تمثیل بخش اعظم منظومههای عرفانی ادبیات کهن را دربرمیگیرد که اکثر مآخذ آنها دین و اسطوره است. تمثیل، در داستانهای مثنوی معنوی و حتی در غزلیّات مولانا، جایگاه والایی دارد. تمثیلی که در ادبیات مدّ نظر است، بیشتر حکایاتی در جهت توضیح و تفسیر اعتقادات اخلاقی و عرفانی است که نمونهای از ادبیّات تعلیمی تخیّلی محسوب میشوند تا جاذبه بیشتری داشته باشند. در حقیقت، زبان و بیان مولانا بیشتر به شیوه تمثیل رمزی، یعنی ارائه یک شخصیّت، اندیشه یا حادثه و اتفاقی، در دنیای ملموس از یک سو و بیان موضوعی فراسوی ظاهر آن است. رمز در تمثیل، بیانِ یک معنی یا نشاندهنده شیء خاص و غیرمحسوس است. حکایات مثنوی معنوی، بیشتر از نوع «تمثیل آرا و عقاید»ند که در آن شخصیّتها مفاهیم انتزاعی را مُمثّل میکنند. در این صورت معمولاً پیرنگِ اثر در خدمت انتقال آموزه و عقیدهای است که آیات و احادیث را در قالب تمثیل، شعر، برهان و عرفان، تفسیر و بیان میکند. در این مقاله سعی داریم انواع تمثیل را در اشعار مثنوی با توجه به تقسیمبندی غربیان با زیر مجموعههای، فابل، پارابل، اگزمپلوم و فراتر از این انطباق به صورتِ تأویل، اثرپذیری گزارشی و تناقض، با ذکر نمونههایی بررسی کنیم.
یکی از انواع چهارگانه ادبیات که از روزگاران کهن مورد تأکید و اتفاقنظر ملتهای صاحب فرهنگ و تمدن جهان بوده و هست، ادبیاتتعلیمی است. ادبیاتتعلیمی به نوعی از ادبیات گفته میشود که در آن خالق اثر با در مقابل قراردادن دو مفهوم خیر و شرّ ـ بهطورغیرمستقیم ـ سعی دارد تا مضامین اخلاقی و حکمی را، که در ادبیات کلاسیک جهان عموماً به زبان حیوانات (فابل) و در قالب پند و اندرز است، به دیگران آموزش دهد. در میان آثار تعلیمی جهان به زبان فابل، دو اثر به نامهای «افسانههای ازوپ» و «کلیله و دمنه»، که یکی متعلق به دنیای غرب و دیگری متعلق به جهان شرق است، بیش از آثار دیگر با مضامین اخلاقی و حکمی همراه است. برهمیناساس، نگارنده برآناست تا برخی از اصول اخلاقی افسانههای ازوپ و کلیله و دمنه را، که در تاریخ ادبیات جهان از جایگاه ارجمندی برخوردارند و در حوزه ادبیاتتعلیمی مورد تأکید بسیاری از اندیشمندان اخلاقگرا میباشند، نقد و بررسی نماید. شایان ذکر است که آموزههای تعلیمی دو اثر مذکور در عرصههای مختلف زندگی بیش از همه در مسائل دینی، اجتماعی و سیاسی نمود دارد.
ازوپ، افسانهپردازي است که نام او با حکايات اخلاقي حيوانات عجين شده و به عنوان پدر فابل در غرب شناخته شده است. گرچه از زندگي او اطلاع دقيقي در دست نيست اما حکايات باقي مانده از او هم چنان مورد توجه همگان است. اغلب 208 حکايت تعليمي از افسانههاي ازوپ در زمره فابل (= تمثيل حيواني) قرار دارند که در آنها هر حيوان، ممثل يک تيپ از مردم است. افسانههاي ازوپ مربوط به حدود قرن ششم قبل از ميلاد است. شخصيتهاي حکايات ازوپ را حيوانات، گياهان، انسانها و خدايان تشکيل ميدهد. به طور معمول، در پايان بيشتر اين حکايات که نقشپردازان عمده آن حيوانات هستند، پندهايي بيان ميشود. برخي از مضامين و محتواي آثار سعدي عينا در افسانههاي ازوپ ديده شده يا قابل تطبيق با کلمات و عبارات وي است. اين ميتواند از باب «توارد» يا «تاثير و تاثر» باشد. از آن جا که فضايل و رذايل اخلاقي ريشه در ذات انسان دارد و تقريبا در تمام فرهنگها و زبانها، مورد پذيرش همگان است، بسياري از مفاهيمي که در افسانههاي ازوپ آموزش داده شده در آثار سعدي هم به آن پرداخته شده است. مضامين آثار سعدي هم چون افسانههاي ازوپ فضايل و رذايل اخلاقي را شامل ميشود. در مجموع از ميان حکايتهاي ازوپ، 39 حکايت آن با بنمايههاي شعر سعدي همساني دارد و قابل تطبيق است. هدف مقاله حاضر بررسي و تحليل حکايتهاي ازوپ با مضامين و درونمايه مشابه درعبارات و اشعار سعدي است.
ابن فارض از یکسو قدرت و استعداد شاعری را به کمال داراست و از سوی دیگر احساس و ادراک دینی و عرفانی او، در غایت علو و کمال است. وجود این دو امتیاز برجسته موجب شده است که او لوای شعر روزگار خود را در دوره فترت ادبی بعد از جنگهای صلیبی بر دوش گیرد و بر فراز قله صوفیانه عرب بایستد که دو قصیده تائیه کبری و خمریه او، گلستان عشق الهی را بارور ساخته، گرچه حب ابن فارض، نمودار عاطفه نفسانی ذاتی است ولی در ضمن شامل بسیاری از معانی لطیف صوفیانهای است که، به رنگ فلسفی آراسته شده. ابن فارض مانند ابن عربی، جلال الدین رومی، عطار و ... تنظیمکننده بیهمتای موسیقی افلاک و بیانکننده اسرار الهی است، برای اتصال به منشا هستی مطلق، طریق عرفان اسلامی را که جنبه پویا و مثبت دارد، برگزیده و مراحل سیر و سلوک را طی نموده و به سبب طاعت و عبادت آشکار و پنهان، قلبی و روحی و جسمی، مجذوب حق شده و با کشف و شهود و اشراق، به حقایق دست یافته، به همین دلیل «وحدت و معرفت، اصل خلقت، جوهر شرایع و ادیان» مذهب اوست. در این مقاله جهانبینی و راه و رسم و طریقت وی با عارفان و صوفیان روشنبین زبان و ادب فارسی که تحت تأثیر علوم و معارف اسلامی و قرآن و احادیث، شاهکارهای ادبی و عرفانی خلق نمودهاند، مورد مقایسه و تطبیق قرار گرفته است.