناس تاجیکی است که زبان مادری اش فارسی است و با ادبیات فارسی دری آشنایی دارد. از این رو درک زیبایی شناختی وی بر پایه برداشت هایش از محتوای ادبی نقاشی ها استوار شده است. ضمناً در این رساله پژوهشی نویسنده به منابع و آثاری دسترسی داشته است که نه فقط برای خوانندگان ایرانی بلکه برای پژوهندگان مغرب زمین تازگی دارد.
کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسه ملی، افسانهها و باورهای عامیانه و نیز فلسفه اشراق و عرفان ایران زمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر بر مبنای مطالعات اسنادی در گام نخست در پی یافتن نمونههای این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه میرسد که در ریگودا، مهابهاراتا و افسانههای پهلوانی و دینی چین باستان نمونههایی مشابه با کیخسرو یافت میشود. کیخسرو همچنین شباهتهای قابل ملاحضهای یا برخی شخصیتهای ادبی و تاریخی ـ اسطورهای دیگر دارد. گام دوم یافتن علت همانندیهاست. مطالعات تطبیقی در وهله نخست این گمان را به وجود میآورد که شاید این شاکله واحد به ریشه مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قایل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغربزمین چهرهای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است. اما با تأمل بیشتر این احتمال قویتر به ذهن متبادر میشود که علت وجود همانندیها کهنالگوهایی است که زاییده ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.
افسانه پارتی ـ اشکانی «ویس و رامین» داستانی عاشقانه است که فخرالدین اسعد گرگانی در قرن پنجم آن را به رشته نظم کشیده است. اصل داستان ـ که پهنه وقوع حوادث آن از مرو تا همدان بوده است ـ مربوط به مدتها پیش از ظهور اسلام است و تا زمان شاعر به زبان پهلوی بوده است اما در اینکه فخرالدین گرگانی آن را به فارسی برگردانده یا شخص دیگر، بین محققان اختلافنظر وجود دارد. هر چند که مضمون «عشق» به اشکال مختلف بر بخش عمدهای از ادبیات فارسی سایه افکنده، اما حال و هوای عشق و عاشقی در این منظومه با دیگر منظومههای عاشقانه فارسی متفاوت است. برای آگاهی از این تفاوتها به تحلیل مختصری از قهرمانان داستان و کیفیت مهرورزی آنان میپردازیم، اما پیش از آن ناگزیر از بیان خلاصهای از داستان هستیم.