فرخي يزدي (1318-1267ش) از شاعراني است كه در كنار شعر سرودن به روزنامهنگاري روي آورد، بخشي از مقالات روزنامه طوفان كه فرخي يزدي ناشر آن بود به قلم اوست، در نثر فرخي يزدي آنچه بيشتر مورد نظر نويسنده است رساندن پيام سياسي و اجتماعي خود به خواننده است و طبعا چگونگي نگارش نثر در مرحله بعد قرار ميگيرد. با آنكه توقع خواننده از شاعران نثرنويس آن است كه نثري شاعرانه داشته باشند اما در نثر مقالات فرخي يزدي اين ويژگي كمتر ديده ميشود حتي با آنكه فرخي يزدي ديوانهاي شعر گذشتگان را از نظر گذرانده استشهاد به شعر شاعران كمتر در نثر او به چشم ميخورد. نثر فرخي در مقالات او غالبا به خطابهاي مكتوب شباهت پيدا ميكند و لحن خطايي و آتشين آن باعث شده كه زبان اين گونه مقالات به زبان گفتگو نزديك شود و از اين دهگذر اشكالاتي كه مخل فصاحت نثر است در كلام او راه يابد. عناويني كه فرخي يزدي براي مقالات خود انتخاب ميكند نيز غالبا برگرفته از ضرب المثلهاي مردم و زبان گفتگوي آنهاست، برخي از اين ويژگيها در نثر شاعر همعصر فرخي يزدي يعني ميرزاده عشقي (1303-1272 ش) نيز ديده ميشود كه در اين مقاله به آن نيز اجمالا اشاره ميگردد.
سیدمحمدرضا کردستانی با تخلص میرزاده عشقی (۲۰ آذر ۱۲۷۳ – ۱۲ تیر ۱۳۰۳) شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریه قرن بیستم بود که در دوره نخستوزیری رضاشاه، به دستور رئیس اداره تأمینات نظمیه (شهربانی) وقت، ترور شد. وی از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت. او را خالق اولین اپرای ایرانی میدانند. کتاب حاضر گزیدهی اشعار و تقسیر و نقدی ادبی آثار میرزاده عشقی است.
فرخی یزدی به چنان درک و شناختی از بهکارگیری اصطلاحات و تعبیرات نوین در غزل سیاسی دست یافته بود که غزلهایش با وجود روانی و زلالی، سهل ممتنع به نظر میآمد؛ از اینرو جای آن دارد که واژگان و اصطلاحات ناب اشعار او گردآوری شود که در این کتاب به این مهم اقدام شده است. در این کتاب تقریباً کلیه اصطلاحات، ترکیبات، تعبیرات، واژههای خاص و تمثیلات از خلال اشعار او گردآوری شده و آنگاه با استفاده از فرهنگهای رایج به جستجوی معانی و توضیح آنها پرداخته شده است.
عبدالجواد بجنگردی معروف به ادیب نیشابوری(ادیب اول-یکم)، ادب شناس،شاعر، محقق، مدرس و اندیشمند معروف دوره مشروطیت است.ادیب به دو زبان فارسی و عربی شعر سروده است. در تاریخ ادبیات صدوپنجاه سال اخیر نیشابور دو نفر معروف به ادیب بودند: یکی میرزا عبدالجواد بجنگری معروف به ادیب اول و شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری معروف به ادیب دوم و متخلص به راموز که شاگرد ادیب اول بوده است. او اطلاعات فراوانی از دانشهای گوناگون اسلامی و علوم قدیم داشتهاست و اشرافش به واژههای فارسی و عربی، شعر او را از اشارات و تلمحیات مختلف سرشار کرده و این منطقی بودن و آگاهانه سرودنها سبب شدهاست تا در شعر او شور، حال و عواطف شاعرانه کمتر مورد توجه قرار گیرد. درسرودن شعرازسبک قاآنی پیروی میکرد. اما بعد ازمدتی به شیوه ترکستانی روی آورد و سرانجام خود صاحب سبکی ویژه شد. ادیب نیشابوری شاعری توانا بود و انتخاب الفاظ و انسجام ترکیبات و معانی دقیق ازخصوصیات بارز شعراوست. اشعار او را به سه دسته تقسیم کردند: اشعاری که در جوانی به پیروی از قاآنی سرودهاست که بعدها خودش نپسندید. اشعاری که به سبک خراسانی سروده که به علت برخورداری از واژگان غنی، بسیار استادانهاست. اشعار عرفانی و صوفیانه که گویا خودش بیشتر این اشعار را دوست میداشتهاست.... ما،بدان قامت وبالا نگرانیم هنوز در غمت،خونِ دل از دیده روانیم هنوز جز تو یاری نگرفتیم ونخواهیم گرفت بر همان عهدکه بودیم،بر آنیم هنوز به امیدتو شبِ خویش به پایان آریم آن جفادیده که بودیم،همانیم هنوز ای دریغا،که پس از آن همه جان بازی ها در سرِ کویِ تو بی نام ونشانیم هنوز دیگران وادیِ عشقِ تو به پایان بردند ما به یادِ تو در این دشت،دوانیم هنوز آرمیدند همه در حَرَمِ حُرمت و ما ساکنِ کویِ خراباتِ مغانیم هنوز نوبهار آمد وبگذشت،ولیکن من ودل همچنان در تبِ آسیبِ خزانیم هنوز.. *** همچو فرهاد بود کوهکنی پیشه ی ما کوهِ ما،سینه ی ما،ناخنِ ما:تیشه ی ما شورِ شیرین زبس آراست رهِ جلوه گری همه فرهاد تراود ز رگ و ریشه ی ما بهرِ یک جرعه ی می،منتِ ساقی نکشیم اشکِ ما:باده ی ما،دیده ی ما:شیشه ی ما عشق شیری است قوی پنجه و می گوید فاش: هرکه از جان گذرد،بگذرد از بیشه ی ما...
سیدعمادالدین نسیمی، شاعر و متفکّر حروفی در قرن هفتم هجری بود. وی به ترکی و فارسی و عربی شعر سروده است؛ ولی دیوان عربی او در طول زمان مفقود شده است. دیوان نسیمی حاوی قالب های متنوع شعری از قبیل غزل، قصیده، رباعی و ... است و بیشتر به زبان ترکی است. به علت تأثیری که طریقت حروفی به دیگر عقاید عرفانی داشته، بسیاری از شعرهای بکتاشی و علوی به نسیمی نسبت داده شده است. این دیوان نسیمی بر اساس یک نسخه نویافته کهن و هفت نسخه کهن دیگر فراهم آمده و به روش علمی تصحیح شده است.