ادبيات دوران حکومت ساماني (287-385 ه.ق) نخستين جلوههاي ادب پارسي را دربردارد. يکي از مهمترين ويژگيهاي سبکي شعر غنايي اين دوره، يادآوري از نام شخصيتهاي ديني در انواع شعرهاست. ثبت اين تلميحها و منقبتهاي ديني و تحليل تاثير زمينههاي سبکي و سياسي در نوع استفاده شاعران از آنها، مسئلهاي است که تاکنون بطور کامل به آن توجه نشده است. در کتابهاي سبک شناسي و تاثير قرآن و حديث نيز به سبب اعتماد به فهرست اعلام ديوانها که غالبا ناقص يا دچار اشتباه بودهاند و همچنين عدم بررسي تمام ابيات مانده از اين دوره، نتايجي ارائه شده که چندان کامل يا صحيح نيست. در اين مقاله سعي شده با بررسي تمام ابيات غنايي بازمانده از اين دوره، يعني 3775 بيت، از شاعراني که تمام و يا قسمت اعظم شاعري خود را در دوران حکومت ساماني گذراندهاند، ميزان و چگونگي حضور مفاهيم مربوط به شخصيتهاي ديني در شعر اين دوره بررسي و توجه بيشتر به شخصيتهاي سامی در شعر غنايي، برخلاف شعر حماسي، تحليل شود و در پايان به نقش هريک از اين مفاهيم در تحول و رونق انواع غنايي چون مدح، تغزل، وصف و ... اشاره شود.
از اقسام شعر غنایی، حبسیه یا زنداننامه است. حبسیهها شاخهای مهم از ادبیات شکوایی را شکل داده است. در بادی امر چنین به نظر میرسد که یک زنداننامه یا حبسیه لابد بیان غم و اندوه و رنجهای بیپایانی است که در محیط چهاردیواری زندان و محرومیت از فضای آزاد نصیب شاعر شده است؛ ولی حبسیه تنها تشریح غم و غصههای سخنور نیست، بلکه این مطلب تنها قسمتی از زنداننامه را شکل میدهد. گاه شاعر از تنگی زندانی که در آن محبوس است، بدرفتاری زندانبان، سختی و فشار کند و زنجیر یا مانند بندیگاههای دوران اخیر، از درد و رنج ناشی از شکنجه، ژنده بودن جامه، نداشتن گستردنی و .... نیز سخن میگوید. این کتاب در دو جلد سامان یافته که جلد اول آن اختصاص به بررسی شعر حبسیه از آغاز تا پایان زندیه دارد و در جلد دوم از قاجاریه تا انقلاب اسلامی حبسیهها یا زنداننامهها بررسی شدهاند.
از اقسام شعر غنایی، حبسیه یا زنداننامه است. حبسیهها شاخهای مهم از ادبیات شکوایی را شکل داده است. در بادی امر چنین به نظر میرسد که یک زنداننامه یا حبسیه لابد بیان غم و اندوه و رنجهای بیپایانی است که در محیط چهاردیواری زندان و محرومیت از فضای آزاد نصیب شاعر شده است؛ ولی حبسیه تنها تشریح غم و غصههای سخنور نیست، بلکه این مطلب تنها قسمتی از زنداننامه را شکل میدهد. گاه شاعر از تنگی زندانی که در آن محبوس است، بدرفتاری زندانبان، سختی و فشار کند و زنجیر یا مانند بندیگاههای دوران اخیر، از درد و رنج ناشی از شکنجه، ژنده بودن جامه، نداشتن گستردنی و .... نیز سخن میگوید. این کتاب در دو جلد سامان یافته که جلد اول آن اختصاص به بررسی شعر حبسیه از آغاز تا پایان زندیه دارد و در جلد دوم از قاجاریه تا انقلاب اسلامی حبسیهها یا زنداننامهها بررسی شدهاند.
خواجوی کرمانی جزء دستهای از شاعران است که غزلهای آنان در سلسله تحول غزل میان سعدی و حافظ قرار داشته، یعنی آنکه قسمتی از غزلهایش مضامین عرفانی و اندرزی و حکمیات را همراه با مضامین عاشقانه و آمیخته با آنها، شامل بوده است. یکی از منظومههای برجایمانده از خواجوی کرمانی، مثنوی «گل و نوروز» است. این مثنوی داستانی عاشقانه است مربوط به نوروز شاهزاده ایرانی با گل دختر پادشاه روم. خواجو این مثنوی را به پیروی از کتاب خسرو و شیرین نظامی سروده و به جز وزن و ترتیب، بسیاری از ابیات خسرو و شیرین با اندکی تفاوت در این مثنوی آمده است و خواجو نیز به شاگردی نظامی اقرار کرده است. در این کتاب این مثنوی با تلخیص و بازنویسی آورده شده است.
مطالعه روابط و مشابهتهای مکتبهای ادبی از مباحث مهم ادبیات تطبیقی به شمار میرود. یکی از مناسباترین مکتبهای ادبی برای مقایسه با ادبیات کهن فارسی مکتب کلاسیسیسم است که بیشترین نقاط اشتراک میان مبانی ادبیات اروپایی و ادب فارسی را در آن میتوان یافت. اصول و مبانی کلاسیسیسم را شاعر و نظریهپرداز بزرگ قرن هفدهم فرانسه نیکلا بوالو در کتاب منظوم خود به نام فن شعر به زیبایی بیان کرده است. مهمترین اصل کلاسیسیسم یعنی خردگرایی را در بنیاد نظریه شعر بزرگان ادب فارسی نیز میتوان دید. در تاریخ نقد و نظریههای ادبی، بوالو در میان سلسله شخصیتهای ادبی بزرگی چون ارسطو و لونگینوس و هوارس قرار میگیرد که کتابی درباره فن شعر نوشتهاند. در اولین قسمت این مقاله، نخست ویژگیهای مهم حیات فکری و ادبی در فرانسه قرن هفدهم و سپس زندگی و شخصیت نیکلا بوالو بررسی شده است. آن گاه برای تبیین جایگاه کتاب فن شعر وی پیشینه کتابهای فن شعر قبل از بوالو در اروپا به کوتاهی آمده است. در قسمت دوم مقاله، با استفاده از متن کامل نخستین سرود فن شعر، که حاوی کلیات و مبانی ادبی است، اساسیترین اندیشههای ادبی بوالو بیان شده است. شباهت اندیشههای بوالو با نظریات ادبا و شعرای فارسی زبان که در سراسر مقاله یادآوری شده است، نشان میدهد که فن شعر بوالو را میتوان محوری برای مطالعه تطبیعی اصول مکتب کلاسیسیسم و مبانی ادب کهن فارسی در نظر گرفت.